parianeh.persianblog.ir
ماجراهای اتاق شماره 205 (قسمت سوم : وقتی همه با هم بودیم) - پریانه
http://parianeh.persianblog.ir/post/29
ماجراهای اتاق شماره 205 (قسمت سوم : وقتی همه با هم بودیم). همه ی ما می دونیم که هر کلمه ای یه ریشه ای داره و از یه جایی اومده اما هیچ کدومتون می دونین ریشه ی کلمه آلودگی صوتی چیه؟ مطمئنم اکثرا نمی دونین اما از اونجایی که دوست ندارم دست خالی از اینجا برین و یه چیز جدید یاد گرفته باشین می خوام بهتون ریشه ی این کلمه ی مرکب رو بگم خوابگاه بله خوابگاه . آلاله با لهجه ی آبادانی بامزش گفت : معلومه داریم جایی می ریم؟ بهناز جواب داد: سالاد بخوریم پیتزا ببریم برای شام هان؟ نه بابا از قم اومده – خاک تو سرش &n...
parianeh.persianblog.ir
عمو نوروز - پریانه
http://parianeh.persianblog.ir/post/18
بهار باز سر رسیده. آخه تک درخت باغچمون سرخاب مالیده. همه جا حرف بهار ، صحبت نوروز. امسالم نیست خبری از حاجی فیروز. تا بخوای ازهمه رنگ. پای تی وی ، دم عید ، وقتی می شینی. نه صدای توپ میاد نه ضرب و آهنگ. یه پیام خشک و خالی از سر تنگ. آقا می خواد هممون ماتم بگیریم. ا ز غم و غصه واسه جدش بمیریم. عیدمون ماه رمضون یا عید قربون. باقی شم محرم و شام غریبون. دل من تنگه واسه یه عمو نوروز. کز دلم پاک بکنه. می دونم یه روز میاد بهار دوباره. عمو نوروز واسمون هدیه میاره. گله بسه هر چی باشه باز بهاره. پيام هاي شما .
parianeh.persianblog.ir
پریانه
http://parianeh.persianblog.ir/1388/1
روی زمین نشسته بود روی زمین سرد روی زمین پر از گچ چشماشو از قالب بر نمی داشت هر چند باری که اونو می تراشید صورت لاغرشو نزدیکتر میاورد تا ببینه خوب شده یا نه تمام لباساش پر از گچ بود یه کم از گچا هم روی موهاش ریخته بود انگارکه موهای اون قسمت سرش. سفید شده باشه . بابام کنارم ایستاده بود چند نفر دیگه هم اومده بودن جای کابینتا و دکورای چوبی رو اندازه بگیرن هممون ایستاده بودیم اما اون روی زمین نشسته بود روی زمین سرد. آقای اینجارو دقیقا تا کجا می خواین دکور بزنین؟ حسابی سرتون شلوغه ها. حالا دیگه ایستاده بود.
parianeh.persianblog.ir
پریانه
http://parianeh.persianblog.ir/1388/6
ماجراهای اتاق شماره 205 ( قسمت پنجم: صادق هدایت ). درست یادم نیست که اینو قبلا از کسی شنیدم یا نه ولی گاهی فکر می کنم زندگی ما آدما مثه یه اتوبوسه. اتوبوس زندگی من بود. اگه شما فکر می کنید همه ی آدما صادق هدایت نویسنده ی معروف ایرانی رو می شناسن کاملا در اشتباهید چون اعظم کسی بود که فکر می کرد اسم صادق هدایت فقط یه کم به نظر آشنا میاد . اون روز قرار بود یه مسابقه ی طناب کشی توی دانشگاه برگزار بشه که البته فقط پسرا می تونستن توی اون شرکت کنن ولی خب برای دخترا هم بد نبود . بعضی ها رفتن که بخندن. من یه معذر...
sagy1373.blogfa.com
سرچشمه ی عاشقان کوی گلباد.... -
http://www.sagy1373.blogfa.com/post-38.aspx
سرچشمه ی عاشقان کوی گلباد. برای زندگی کردن دو چیز لازم است قلبی که دوستت بدارد و قلبی که دوستش بداری. نوشته شده در ساعت 6:8 توسط دخترای گلباد. باران عشق : حامد و الهه. عاشقانه ترین عاشقانه ها .
