rezafery.blogfa.com
فـــــــــــرشــــــــــــــــته عشق - تردید
http://www.rezafery.blogfa.com/post/40/تردید
Src="http:/ jalalian.ir/farsi/images/banners/jalalian.gif" border=1. تردید مکن که مایه ی غم گردد. عیب است وعیارعشق تو کم گردد. تردید کنی چنانچه درحسن حبیب. کم کم سندش نیز فراهم گردد. نوشته شده در دوشنبه پنجم فروردین ۱۳۹۲ساعت 22:38 توسط رضا. سخن عشق نه آن است كه آيد به زبان. ساقيا مي ده وكوتاه كن اين گفت وشنفت. هفته سوم آبان ۱۳۹۵. هفته سوم اسفند ۱۳۹۲. هفته چهارم آبان ۱۳۹۲. هفته دوم مرداد ۱۳۹۲. هفته دوم تیر ۱۳۹۲. هفته او ل تیر ۱۳۹۲. هفته او ل فروردین ۱۳۹۲. هفته او ل دی ۱۳۹۱. هفته او ل آذر ۱۳۹۱.
rezafery.blogfa.com
فـــــــــــرشــــــــــــــــته عشق - شمـایل شاهانه
http://www.rezafery.blogfa.com/post/46/شمـایل-شاهانه
Src="http:/ jalalian.ir/farsi/images/banners/jalalian.gif" border=1. خمی که زلف تو در دور آن کمر دارد. برآن شمایل شاهانه ات سپر دارد. اگر تو در به جفا روی عاشقت بندی. زهی که چشم امیدش دری دگردارد. بسا که عاشق بیدل که پایمالانند. به پای پاک تو عذری به چشم تر دارد. بیارجان خود ای بینوا که نوبت توست. که این گدای در یار خوش خبردارد. اگربه قند و گلابت علاج حاصل نیست. برآ فغان و بنال عاشق این اثردارد. بخوب وبد چودهی باده ساقیا. خدادهدبه توخیر و نگه زشردارد. سخن عشق نه آن است كه آيد به زبان. هفته سوم آبان ۱۳۹۵.
rezafery.blogfa.com
فـــــــــــرشــــــــــــــــته عشق - غم
http://www.rezafery.blogfa.com/post/42/غم
Src="http:/ jalalian.ir/farsi/images/banners/jalalian.gif" border=1. بیار باده که دانم غمی که در راهست. چنانکه دیده شده به خیل غم شاهست. همان غمی که دوچشمست و آب دریایی. غم فراق عزیزی فتاده درچاهست. بیار می به تسلسل که پی به پی نوشم. که میرسد غم و ازپی نفس نفس آهست. بیار باده که این غم ز دل نخواهد رفت. نه آن غمیست تو دیدی که گاه وبیگاهست. بیار باده که دیگر خوشی بسرگشته ست. غم ست وآتش آهی دلی که چون کاهست. بیاد ماه رخ او شب است و ماه و من. میان گریه و گا هی که بوسه بر ماهست. زشاهراه غم او رهی به منزل نیست.
rezafery.blogfa.com
فـــــــــــرشــــــــــــــــته عشق - عشق
http://www.rezafery.blogfa.com/tag/عشق
Src="http:/ jalalian.ir/farsi/images/banners/jalalian.gif" border=1. درتبریز افتخار الفتی داشتم وازاین فیض حضورلذتها میبردم . این قطعه شعر را در وصف حال شور انگیز ودر عین حال غم انگیز. آن سلطان بی همتای عشق سروده ام. دلم بحال تو ای شهریار میسوزد. بحال زارونزارت چه زارمیسوزد. حدیث عشق ترا كس چومن نمیداند. زحسرت توكه رفتی زملك شعرای شه. تمام ملك خراب وخمارمیسوزد. درون خون شده ات آسمان كجا دیده؟ كه دردرون بدل خون نزارمیسوزد. دلم كه شاهد یك لحظه سوزوسازت بود. من آنچه دیده ام ازغصه خوردنت هرگز. كه جمله كوي تو...
rezafery.blogfa.com
فـــــــــــرشــــــــــــــــته عشق - عـــزای عشق
http://www.rezafery.blogfa.com/post/28/عـــزای-عشق
Src="http:/ jalalian.ir/farsi/images/banners/jalalian.gif" border=1. رفتی چو کاروان، تو مرا جاگذاشتي. بگذشته ای تو از من و یا جا گذاشتی؟ کردی برون زخویشم و اما کجا رها؟ آخر بگو مرا که کجا جا گذاشتی؟ بودي تو عيد سعيدم ولي چه زود. عيشي نكرده،رفته عزا جا گذاشتي. گردرعزای عشق توخواهم فسرد ومرد. صدجان فدای آنچه به ما جا گذاشتی. بردی تمام عشق و همه شور زندگی. افغان و آه و اشگ و بلا جا گذاشتی. چون گویمت که بعد تو اینجا چها بماند. باز آی وخود ببین که چه ها جا گذاشتی. از کاروان رفته چه ماند بجز غبار؟
rezafery.blogfa.com
فـــــــــــرشــــــــــــــــته عشق - درماتم سلطان عشق
http://www.rezafery.blogfa.com/post/6/درماتم-سلطان-عشق
Src="http:/ jalalian.ir/farsi/images/banners/jalalian.gif" border=1. درتبریز افتخار الفتی داشتم وازاین فیض حضورلذتها میبردم . این قطعه شعر را در وصف حال شور انگیز ودر عین حال غم انگیز. آن سلطان بی همتای عشق سروده ام. دلم بحال تو ای شهریار میسوزد. بحال زارونزارت چه زارمیسوزد. حدیث عشق ترا كس چومن نمیداند. زحسرت توكه رفتی زملك شعرای شه. تمام ملك خراب وخمارمیسوزد. درون خون شده ات آسمان كجا دیده؟ كه دردرون بدل خون نزارمیسوزد. دلم كه شاهد یك لحظه سوزوسازت بود. من آنچه دیده ام ازغصه خوردنت هرگز.
