samane1370.blogfa.com
عاشقانه/عارفانهعاشقانه/عارفانه -
http://samane1370.blogfa.com/
عاشقانه/عارفانه -
http://samane1370.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
1.8 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
13
SSL
EXTERNAL LINKS
15
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
1.75 sec
SCORE
6.2
عاشقانه/عارفانه | samane1370.blogfa.com Reviews
https://samane1370.blogfa.com
عاشقانه/عارفانه -
عاشقانه/عارفانه
http://www.samane1370.blogfa.com/9012.aspx
نوشته شده در چهارشنبه سوم اسفند ۱۳۹۰ساعت 16:19 توسط سمانه. که وقتی می گویی باران. نوشته شده در چهارشنبه سوم اسفند ۱۳۹۰ساعت 16:7 توسط سمانه. چه قدر ساده و آرام،. چه قدر صبور و صميمي،. تو در من آميختي. باور کن تو را در اولين نماز نخوانده جستجو کردم. که هنوز به قنوت گريه نرسيده سلامم دادي. من ماندم و دستان پر دعايي. که به آسمان پر استجابت چشمانت آويخته شد. اصلا بيا و تو بگو. تو بگو کدامين سو قبله ي من است! نوشته شده در چهارشنبه سوم اسفند ۱۳۹۰ساعت 15:58 توسط سمانه. شيشه پنجره را باران شست. از دل من اما،.
عاشقانه/عارفانه - نازی
http://www.samane1370.blogfa.com/post-9.aspx
نوشته شده در پنجشنبه هشتم دی ۱۳۹۰ساعت 9:43 توسط سمانه.
عاشقانه/عارفانه -
http://www.samane1370.blogfa.com/post-15.aspx
نوشته شده در چهارشنبه سوم اسفند ۱۳۹۰ساعت 16:19 توسط سمانه.
عاشقانه/عارفانه -
http://www.samane1370.blogfa.com/post-13.aspx
چه قدر ساده و آرام،. چه قدر صبور و صميمي،. تو در من آميختي. باور کن تو را در اولين نماز نخوانده جستجو کردم. که هنوز به قنوت گريه نرسيده سلامم دادي. من ماندم و دستان پر دعايي. که به آسمان پر استجابت چشمانت آويخته شد. اصلا بيا و تو بگو. تو بگو کدامين سو قبله ي من است! نوشته شده در چهارشنبه سوم اسفند ۱۳۹۰ساعت 15:58 توسط سمانه.
عاشقانه/عارفانه
http://www.samane1370.blogfa.com/cat-4.aspx
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
13
ایستگاه عاشقی - دعوت (فروغ)
http://www.mojtaba94.blogfa.com/post-8.aspx
دل های بزرگ و احساس های بلند عشق های پرشکوه می آفرینند. ترا افسون چشمانم ز ره برده ست و مي دانم. چرا بيهوده مي گويي دل چون اهني دارم. نمي داني نمي داني که من جز چشم افسونگر. در اين جام لبانم باده ي مرد افکني دارم. چرا بيهوده مي کوشي که بگريزي ز اغوشم. از اين سوزنده تر هرگز نخواهي يافت اغوشي. که بنويسند نامت را. به سنگ تيره ي گوري شب غمناک خاموشي؟ بيا دنيا نمي ارزد به اين پرهيز و اين دوري. فداي لحظه اي شادي کن اين روياي هستي را. لبت را بر لبم بگذار کز اين ساغر پر مي. چنان مستت کنم تا خود بداني قدر مستي را.