sagy1373.blogfa.com
سرچشمه ی عاشقان کوی گلباد.... - سکوت:
http://www.sagy1373.blogfa.com/post-58.aspx
سرچشمه ی عاشقان کوی گلباد. برای زندگی کردن دو چیز لازم است قلبی که دوستت بدارد و قلبی که دوستش بداری. سکوت چه تفسير زيبايي دارد اگر با شکوه نگاه تو همراه باشد. شب چه ميکده ي پر شوري ست اگر حضور عزيز تو را در کنار داشته باشد. و من بي تو هيچ نيستم اي بهانه ي قشنگم. اي تولد دوباره ي من. مرا به من رها مکن اي محبوب خوبي ها. دستانم سردند و گرماي دستان تو را فرياد ميزنند. بگذار در مقابل تو بگريم تا اشکهايم حسرت نوازش تو را به گور آرزوها نسپارند. بگذار کنارت باشم تا بيابم عاطفه اي را که ديگري از من ربود.
feargirl93.persianblog.ir
شاعرانه
http://feargirl93.persianblog.ir/1388/10
ای دیر بدست آمده بس زود برفتی آتش زدی اندر منو چون دود برفتی. اینم از سرنوشت وب ما:. نویسنده : سوگند یوردشاهی. ساعت ٧:٠٢ ب.ظ روز ۱۳۸۸/۱٠/۱٥. اگه بگم تموم لحظه هایی رو که تو وب سپری کردم,بد و ناراحت کننده بودن واقعا بی انصافی کردم.اما اتفاقایی که اخیرا رخ داد ,باعث شد بیشتر از این اینجا نمونم. داشتن اینهمه دوست(مجازی) واقعا لذت بخش بود,دوستایی که حداقل به ظاهر مهربون بودن. شیطنت هامون,خنده هامون,شادی هامون, حتی کنار هم بودنمون تو ناراحتی ها هم قشنگ بود. چهره ی واقعیشون مشخص شد! از نیایش جونم به خاطر معرف...
feargirl93.persianblog.ir
افتخار من:آذربایجان - شاعرانه
http://feargirl93.persianblog.ir/post/29
ای دیر بدست آمده بس زود برفتی آتش زدی اندر منو چون دود برفتی. نویسنده : سوگند یوردشاهی. ساعت ۱۱:٤٧ ب.ظ روز ۱۳۸۸/٥/۱٦. سن سن منیم علویتیم ، شان شهرتیم* *. تو هستی تمام وجود و شهرت و منزلت من. آدین منیم اؤز آدیمدیر سنسیز منیم نه قیمتیم* *. اسم تو اسم من است،بدون تو من هیچ قیمتی ندارم. آذربایجان ، آذربایجان ، یاشا ، یاشا آذربایجان. آذربایجان،آذربایجان، زنده باد،زنده باد آذربایجان. نفسیمیز بابک لرین صابرلرین اود نفسی* *. نفس ما،نفس های آتش مثل بابک و صابر ها است. اودور گلیر اوزاقلاردان بابا لارین آیاق سسی* *.
feargirl93.persianblog.ir
شاعرانه >> فقط واسه اینکه بدونین حرفتون خیلی واسم ارزش داره:
http://feargirl93.persianblog.ir/post/36
ای دیر بدست آمده بس زود برفتی آتش زدی اندر منو چون دود برفتی. فقط واسه اینکه بدونین حرفتون خیلی واسم ارزش داره:. اینم از سرنوشت وب ما:. My heart will go on. ساقی جونم موفقیت تو همه ی آرزوی منه:. عشق بدون قید و شرط(بابا غزل خودم). عمو مری امراه جوووووووووووون. ღ ღ پسر تنها ღ ღ AlOnE BoY ღ ღ. زندگی به سبک هیچ کس! ساقی خانومی( قفلونش برم). انتخاب عشق سخت است ولی هست(محمد). داداش علیرضا و سوشیانت خانوم. ღ ღ*I U* * H&Fღ ღ* *. کردار نیک پندار نیک گفتار نیک! من پذیرفتم که عشق افسانه است! به نام تک ستاره ی عشق.
feargirl93.persianblog.ir
غریبه: - شاعرانه
http://feargirl93.persianblog.ir/post/14
ای دیر بدست آمده بس زود برفتی آتش زدی اندر منو چون دود برفتی. نویسنده : سوگند یوردشاهی. ساعت ٤:٠٩ ب.ظ روز ۱۳۸٧/۱٢/۱. یه قاصد خبرم داد که آفتاب لب بومه. نوشتم رو تن شب که خوشبختی تمومه. نه من مونده نه ماهی،نه حرفی نه صدایی. هزار دفعه شکستم عجب حادثه هایی. نپرس از شب و روزم تو خوابم تو چه خوابی. به مستی شب و تا صبح،خرابم چه خرابی! به شب زل زده بودم به این عشق. که شب مهتابی میشه. نگاهم به هوا بود به این عشق. که روز آفتابی میشه. بهار پشت زمستون پس از تو. برام قصه ی غم داشت. نبودی که نبودی پس از تو. برگ سبزی...