rahkodomchahkodom.persianblog.ir

omidemandan.persianblog.ir

گاهی وقتها........ اما .... - جاودانه

http://omidemandan.persianblog.ir/post/90

به وبلاگ حميدرضا خوش آمديد. نيره و گاهي وقتها حميدرضا. عمو پورنگ و اميرمحمدش. گاهی وقتها. اما . گاهی وقتها: حمیدرضا جونم مثل آدم بزرگا میشینه و به حرفهای من با دقت گوش میده ، اما گاهی وقتها حرفهایی میزنه که از تعجب شاخ درمیاری. گاهی وقتها: آنقدر مهربون میشه که حد نداره . تا متوجه میشه که من یه کم گرفته ام یا ناراحتی دارم یا مشکل جسمی دارم ، می پرسه : چی شده؟ و اینقدر این سوالها رو تکرار می کنه تا دلم براش می سوزه و ماچ و بوس و . گاهی وقتها: اینقدر دست و پای منو گاز میگیره که همه جای بدنم کبود. دیروز وقتی...

omidemandan.persianblog.ir

جاودانه

http://omidemandan.persianblog.ir/1386/9

به وبلاگ حميدرضا خوش آمديد. نيره و گاهي وقتها حميدرضا. عمو پورنگ و اميرمحمدش. در عرض اين چند هفته اي كه اينترنت دفترمون مشكل داشت ، اتفاقات زيادي رخ نداده كه بخواهم بنويسم . فقط بهترين حادثه اين بود كه از طريق مامان پرنيان. ولي همين اندازه هم برام كافيه . چند روز ديگه هم كه بايد واكسن ۵/۱ سالگيش رو بزنم . اميدوارم ديگه مريض نشه . مامان پرنيان جون از شما خيلي ممنونم كه كمك كرديد و من رو از اين همه فكر و رنج و عذاب رها كرديد . مواظب دختر گلت هم باش . از شيطنتهاش هم كه هرچي بگم كم گفتم .

omidemandan.persianblog.ir

جاودانه

http://omidemandan.persianblog.ir/1386/1

به وبلاگ حميدرضا خوش آمديد. نيره و گاهي وقتها حميدرضا. عمو پورنگ و اميرمحمدش. ۱۴ روز مانده . من و مامانيم داريم براي ۱۴ روز ديگه تدارك مي بينيم . يه اتفاقي قراره بيفته . امسال اولين ساليه كه من هم توي برگزاري يه جشن شركت مي كنم . اونم جشن تولد باباجونمه . ميخواهيم بابامو به قول بعضي بزرگترا سورپريز كنيم . ببينم براي يه جشن تولد چه چيزايي لازمه؟ بزرگترا به من كمك كنيد. چند تا گل به من سر زدند؟ بعضي روزا عصرانه بهم ميده كه يه طعم مخصوصي بهش اضافه ميكنه ، فكر ميكنم روي بيسكوئيتم آب پرتقال ميريزه . 1740;&#17...

omidemandan.persianblog.ir

جاودانه

http://omidemandan.persianblog.ir/1386/2

به وبلاگ حميدرضا خوش آمديد. نيره و گاهي وقتها حميدرضا. عمو پورنگ و اميرمحمدش. پيشرفت جديد مامان حميدرضا. اين روزها حميدرضا جونم داره دندون در مياره ، اونم نه يكي ، نه دوتا ، نه سه تا ، بلكه چهار تا دندون با همديگه دارن ميان . (مثل اينكه آژانس گرفتن هر چهارتايي يه دفعه بيان) . از يك هفته پيش تا حالا كوچول موچول منو اذيت مي كنن . با اين ۴ تا ميشه ۸ تا دندون سفيد نقلي . و حميدرضا هم دائما در حال گاز گرفتن اينجانبه. البته با ديگرون كاري نداره و انگار كه گوشت بنده مسكنه و دردش رو آروم ميكنه . با كمال تعجب ديد...

omidemandan.persianblog.ir

جاودانه

http://omidemandan.persianblog.ir/1386/10

به وبلاگ حميدرضا خوش آمديد. نيره و گاهي وقتها حميدرضا. عمو پورنگ و اميرمحمدش. موضوع انشاء : تعطيلات خود را چگونه گذرانديد؟ چند روز تعطيل بودن چقدر خوبه . توي خونه موندن و برف رو تماشا كردن عاليه . البته براي ما كه مهد كودك ميريم و به آداب معاشرت اجتماعي عادت كرديم ، يه كمي خسته كننده است. ولي در عوض پيش ماماني بودن كسالت رو از بدن آدم دور ميكنه. مخصوصا اگه مامان بخواد از وسايل خونه استفاده كنه دلچسب تر ميشه . حالا به ترتيب شرح آنچه كه در اين 5 روز تعطيلي رخ داد :. خيلي هم خطر داره. 4 از گردگيري هم بگم؟

