haleh.blogsky.com
بالا افتادن !
http://www.haleh.blogsky.com/1392/11/02/post-463
اینجا ونکوور . من دلتنگم! لیست کامل عناوین یادداشتها. چهارشنبه 2 بهمنماه سال 1392 @ 09:45 ق.ظ. آدمیزاد عادت میکند. آدمیزاد به همه چیز عادت میکند،. به چیزهایی که دارد. به چیزهایی که ندارد هم عادت میکند. آدمیزاد حیلی عجیب است. حتی به عادت خود نیز عادت میکند. ایمیل : [پنهان میماند]. مشخصات مرا به خاطر بسپار. برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com. ثبت نام کنید. ( راهنما. از پشت یک سوم. تمامی حقوق مادی و معنوی برای نویسنده وبلاگ محفوظ می باشد.
manar.blogfa.com
تولدی آرام
http://www.manar.blogfa.com/8707.aspx
بعد از دو ماه. دو ماهی هست که اینجام. بیشتر وقتها خونه ام. این یه جورایی برای من که آدمی. هستم که دائم گذشته را مرور میکنم خوب نیست. نمیدونم چرا هنوز باور باور نکردم. که بزرگ شدم و همش منتظرم یکی بیاد و دست منو بگیره. ولی باید در نهایت بپذیری که این دست فقط میتونه خودت باشه و بس. امروز با الهه. حرف زدم .حرفهاش کلی امیدوار کننده بود. مثلا باهاش چت کردم که کمی بابت از. دست دادن مامانش باهاش همدردی کنم که نشد. بیستر از اینکه دلم برای دوستام. ولی شاید الان فرصتی بدی نباشه وقتی از مشکلات دیگران دوری وقت بیشتری.
manar.blogfa.com
تولدی آرام
http://www.manar.blogfa.com/8710.aspx
از وقتی اینجا هستم راحت ترم. از آن جدال های داخل ایران خبری نیست. مجبور نیستم برای بنزین. نگران باشم و یا ساعتها توی صف معطل بمونم. دیگر بعد از اینکه یک اداره یا سازمانی را با بدبختی. گرفتم کسی گوشی را بلند نمیکنه و بدون حرف زدن قطع کند. کسی توی خیابون به زور ازت راه. نمی گیره یا بلند بگه زن چه به رانندگی. می تونم ساعت ها توی یک کافی شاپ بشینم و بنویسم. بدون اینکه کسی مزاحمم بشه و یا بخواهم از نگاه های سنگین دیگران فرار کنم. می تونم کنار خیابون. سیگار بکشم بدون اینکه نگران قضاوت های رهگذرها باشم، می تونم.
manar.blogfa.com
تولدی آرام
http://www.manar.blogfa.com/8607.aspx
شاید نامریی شدم.خودم خواستم یا نه نمی دونم.فقط می بینم آدمهای اطرافم از کنارم رد میشن. یعنی منو میبینن و اهمیت نمیدن یا نمی بینن. از کی اینجا افتادم اینم یادم نیست. یه صدایی از راه دور می شنوم ولی حتی نمی دونم از کدوم طرف .می ترسم دوباره بلند شم و حرکت. کنم و باز هم اشتباه برم. و صدا دور شه دور و دورتر. شاید منم دارم یه قورباغه پخته شاد میشم ولی یادمه اینو دلم نمی خواست. مگه میشه هرچی دلم می خواد نیست هر چی دلم نمی خواد هست نکنه. به هم بزنیم. قرار نبود چیزی را از من مخفی کنه. این مرد می خواهد گریه کند.
manar.blogfa.com
تولدی آرام
http://www.manar.blogfa.com/8610.aspx
خدا برای همه یه برگ برنده داره ولی کی و چه وقت رو می کنه معلوم نیست. مال منو رو کرده باید از این به بعد بهتر بازی کنم. این چند روز که هوا خیلی سرد و شرکت تعطیل فرصت خوبی بود تا مرور کنم هر آنچه که گذشته و. یه برنامه خوب و مهیج بریزم برای سالهای آتی. خودم با خودم که خیلی حال کردم. نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم دی ۱۳۸۶ساعت 23:59 توسط مانا. این مرد می خواهد گریه کند.
