sedayepayebaran.persianblog.ir
بارانبی وقفه ببار ... بوی خدا را می دهی ...
http://sedayepayebaran.persianblog.ir/
بی وقفه ببار ... بوی خدا را می دهی ...
http://sedayepayebaran.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
3.4 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
182
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
3.36 sec
SCORE
6.2
باران | sedayepayebaran.persianblog.ir Reviews
https://sedayepayebaran.persianblog.ir
بی وقفه ببار ... بوی خدا را می دهی ...
sedayepayebaran.persianblog.ir
باران - باران
http://sedayepayebaran.persianblog.ir/post/82
بی وقفه ببار . بوی خدا را می دهی . نمیدونم چی دارم میگم . کریم کاری به جز جود و کرم نداره. به بهانه ی آمدنش گناه می کنند. تولد بانوی دو جهان. خواهران یاس (من وآبجی). کودکی که خدا را می دید. آغاز فصل نمایشنامه ها. دیدار با یک طلبه. قالب های نایت اسکین. من پشت پنجره بودم. آمدی در حالی که من غرق تماشای کویر بودم. کویر با ستاره هایی بیشمار. قطره ای از تو درخشانی ستاره ای را با خود آورد. آن قطره از ستاره می گذشت. که من آرزوی لمس کردن ستاره را داشتم. از دور ها می آمد که من مشتاق دیدن دور بودم. تو را دوست دارم.
باران
http://sedayepayebaran.persianblog.ir/1391/1
بی وقفه ببار . بوی خدا را می دهی . نمیدونم چی دارم میگم . کریم کاری به جز جود و کرم نداره. به بهانه ی آمدنش گناه می کنند. تولد بانوی دو جهان. خواهران یاس (من وآبجی). کودکی که خدا را می دید. آغاز فصل نمایشنامه ها. دیدار با یک طلبه. قالب های نایت اسکین. سلامی به لطافت بهار. خیلی وقت بود که ننوشتم. البته چیز های خوبی هم نمی نوشتم. با شروع فصل بهار یه حس خوبی به من دست داد. خیلی وقت بود که روز ها برام یک رنگ شده بود ولی رنگ قشنگی داشت. بهار آغاز زندگی یه جوونه ی کوچولو ی زیر خاک هستش. چقدر راه داره تا آسمون.
مبعث - باران
http://sedayepayebaran.persianblog.ir/post/77
بی وقفه ببار . بوی خدا را می دهی . نمیدونم چی دارم میگم . کریم کاری به جز جود و کرم نداره. به بهانه ی آمدنش گناه می کنند. تولد بانوی دو جهان. خواهران یاس (من وآبجی). کودکی که خدا را می دید. آغاز فصل نمایشنامه ها. دیدار با یک طلبه. قالب های نایت اسکین. آری محمد انتخاب شد. محمد برای نشان دادن حق به خلق انتخاب شد. پیامبر عشق و محبت. پیامبر پاکی و زیبایی. محمد دعوت کرد به کل خوبی. محمد از معراج برگشته است. از مقام قرب الهی بازگشته است. آمده است تا تو را نیز با خود ببرد. پیامبر درونی ات اگر خواب است،بیدار کند.
تماشا - باران
http://sedayepayebaran.persianblog.ir/post/81
بی وقفه ببار . بوی خدا را می دهی . نمیدونم چی دارم میگم . کریم کاری به جز جود و کرم نداره. به بهانه ی آمدنش گناه می کنند. تولد بانوی دو جهان. خواهران یاس (من وآبجی). کودکی که خدا را می دید. آغاز فصل نمایشنامه ها. دیدار با یک طلبه. قالب های نایت اسکین. 1777;۳٩۱/٦/۱٧ ] [ ٩:٢٠ ق.ظ ] [ باران ]. وضعیت آب و هوا. آمارگیر حرفه ای وبلاگ. موسیقی لایت در وبلاگ. گوگل پلاس در وبلاگ. طراحی : نایت اسکین. Weblog Themes By : night skin.