ایستگاه عاشقی - عاشقی
http://www.mojtaba94.blogfa.com/post-13.aspx
دل های بزرگ و احساس های بلند عشق های پرشکوه می آفرینند. عاشقی یعنی ترسیدن ترسیدن از اینکه کسی رازت رو بدونه. عاشقی یعنی نشستن یه گوشه دنج خونه و به کنج دیوار خیره شدن. عاشقی یعنی شب نخوابیدن و همش فکرو خیال کردن. فکر و خیال عشقت رو. عاشقی یعنی تنها نشستن و غصه خوردن. غصه ی عشقت رو. کاش میشد همه ی این درد ها رو با رسیدن به معشوق فراموش کرد. البته این نظر منه هااااااااااااااااااااااااااااا.شما هم نظرهاتون رو بگید . نوشته شده در سه شنبه هشتم شهریور ۱۳۹۰ساعت 12:55 توسط مجتبی. تو آمدی ز دورها و دورها.
ایستگاه عاشقی - آمدم باز به دیدار شما
http://www.mojtaba94.blogfa.com/post-16.aspx
دل های بزرگ و احساس های بلند عشق های پرشکوه می آفرینند. آمدم باز به دیدار شما. ۱-اگه گریه بزاره :. اگه گریه بزاره می نویسم. که عشق تو جوونیم رو تباه کرد. اگه گریه بزاره من بمیرم . همه می دونن از عشق تو بوده. اگه گریه بزاره بعد مردن. خودت می دونی عاشقت کی بوده . تلخی عشق را به جان می خرم. تا با شیرینی عشق زندگی کنم . دوری تو را تحمل می کنم. تا به امید تو روزم را شب کنم . انتظار دیدنت را تحمل می کنم. تا لحظه دیدار به تو بگویم :. نوشته شده در جمعه یکم مهر ۱۳۹۰ساعت 11:19 توسط مجتبی. تو آمدی ز دورها و دورها.
ایستگاه عاشقی
http://www.mojtaba94.blogfa.com/9006.aspx
دل های بزرگ و احساس های بلند عشق های پرشکوه می آفرینند. ترانه های شاد رو دوست ندارم. ترانه ای که شاد باشه واسه آدم شاده. واسه آدمی که به عشقش رسیده. واسه آدمی که نمیدونه غم چیه . شعر غمگین یعنی عشق.جدایی. یعنی تنها چیزی که تو دنیا نصیبم شد یعنی تنهایی. تنها معنایی که تو زندگیم کامل درک کردم . راستی میگن عشق مال قصه هاست اما مگه من قصه ام که باور کنم این حرف رو . آی آدمای دنیا بهش بگین که دوستش داشتم اما جرات گفتنش رو نداشتم . بهش بگین به همه گفتم دوستش دارم جز به خودش . کارم رو با همین بلاگ ادامه بدم .
ایستگاه عاشقی
http://www.mojtaba94.blogfa.com/9105.aspx
دل های بزرگ و احساس های بلند عشق های پرشکوه می آفرینند. مدتهاست که بغضی در سینه ام ریشه دوانده. ومن هر چه می گویم غمگین است . هر کلمه ای که از تنگنای هنجره ام می گریزد. باخود غمی نهفته دارد . اما از غم لذت بیشتری می برم . مدتهاست هر چه چشمانم را باز می کنم و هر. عینکی که می زنم ، عشق را نمی یابم. مدتهاست که خودکارم از عشق ننوشته است. و مدتهاست دفترم رنگ شادی را روی برگ های. سفیدش ندیده است . اما انگار کلماتم تو را می خواهند . نوشته شده در سه شنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۱ساعت 16:1 توسط مجتبی. باز کنار تو می افتد .
ایستگاه عاشقی - خواهش
http://www.mojtaba94.blogfa.com/post-11.aspx
دل های بزرگ و احساس های بلند عشق های پرشکوه می آفرینند. خواهش کردم از تو عشق را. خندیدی و گفتی ههه عشق را؟ آن روز گفتم عاشقی یک فرصت است. گفتی ای مجنون فرصتت رفته ز دست. عشق را در داستان ها خوانده ام. ولی از عشق تو بس آزرده ام . نوشته شده در شنبه پنجم شهریور ۱۳۹۰ساعت 12:6 توسط مجتبی. تو آمدی ز دورها و دورها. ز سرزمین عطرها و نورها. نشانده ای مرا کنون به زورفی. ز عاج ها ز ابرها ,بلورها. مرا ببر امید دلنواز من. ببر به شهر شعر ها و شورها. امیدوارم که با نظرهاتون به من تو این راه کمک کنید . عشق شیشه ای (مریم).