manar.blogfa.com
تولدی آرام
http://www.manar.blogfa.com/post-69.aspx
شاید همیشه فکر میکنیم باید برای تحول زندگی برنامه ای طولانی مدت و کشدار داشته باشم. اما میبینی یک روز ، یک لحظه و با یک نامه همه چیز تغییر پیدا میکنه. خیلی ها به این. میگن سرنوشت.مهم نیست اسمش را چی میذاریم مهم اینه که چه جوری ازش استفاده کنیم. اصلا اضطراب ندارم آنقدر که کمی نگرانم. نوشته شده در شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۸۷ساعت 19:54 توسط مانا. این مرد می خواهد گریه کند.
fakhte.blogspot.com
lolofar
http://fakhte.blogspot.com/2004_02_01_archive.html
February 22, 2004. یه آدم که با تمام کوچکیش ، باز سایه داره. چون معتقده آفتاب به اندازه ی همه ی اونا ، نور داره . آفتاب رو می پرسته نه به خاطر گرما بخش عالم بودنش که فقط به این خاطر که هست ولی نمیتونه ببیندش. اون با ندیده ها ، زندگی میکنه. خدای ندیده. آفتاب ندیده. عشق ندیده . دنیای ندیده.خوشبختی ندیده. این آدم به چشماش ایمان نداره و هنوز نمیدونه که تمام ندیده ها رو هم ، حتی ،باید با همین. یه آدم که هیچوقت آدمها رو به خاطر داشته هاشون نمی خواد. چون معتقده که همه چیز از بین رفتنیه. این آدم از عشق متنفره.
fakhte.blogspot.com
lolofar
http://fakhte.blogspot.com/2004_05_01_archive.html
May 02, 2004. این واحد نوشتاری به دلیل:. اول- رعایت نکردن تمامی. دوم- استفاده ی بیش. از اندازه از جنبه ی آدمها! سوم - استفاده ا زپست ها و کامنت های دو پهلو ،جهت مخاطب. قرار دادن اشخاص بزرگتر از خود! چهارم - تبدیل شدن به مکانی برای رد یابی و گفتمان اشخاص بی ربط. پنجم - ایجاد کردن پیش زمینه هایی برای مطرح شدن مسائل کاملا شخصی. ششم - بر هم زدن آرامش ظاهری اکثر رابطه های بلاگی و غیر بلاگی. و نهایتا گران خواهی نویسنده و نداشتن حوصله ی کافی. تا اطلاع خیلی خیلی ثانوی(ظهور آقا امام زمان شاید).
fakhte.blogspot.com
lolofar
http://fakhte.blogspot.com/2003_12_01_archive.html
December 26, 2003. رنگ خاصيه اينقدر خاص كه حتي نمي توني بهش خيره بشي. پ ر از انرژي و حركته خصلت جنبش توش وول مي زنه. اگه صد تا رنگ رو بغل هم بذاري ، اولين رنگي كه تو چشمت ميزنه زرده ، و خيلي زود هم چشمت رو خسته مي كنه. هيچ رنگي به تازگي زرد نيست. اگه يك قطرشو با هر رنگي قاطي كني، مثل وقتي كه قرص جوشان رو تو آب ميندازي، رنگ رو از اون پختگي مسخره در مي ياره و بهش جنبش مي ده. آخه ميدونيد كه، هرچي وقتي بپزه. به رنگ جنبش عجيبي ميده مثل فسفري، كه خام همون سبزه بي روحه! يا نارنجي كه محشره. وهم بخاطره زنده بودنش.
fakhte.blogspot.com
lolofar
http://fakhte.blogspot.com/2003_10_01_archive.html
October 28, 2003. اي سكوت اي مادر فريادها. October 26, 2003. آن كه آيد ز دست دل به امان. وآنكه آيد زدست جان به ستوه. گاه ، سرمينهد به سينه دشت. گاه ، روميكند به دامن كوه. تا زند در تنهايي ،. دست در دامن شكيبايي! غافل از اين بود كه تنهايي،. سرنهادن به كوه وصحرا نيست. با طبيعت نشستنش هوس است! چون نكو بنگرند تنها نيست. باز تنها ميان جمع شايد نيست . October 25, 2003. October 23, 2003. من براي زندگي كردن. احتياج به هيچ كس ندارم. فقط بابت تمام افعال بالا. به تمام آدماي زندگيم. آه كه چه دين عظيمي وچه ذهن صغيري!