pgnurse89.blogfa.com

nursingbahman88-sums.mihanblog.com

پرستاری بهمن 88 شیراز

http://nursingbahman88-sums.mihanblog.com/post/365

پرستاری بهمن 88 شیراز. خدایا به من کمک کن که وقتی می خواهم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفشهای او راه بروم! گویی همه ی ما بازیگر شده ایم! مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد، وقتی می گفتند : چرا دیر می آیی؟ جواب می داد: یک ساعت بیشتر می خوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته. باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمی گیرم! یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید. مرد هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ می زد تا. به فکر فرو رفت . . .*. حالا رئیس ...

nursingbahman88-sums.mihanblog.com

پرستاری بهمن 88 شیراز

http://nursingbahman88-sums.mihanblog.com/post/371

پرستاری بهمن 88 شیراز. خدایا به من کمک کن که وقتی می خواهم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفشهای او راه بروم! من باران می خواهم . کودک دستان کوچک خود را بالا برد و گفت خدایا بارانی بفرست . کودکان صبر ایوب ندارند که . خسته شد و دستهایش را پایین انداخت. با گریه رو به آسمان گفت :. دیگر باران نمی خواهم . چهارشنبه 12 مهر 1391 ] [ 08:38 ب.ظ ] [ مهرداد کرمی. و یه چیز دیگه. قرار با پرستاری زندگی کنیم. و شاید پرستاری زندگیمون بشه. و همه می دونن که پرستارها روح بزرگی دارن. سمیرا اثنان عشریه 8. 90 وبلاگی - 4.

nursingbahman88-sums.mihanblog.com

پرستاری بهمن 88 شیراز

http://nursingbahman88-sums.mihanblog.com/post/362

پرستاری بهمن 88 شیراز. خدایا به من کمک کن که وقتی می خواهم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفشهای او راه بروم! در انجماد نگاه های سرد. یکشنبه 7 اسفند 1390 ] [ 11:46 ب.ظ ] [ مهرداد کرمی. درختان خشک و عریان بودند، آسمان ابری شاید هم صاف و بی ابر بود. وقتی در دومین ماه فصل سرد سال به هم ملحق شدیم و کتاب عشق پرستاری را آغاز نمودیم، با هم عهد بستیم همچون درختان، سبز شویم و در لباس سفید محبت ناجیان عشق باشیم. و یه چیز دیگه. قرار با پرستاری زندگی کنیم. و شاید پرستاری زندگیمون بشه. سمیرا اثنان عشریه 8.

nursingbahman88-sums.mihanblog.com

پرستاری بهمن 88 شیراز

http://nursingbahman88-sums.mihanblog.com/post/374

پرستاری بهمن 88 شیراز. خدایا به من کمک کن که وقتی می خواهم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفشهای او راه بروم! یکشنبه 10 فروردین 1393 ] [ 01:27 ب.ظ ] [ مهرداد کرمی. درختان خشک و عریان بودند، آسمان ابری شاید هم صاف و بی ابر بود. وقتی در دومین ماه فصل سرد سال به هم ملحق شدیم و کتاب عشق پرستاری را آغاز نمودیم، با هم عهد بستیم همچون درختان، سبز شویم و در لباس سفید محبت ناجیان عشق باشیم. و یه چیز دیگه. قرار با پرستاری زندگی کنیم. و شاید پرستاری زندگیمون بشه. و همه می دونن که پرستارها روح بزرگی دارن.

nursingbahman88-sums.mihanblog.com

پرستاری بهمن 88 شیراز

http://nursingbahman88-sums.mihanblog.com/post/375

پرستاری بهمن 88 شیراز. خدایا به من کمک کن که وقتی می خواهم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفشهای او راه بروم! یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند. یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند. یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم. که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد. یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم. چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باش.

nursingbahman88-sums.mihanblog.com

پرستاری بهمن 88 شیراز

http://nursingbahman88-sums.mihanblog.com/post/372

پرستاری بهمن 88 شیراز. خدایا به من کمک کن که وقتی می خواهم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفشهای او راه بروم! به خودش زحمت نمیدهد یک نفر را کشف کند! زیبایی هایش را بیرون بکشد. تلخی هایش را صبر کند. آدمهای امروز، دوستی های کنسروی می خواهند! یک کنسرو که درش را باز کنند. یکنفر، شیرین و مهربان، از تویش بپردبیرون! و هی لبخند بزند و بگوید :. چهارشنبه 12 مهر 1391 ] [ 08:40 ب.ظ ] [ مهرداد کرمی. و یه چیز دیگه. قرار با پرستاری زندگی کنیم. و شاید پرستاری زندگیمون بشه. و همه می دونن که پرستارها روح بزرگی دارن.