ایستگاه عاشقی
http://www.mojtaba94.blogfa.com/9007.aspx
دل های بزرگ و احساس های بلند عشق های پرشکوه می آفرینند. آمدم باز به دیدار شما. سلااااااااااااام .خوشگل خانوما گل پسرا . راستش چند روزی بود که سرم خیلی شلوغ. شده بود (باور کنید راس میگم). واسه دیدن آپ جدید به ا دامه مطلب برید . راستی نظر بدید هاااااااااااااااااااااااااااااااااااا! نوشته شده در جمعه یکم مهر ۱۳۹۰ساعت 11:19 توسط مجتبی. تو آمدی ز دورها و دورها. ز سرزمین عطرها و نورها. نشانده ای مرا کنون به زورفی. ز عاج ها ز ابرها ,بلورها. مرا ببر امید دلنواز من. ببر به شهر شعر ها و شورها. زندگی یک دختر (سمانه).
ایستگاه عاشقی
http://www.mojtaba94.blogfa.com/9005.aspx
دل های بزرگ و احساس های بلند عشق های پرشکوه می آفرینند. دستت را به من بده. دست ات را به من بده. دست هاي تو با من آشناست. اي دير يافته با تو سخن مي گويم. به سان ابر كه با توفان. به سان علف كه با صحرا. به سان باران كه با دريا. به سان پرنده كه با بهار. به سان درخت كه با جنگل سخن مي گويد. ريشه هاي تورا دريافته ام. زيرا كه صداي من. با صداي تو آشناست. نوشته شده در دوشنبه سی و یکم مرداد ۱۳۹۰ساعت 18:2 توسط مجتبی. تو آمدی ز دورها و دورها. ز سرزمین عطرها و نورها. نشانده ای مرا کنون به زورفی. مرا ببر امید دلنواز من.
ایستگاه عاشقی - پیک شریعتی
http://www.mojtaba94.blogfa.com/post-14.aspx
دل های بزرگ و احساس های بلند عشق های پرشکوه می آفرینند. ۱-دلی که از بی کسی غمگین است هر کسی را تحمل. ۲-تو میدانی از همه ی نعمت های این جهان آن چه را برگزیده ام. و دوست میدارم تنهایی. ۳-دل های بزرگ و احساس های بلند عشق های پرشکوه. ۴-دلی که عشق ندارد و به عشق نیاز دارد ،آدمی را همواره در. پی گمشده اش به هر سو می کشاند . ۵-اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن. و چه زشت است. یبایی ها را تنها دیدن. و چه بدبختی آزار دهنده ایست ،تنها. دربهشت تنها بودن سخت تر از کویر. تو آمدی ز دورها و دورها. زندگی یک دختر (سمانه).
ایستگاه عاشقی - بهش بگین
http://www.mojtaba94.blogfa.com/post-15.aspx
دل های بزرگ و احساس های بلند عشق های پرشکوه می آفرینند. ترانه های شاد رو دوست ندارم. ترانه ای که شاد باشه واسه آدم شاده. واسه آدمی که به عشقش رسیده. واسه آدمی که نمیدونه غم چیه . شعر غمگین یعنی عشق.جدایی. یعنی تنها چیزی که تو دنیا نصیبم شد یعنی تنهایی. تنها معنایی که تو زندگیم کامل درک کردم . راستی میگن عشق مال قصه هاست اما مگه من قصه ام که باور کنم این حرف رو . آی آدمای دنیا بهش بگین که دوستش داشتم اما جرات گفتنش رو نداشتم . بهش بگین به همه گفتم دوستش دارم جز به خودش . تو آمدی ز دورها و دورها.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
15
♥♥سرزمین دخترووونه های کــــــیتی♥♥
سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ. سرزمین دخترووونه های کیتی. کدوم رو دوست داری؟ تاريخ دوشنبه بیست و پنجم آذر 1392ساعت 15:21 نويسنده سمانه. کدوم رنگ گل رز رو دوست داری؟ تاريخ دوشنبه بیست و پنجم آذر 1392ساعت 14:1 نويسنده سمانه. تاريخ پنجشنبه بیست و یکم آذر 1392ساعت 10:11 نويسنده سمانه. تاريخ پنجشنبه بیست و یکم آذر 1392ساعت 10:7 نويسنده سمانه. رنگ اسمان را دوست دارید؟ تاريخ پنجشنبه بیست و یکم آذر 1392ساعت 10:5 نويسنده سمانه. زندگی در اینده چگونه میشود! تاريخ دوشنبه یازدهم آذر 1392ساعت 14:34 نويسنده سمانه.