rezafery.blogfa.com
فـــــــــــرشــــــــــــــــته عشق - تمثال مبارک زنده باد استاد شهریار باکلمات وحروفات اشعارحیدربابایه سلام
http://www.rezafery.blogfa.com/post/38/تمثال-مبارک-زنده-باد-استاد-شهریار-باکلمات-وحروفات-اشعارحیدربابایه-سلام
Src="http:/ jalalian.ir/farsi/images/banners/jalalian.gif" border=1. تمثال مبارک زنده باد استاد شهریار باکلمات وحروفات اشعارحیدربابایه سلام. نوشته شده در دوشنبه چهارم دی ۱۳۹۱ساعت 12:25 توسط رضا. سخن عشق نه آن است كه آيد به زبان. ساقيا مي ده وكوتاه كن اين گفت وشنفت. هفته سوم آبان ۱۳۹۵. هفته سوم اسفند ۱۳۹۲. هفته چهارم آبان ۱۳۹۲. هفته دوم مرداد ۱۳۹۲. هفته دوم تیر ۱۳۹۲. هفته او ل تیر ۱۳۹۲. هفته او ل فروردین ۱۳۹۲. هفته او ل دی ۱۳۹۱. هفته او ل آذر ۱۳۹۱. هفته سوم مهر ۱۳۸۹. هفته چهارم اردیبهشت ۱۳۸۷.
rezafery.blogfa.com
فـــــــــــرشــــــــــــــــته عشق - تنديس زييايي
http://www.rezafery.blogfa.com/post/37/تنديس-زييايي-
Src="http:/ jalalian.ir/farsi/images/banners/jalalian.gif" border=1. به ضرب پتك پيكر ساز پير دهر تاب آور. كه هرسنگی تحمل كردشدتنديس زييايی. نوشته شده در دوشنبه ششم آذر ۱۳۹۱ساعت 16:4 توسط رضا. سخن عشق نه آن است كه آيد به زبان. ساقيا مي ده وكوتاه كن اين گفت وشنفت. هفته سوم آبان ۱۳۹۵. هفته سوم اسفند ۱۳۹۲. هفته چهارم آبان ۱۳۹۲. هفته دوم مرداد ۱۳۹۲. هفته دوم تیر ۱۳۹۲. هفته او ل تیر ۱۳۹۲. هفته او ل فروردین ۱۳۹۲. هفته او ل دی ۱۳۹۱. هفته او ل آذر ۱۳۹۱. هفته سوم مهر ۱۳۸۹. هفته چهارم اردیبهشت ۱۳۸۷.
rezafery.blogfa.com
فـــــــــــرشــــــــــــــــته عشق - بزن مطرب
http://www.rezafery.blogfa.com/post/36/بزن-مطرب
Src="http:/ jalalian.ir/farsi/images/banners/jalalian.gif" border=1. بزن مطرب بيا سا قى ادركأ سا و ناولها. كه لطف شعرحافظ مي گشايد رمزمشكلها. نسيم شعر موزونش مشو ش كرد زلف يار. وزان صدنافه بگشود وچه خون انداخت دردلها. به آب عشق شستم دل،بترتيبى كه فرموده. به مى سجاده رنگين كردم آنگه سير منزلها. رسيدم شاهراه منزل جانان وآسودم. مگربرهم زند فريادبر بنديد محملها. مرا تا نوح شد حافظ كتابش كشتي ايمن. ازآن گرداب بگذشتم نمايان گشت ساحلها. زجامش جرعه اى خوردم بخودكامي رسيدم من. از آنجام گهربارى كه آرايندمحفلها.
rezafery.blogfa.com
فـــــــــــرشــــــــــــــــته عشق - عشق وترس
http://www.rezafery.blogfa.com/post/45/عشق-وترس
Src="http:/ jalalian.ir/farsi/images/banners/jalalian.gif" border=1. عشق بگزين دردها راعشق درمان ميکند. بيم بگذار ار نه جان بيمار و ترسان ميکند. عشق وترس اندردرونت درستيزندای عزيز. عشق راياری کنی پيروز شد آن ميکند. پرنيان می سازد اندر زير پا يت پاره سنگ. بال و پر می بخشدت چون مرغ پران ميکند. عشق آرامش اميد و شادمانی می دهد. ترس نوميدت نمايد زار و نالان می کند. تا نگویی من ملک بودم ز فردوس آمدم. باخدايت می نشاند خانه رضوان می کند. عشق اشگ ات را گهررخسا ره زرين ميکند. ترس می پژمرددت چشم تو گريان ميکند.
SOCIAL ENGAGEMENT