samanehbaghlani.blogfa.com
آلاچـــــیـــق هـــــنر
هر وقت زندگی یه ضربه بهت زد ، آروم لبخند بزن و بهش بگو :. همه زورت همین بود! نوشته شده در پنجشنبه 14 دی1391ساعت 19:23 توسط سمانه. اگر بر دار کنی رواست.مهجور مکن. و اگر به دوزخ فرستی رضاست.از خود دور مکن. نوشته شده در جمعه 17 آذر1391ساعت 18:55 توسط سمانه. هر کس روزنه ایست به سوی خداوند . اگر اندوهناک شود ،. اگر به شدت اندوهناک شود ! نوشته شده در جمعه 17 آذر1391ساعت 18:33 توسط سمانه. یک روز چهل و سه بار غروب آفتاب را تماشا کردم! و کمی بعد گفت :. پس خدا میداند آن روز چهل و سه غروبه چهقدر دلت گرفته بوده.
samanehbazar.com
Suspend !
این سرویس به دلایلی مسدود شده است، لطفا برای کسب اطلاعات. بیشتر با شرکت سرور پارس.
samanehcr7.blogfa.com
samanehcr7
میدونی چرا باختی ؟ چون وقتی خواستی من ببازم یادت رفت که. من یارت بودم نه حریفت. نوشته شده در شنبه ۲۱ مرداد۱۳۹۱ساعت 16:0 توسط samaneh. زبان انگليسي ، واژه هاي. را دارد ، که همان مخفف. I Love You ". و جالب است بدانيد. FAMILY = Father And Mother I Love You. نوشته شده در شنبه ۲۱ مرداد۱۳۹۱ساعت 15:58 توسط samaneh. دیروز تولدم بود.انقد خوش حال شودم که نگو. نوشته شده در دوشنبه ۲ مرداد۱۳۹۱ساعت 11:10 توسط samaneh. چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد! هیچوخت زود قضاوت نکن. پس تو چ...
samanehdadgar.com
گالري نقاشي سمانه دادگر-samaneh dadgar ::
samanehdinakani.blogfa.com
تاریخ اسلام
رزومه کاری سمانه دینکانی. نوشته شده در شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 18:21 توسط سمانه دینکانی. بررسي ورود اسلام به ايران. كليد واژهها: اسلام، ايران، زردتشتي، ساسانيان. دين اسلام در عهد پيامبر? در سراسر جزيرةالعرب اشاعه يافت. با فراگير شدن آيين اسلام در اين منطقه و پذيرش آن از سوي عربها، مسلمانان درصدد نشر اصول اعتقادي خود در ميان جهانيان و گسترش قلمرو اسلام برآمدند. البته اين عمل از زمان خود رسولالله? با اعزام گروههاي تبليغاتي به سراسر دنيا آغاز شده بود. دكترين پوتين در ديپلماسيخارجي. در سال های اخیر بحث دروغ...
samanehenglish.tripod.com
samaneh
Music change everythings in our life. Hameh chiz dar bareh hameh chiz. Http:/ www.ethnologue.com/country index.asp. Culture Like No Other. Iran's religiosity is its most striking cultural feature - it pervades all aspects of life. The national language of Iran is Persian, also known as Farsi, an Indo-European language. The other main regional languages are Azari, Kurdish, Arabic and Lori (spoken by the. Century when it flourished along with calligraphy, especially in Shiraz. At its best, Iranian cuisine ...
samaneheravi62.blogfa.com
نقشي از دفتر نقاشی
نقشي از دفتر نقاشی. شرح عشق وعاشقی هم عشق گفت! نوشته شده در ۹۰/۱۱/۲۲ساعت 0:36 توسط سمانه هروي. دل میکنم تا که نگویند سینه اش سنگ محبت داشت. فرهاد اگر بر سنگ میکوبید گویند عادت داشت. گاهی اگر دیگر نباشی بهتر از این است. با طعنه هی گویند فلان حس حسادت داشت. شیطان اگر با دلفریبی میفریبانید. تقصیر ادمهاست حوا هم شکایت داشت. حتی خدا تزریق کرد غم را به چشمانم. روحم به غم از اول خلقت رفاقت داشت. گاهی خود شاعر به شعر خود نمیمیرد. شاعر به مرگ وازگان خود رضایت داشت. نوشته شده در ۹۵/۰۳/۲۹ساعت 13:33 توسط سمانه هروي.
samanehesesi.blogfa.com
عـــــ♥ـشــــق اســتـ✮ـ✮ـقلال
ع شق است قلال. عکسها و خبرهای اس اس. از تیر پارسال زحمت کشیدم و برا این وب از جون و دل مایه گذاشتم! حالا اومدم وبم دیدم این بلاگفای داغون بطور خودکار زده کل مطالب و قالبمو پاک کرده! نمیدونم باید چی بگم،ولی دیگه تو این وب نیستم و خوشحال میشم بیاید اون یکی وبم ک راجب والبیاله! خیلی ناراحت شدم از این موضوع! حالم از بلاگفا بهم خورد! دوستان منتظرتونم تو اون وبلاگ. نوشته شده در جمعه ششم تیر 1393ساعت 23:53 توسط αмαᾔ н$. عشقت كرده تو جوט مט ریشہ *تو قهرماט منی همیشہ. افتخاراتش:بس که زیاده بیخیالش. حنیف شکر اس اس.
samaneheshaghi.ir
سمانه اسحاقی
نام خانوادگی : اسحاقی. تاریخ تولد : 1364/01/06. زمینه فعالیت : شعر. متولد : خراسان جنوبی، سرایان سکونت: اصفهان، اصفهان. فعال هنری، وب مستر، تدریس، . آثار: "فصل شدید دلدادگی" ، 1393. متن آخرین شعر منتشر شده :. دست هایم را میگیری. بالا می آیم از خودم. میان امن آبی آغوشت. خسته از یک عمر. با پرده های اتاق دنیایم…. برای آسمان ستاره میپاشم. ماه بر پیشانیم سجده میزند. در چشم هایم طلوع میکند. پروانه تر از قیام فرشته ها. عشق را به رستاخیز میکشانم. آدم حوایش را هم به من میبازد. من شکوه قدرت تو هستم. از طریق فرم زی...
samaneheskandarian.blogfa.com
توهم رویا
دل نوشته های من. چشمهامو که می بندم آدمکای خونی سفید پوشیو می بینم که دارن بهم نزدیک میشن،. ازترس چشمامو باز میکنم دیگه نیستن اما صدای خنده هاشون بلندتر میشه! مالیخولیایی نشدم اما حس مرگ دارم، وحشت زده م! صدای گریه آرومم تو بدنم می پیچه مثل انعکاس صدا تو یه غار! دستمو میکشم رو صورتم تا اشکامو پاک کنم، انگشتام توی گونه هام فرو میرن! جیغ میزنم به انگشتام که خونیه نگاه می کنم! نه زنده م انگار! خون تو رگامه هنوز! سکوت میکنم صدای خرد شدن دندونامو می شنوم، آب دهنمو با دندونام تف می کنم! من عاشق شده ام! به بهان...