دخترک تنها
تو که سرد میشوی، من از دهن می افتم. لحظه ها را گیج میزند. نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم اسفند ۱۳۹۳ساعت 16:15 توسط samane. کوتاه ترین قصه ی دنیا :. خسته ام از فصل سرد گناه و دلتنگ روزهای پاکم. بارانی بفرست ، چتر گناه را دور انداخته ام! باشید که از آدم های نالایق بگذرید و آنقدر صبور که برای آدم های لایق به انتظار بنشینید! نوشته شده در دوشنبه هفتم مهر ۱۳۹۳ساعت 13:13 توسط samane. در آن صحن قدیمی حرم، روبروی پنجره فولاد. یکی جامعه می خواند. یکی رفت یکی ماند،. که یک دفعه زنی داد زد آنجا! و س ر س ر شد و پا پا .
آوای عشق
داستان ديوانگی و عشق. زمان های قديم وقتی هنوز راه بشر به زمين باز نشده بود. فضيلت ها و تباهی ها دور هم جمع شده بودند. ذکاوت گفت بياييد بازی کنيم. مثل قايم باشک! ديوانگی فرياد زد: آره قبوله من چشم می زارم! چون کسی نمی خواست دنبال ديوانگی بگردد همه قبول کردند. ديوانگی چشم هايش را بست و شروع به شمردن کرد: يک . دو . سه ! همه به دنبال جايی بودند که قايم بشوند. نظافت خودش را به شاخ ماه آويزان کرد. خيانت خودش را داخل انبوهی از زباله ها مخفی کرد. اصالت به ميان ابر ها رفت. هوس به مرکز زمين راه افتاد. عشق جواب داد...
راه رسيدن به موفقيت
راه رسيدن به موفقيت. موفقيت نامحدود براي هميشه. ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز. ای یاد تو مونس روانم جز یاد تو نیست بر زبانم. شروع میکنیم با سه نقطه خدا . غزل ودوباره خدا نقطه . نوشته شده در 2012/5/3. اما به كساني كه طالبان موفقيت هستنند والان اين مطلب را ميخوانند خسته نباشيد ومطمئنم راهي كه در پيش گرفتنند آن ها را به آن چه كه ميخواهند مي رساند. شما هماني ميشويد كه باور مي كنيد . باور كنيد شما هم ميتوانيد . نوشته شده در 2012/2/6. من حسی نو هستم من می خوام دوباره شروع کنم .
♡ בُخـترآטּ عـآشِقـ ♡
کد حرفه ای قفل کردن کامل راست کلیک. فاتولز - جدیدترین ابزار رایگان وبمستر.
عاشقانه/عارفانه
نوشته شده در چهارشنبه سوم اسفند ۱۳۹۰ساعت 16:19 توسط سمانه. که وقتی می گویی باران. نوشته شده در چهارشنبه سوم اسفند ۱۳۹۰ساعت 16:7 توسط سمانه. چه قدر ساده و آرام،. چه قدر صبور و صميمي،. تو در من آميختي. باور کن تو را در اولين نماز نخوانده جستجو کردم. که هنوز به قنوت گريه نرسيده سلامم دادي. من ماندم و دستان پر دعايي. که به آسمان پر استجابت چشمانت آويخته شد. اصلا بيا و تو بگو. تو بگو کدامين سو قبله ي من است! نوشته شده در چهارشنبه سوم اسفند ۱۳۹۰ساعت 15:58 توسط سمانه. شيشه پنجره را باران شست. از دل من اما،.