nursingclass.blogfa.com

وبلاگ بچه‌های پرستاری ارومیه ورودی بهمن 88

http://www.nursingclass.blogfa.com/cat-3.aspx

سلام به وبلاگ ما خوش اومدین امیدوارم که لحظات خوبی رو در وبلاگمون سپری کنین. دانشجویان مامایی ارومیه 88. علم و هنر پرستاری از کودکان. پرستاری بهمن 88 شیراز. پی جی نرس های 89. دانشجویان پرستاری 89 فسا. پایگاه تخصصی دانشجویان پرستاری و پرستاران دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله(عج). پرستاران 891 دانشگاه علوم پزشكی همدان. علوم آزمایشگاهی ارومیه ورودی مهر87. هسته دانشجویی پیشگیری از ایدز. وبلاگ علوم آزمایشگاهی90 ارومیه. فرشتگان رحمت پرستاری فسا90. بهانه اي براي باهم بودن. پرستاری ورودی بهمن 89یاسوج. شما شانس پادا...

nursingbahman88-sums.mihanblog.com

پرستاری بهمن 88 شیراز

http://nursingbahman88-sums.mihanblog.com/post/366

پرستاری بهمن 88 شیراز. خدایا به من کمک کن که وقتی می خواهم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفشهای او راه بروم! شنیده بودم که "خاک سرد است". این روزها اما انگار آنقدر هوا سرد است،. که زنده زنده فراموش می کنیم یکدیگر را. دوشنبه 25 اردیبهشت 1391 ] [ 12:19 ب.ظ ] [ مهرداد کرمی. درختان خشک و عریان بودند، آسمان ابری شاید هم صاف و بی ابر بود. وقتی در دومین ماه فصل سرد سال به هم ملحق شدیم و کتاب عشق پرستاری را آغاز نمودیم، با هم عهد بستیم همچون درختان، سبز شویم و در لباس سفید محبت ناجیان عشق باشیم. مرداد 13...

nursingbahman88-sums.mihanblog.com

پرستاری بهمن 88 شیراز

http://nursingbahman88-sums.mihanblog.com/post/363

پرستاری بهمن 88 شیراز. خدایا به من کمک کن که وقتی می خواهم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفشهای او راه بروم! باید همیشه آنقدر زیبا بخندی،. که اطرافیانت خجالت بکشن تورو به گریه بندازن". شنبه 2 اردیبهشت 1391 ] [ 08:28 ب.ظ ] [ مهرداد کرمی. درختان خشک و عریان بودند، آسمان ابری شاید هم صاف و بی ابر بود. وقتی در دومین ماه فصل سرد سال به هم ملحق شدیم و کتاب عشق پرستاری را آغاز نمودیم، با هم عهد بستیم همچون درختان، سبز شویم و در لباس سفید محبت ناجیان عشق باشیم. و یه چیز دیگه. قرار با پرستاری زندگی کنیم.

nursingbahman88-sums.mihanblog.com

پرستاری بهمن 88 شیراز

http://nursingbahman88-sums.mihanblog.com/post/author/465131

پرستاری بهمن 88 شیراز. خدایا به من کمک کن که وقتی می خواهم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفشهای او راه بروم! شنبه 14 آبان 1390 ] [ 01:10 ق.ظ ] [ محمد دهقانی. درختان خشک و عریان بودند، آسمان ابری شاید هم صاف و بی ابر بود. وقتی در دومین ماه فصل سرد سال به هم ملحق شدیم و کتاب عشق پرستاری را آغاز نمودیم، با هم عهد بستیم همچون درختان، سبز شویم و در لباس سفید محبت ناجیان عشق باشیم. و یه چیز دیگه. قرار با پرستاری زندگی کنیم. و شاید پرستاری زندگیمون بشه. و همه می دونن که پرستارها روح بزرگی دارن. بهمن 138...