omidemandan.persianblog.ir

جاودانه

http://omidemandan.persianblog.ir/1386/11

به وبلاگ حميدرضا خوش آمديد. نيره و گاهي وقتها حميدرضا. عمو پورنگ و اميرمحمدش. اين چند تا عكس رو ظرف دو هفته گذشته از حميدرضا جون گرفتم . البته با هزار دوز و كلك. چند تا گل به من سر زدند؟ 1587;ه‌شنبه ۱٦ بهمن ،۱۳۸٦ - نيره. شيطنت از نوع جديد. آخر شب داشتم براش اسفند دود ميكردم كه اومد و به زور ميخواست روي گاز رو ببينه و چون قدش نميرسيد دائم شلوار منو. مي كشيد كه يعني من رو هم بغل كن تا ببينم چيه . از او اصرار و از من هم انكار . چند تا گل به من سر زدند؟ ۱ - شايد لابه لاي شال گردنش گير كرده بوده؟ تاريخ 3/10/8...

omidemandan.persianblog.ir

جاودانه

http://omidemandan.persianblog.ir/1387/8

به وبلاگ حميدرضا خوش آمديد. نيره و گاهي وقتها حميدرضا. عمو پورنگ و اميرمحمدش. گاهی وقتها. اما . گاهی وقتها: حمیدرضا جونم مثل آدم بزرگا میشینه و به حرفهای من با دقت گوش میده ، اما گاهی وقتها حرفهایی میزنه که از تعجب شاخ درمیاری. گاهی وقتها: آنقدر مهربون میشه که حد نداره . تا متوجه میشه که من یه کم گرفته ام یا ناراحتی دارم یا مشکل جسمی دارم ، می پرسه : چی شده؟ و اینقدر این سوالها رو تکرار می کنه تا دلم براش می سوزه و ماچ و بوس و . گاهی وقتها: اینقدر دست و پای منو گاز میگیره که همه جای بدنم کبود. دیروز وقتی...

omidemandan.persianblog.ir

جاودانه

http://omidemandan.persianblog.ir/1385/12

به وبلاگ حميدرضا خوش آمديد. نيره و گاهي وقتها حميدرضا. عمو پورنگ و اميرمحمدش. چرا موهاي من و مامان و بابام (اگه مو داشته باشه! خلاصه باباجون جاي شما خيلي خالي بود ، قول بده ديگه ما رو تنها نذاري . يواشكي بهت بگم ماماني هم خيلي دلش برات تنگ شده . ما ديگه نيستيم تا بعد عيد ، تقريبا ميشه يه هفته . اميدوارم سال خوبي رو شروع كنيد و با خير و بركت پيش ببريد . هميشه هم سالم و تندرست باشيد . چند تا گل به من سر زدند؟ اولين روزهايي كه حميدرضا به محل كار مي آمد. چند تا گل به من سر زدند؟ سلامتي چقدر خوب و لذت بخشه.

omidemandan.persianblog.ir

جاودانه

http://omidemandan.persianblog.ir/1386/3

به وبلاگ حميدرضا خوش آمديد. نيره و گاهي وقتها حميدرضا. عمو پورنگ و اميرمحمدش. نمي دونم اين جمله رو كدوم انسان با ذوقي نوشته ، معلومه كه خيلي هم دقيقه . خيلي به دلم نشست . من هم اينجا مي نويسم تا در آينده هم هر كسي (حتي پسرم ) وبلاگ حميدرضا جونم رو ديد بخونه و لذت ببره :. مهربانی را در نگاه منتظر کودکی دیدم که. آبنباتش را به دریا انداخت تا. آب شیرین شود . ما هم از كودكان مي آموختيم اي كاش. چند تا گل به من سر زدند؟ اولين زلزله عمرم رو تجربه كردم . سلام دوست جونهاي عزيزم. بازي مي كردم (قابل توجه دوستاي خوبم...

omidemandan.persianblog.ir

جاودانه

http://omidemandan.persianblog.ir/1386/5

به وبلاگ حميدرضا خوش آمديد. نيره و گاهي وقتها حميدرضا. عمو پورنگ و اميرمحمدش. بعد از ۲۴ ساعت (يعني ديروز) مكشوف شد كه يه دندون ديگه داره سر ميزنه . طفلك كوچول موچول. اگه كسي راه حلي براي دارو دادن سراغ داره لطفا كمكم كنه . چند تا گل به من سر زدند؟ 1587;ه‌شنبه ۳٠ امرداد ،۱۳۸٦ - نيره. شدم شنيدم تلفن خونه زنگ ميزنه . پيش خودم گفتم اين كيه اين وقت صبح يادش افتاده حال ما رو بپرسه. خلاصه بعد از اينكه كاراي روزمره تموم شد ، پيغامگير تلفن رو روشن كردم تا ببينم كي بوده. شما حدس ميزنيد كي بوده باشه؟ ۷ - تيش مخفف :...