بدون عنوان
خودت خوب می دونی این حرفا همش بهونست. نوشته شده در جمعه ششم آبان ۱۳۹۰ساعت 22:59 توسط سما نه. نوشته شده در پنجشنبه پنجم آبان ۱۳۹۰ساعت 22:23 توسط سما نه.
ღ×ღیا صاحب الزمانღ×ღ
ღ×ღیا صاحب الزمانღ×ღ. ما گوشه نشینان غم فاطمه ایم (س) . محتاج عطا و کرم فاطمه ایم (س) . یا ر ب نصیب هیچ غریبی د گر مکن . دردی که گیسوان حسن (ع) را سفید کرد. یا زهرا جان (س) . آسمان بهر تو ا ی ر کن کسا دیواری. هوس پر زدنت بود و دعا دیواری. خانه ات طور شد و محسن تو موسی شد. سخت شد کار به تو گشت عصا دیواری. تو که آئینه ی قدی امامت بودی. آمد و زود شکست آینه را دیواری. اینهمه حرف دوپهلو زده ای با پهلو. اصلا انگار ن ه انگار که با دیواری. سهشنبه 12 فروردینماه سال 1393 ] [ 07:02 ق.ظ ] [ سمانه ]. 171;شعر امام زمان.
katibe eshgh
بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم. همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم. شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،. شدم آن عاشق ديوانه كه بودم. در نهانخانه ي جانم گل ياد تو درخشيد. باغ صد خاطره خنديد. عطر صد خاطره پيچيد. يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم. پرگشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم. ساعتي بر لب آن جوي نشستيم. تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت. من همه محو تماشاي نگاهت. آسمان صاف و شب آرام. بخت خندان و زمان رام. خوشه ماه فرو ريخته در آب. شاخه ها دست برآورده به مهتاب. شب و صحرا و گل و سنگ.
دختر آفتاب
سلام من سمانه هستم ۱۵سالمه. به وبلاگم خوش اومدید. امیدوارم دوست جونای خوبی برای هم باشیم. یکشنبه دوازدهم شهریور ۱۳۹۱ 1:3نویسنده سمانه. بگم سلام دل میگیره بگم علیک دل میمیره فقط میگم دوستت دارم اینجوری دل اروم میگیره. چهارشنبه دوازدهم مهر ۱۳۹۱ 16:2نویسنده سمانه. هر وقت توی زندگی به یه در بزرگ رسیدی که روش یه قفل بزرگ بود نترس چون اگه قرار بود باز نشه جاش در بود. یکشنبه نوزدهم شهریور ۱۳۹۱ 18:26نویسنده سمانه. جمعه هفدهم شهریور ۱۳۹۱ 15:25نویسنده سمانه. جمعه هفدهم شهریور ۱۳۹۱ 12:38نویسنده سمانه.
دهکده زمین
بعد از ۳ سال دوستی تازه فهمیدم چرا باید دوست کسی باشم که تمام زندگیمو تمام فکرم به خودش مشغول کرد اما من حتی تو یک ثانیه ی زندگیش نقشی ندارم و واسش اصلا مهم نیستم. اگر خار بره تو دستش این منم که درد میکشم این منم که نگرانشم اما با کمال پرویی برگشته بهت اعتماد ندارم الانم باهاش قهرم شاید فراموش کردنش سخت باشه اما امکان پذیره. نوشته شده در جمعه بیست و نهم مهر ۱۳۹۰ساعت 12:8 توسط من تنها. فقط سلام همین منتظر اومدنتون هستم. نوشته شده در شنبه نهم مهر ۱۳۹۰ساعت 11:5 توسط من تنها. هنگام عبور از خیابان. روغن موتور...