به بهانه ی آمدنش گناه می کنند.. - باران
http://sedayepayebaran.persianblog.ir/post/78
بی وقفه ببار . بوی خدا را می دهی . نمیدونم چی دارم میگم . کریم کاری به جز جود و کرم نداره. به بهانه ی آمدنش گناه می کنند. تولد بانوی دو جهان. خواهران یاس (من وآبجی). کودکی که خدا را می دید. آغاز فصل نمایشنامه ها. دیدار با یک طلبه. قالب های نایت اسکین. به بهانه ی آمدنش گناه می کنند. خدای بزرگ کمک کن. کمک کن تا این مطلب رو اون هایی که باید بخونند بخونند. بگذار از جاهای خوب شروع کنیم. شب میلاد مولا صاحبم و آقا م امام مهدی (عج) هست. مخصوصا بر تویی که زمینه ای برای ظهورش ایجاد کرده ای. خودت کلاه ت رو قاضی کن.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
بدوبیا تووووو
http://gorgomish64.blogfa.com/post-49.aspx
اسب سرکش در سینه لیلی. لیلی گفت:موهاییم مشکی است .مثل شب.حلقه حلقه و مواج.دلت توی حلقه. های موی من است.نمیخواهی دلت را ازاد کنی؟ نمیخواهی موج گیسوی لیلی را. مجنون دست کشید به شاخه های اشفته بید و گفت:نه نمیخواهم گیسوی. مواج لیلی را. دلم را هم. لیلی گفت:چشمانم جام شیشه ای عسل است.شیرین.نمیخواهی عکست را در. مجنون چشم هایش را بست و گفت:هزار سال است عکسم ته جام شوکران است. تلختلخی مجنون را تاب می اوری؟ لیلی گفت:لبخندم خرمای رسیده نخلستان است.خرما طعم تنهایی ات را عوض. بریدهاین اسب را با خودت میبری؟
بدوبیا تووووو
http://gorgomish64.blogfa.com/post-44.aspx
من را نه مادري نه پدري.بنويس اولين يتيم خلقت. ان چيست بر گرده نهاده اي؟ روزي چنان بلند كه همسايه خدا.اينك به قدر سايه بختم به روي خاك. حواي خوب و پاك.قابيل خشمناك.هابيل زير خاك. روز جمعه به گمانم روز عشق. اينك فقط سياه ز شرم چنان گناه. رنگي به رنگ بارش باران كه ببارد ز اسمان. نه انچنان سبك كه پرم دئر هواي دوست .نه انچنان وزين كه نشينم به اين. نيمي مرا ز خاك. نيمي دگر خدا. در كار كشت اميدم. يك سيب از درخت وسوسه. كه شوم اسير خاك. ايا كسي به ملاقاتت امده؟ ديگر گلايه نه ولي. حكمي چنين ان هم به يك گناه؟
کودکی که خدا را می دید
http://rahhaie.blogfa.com/9202.aspx
کودکی که خدا را می دید. رفتم ، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت. راهی بجز گریز برایم نمانده بود. این عشق آتشین پر از درد بی امید. در وادی گناه و جنونم کشانده بود. رفتم ، که داغ بوسه پر حسرت ترا. با اشک های دیده ز لب شستشو دهم. رفتم که نا تمام بمانم در این سرود. رفتم که با نگفته بخود آبرو دهم. رفتم مگو ، مگو ، که چرا رفت ، ننگ بود. عشق من و نیاز تو و سوز و ساز ما. از پرده ی خموشی و ظلمت ، چو نور صبح. بیرون فتاده بود یکباره راز ما. رفتم ، که گم شوم چو یکی قطره اشک گرم. در لابلای دامن شبرنگ زندگی.
کودکی که خدا را می دید
http://rahhaie.blogfa.com/9001.aspx
کودکی که خدا را می دید. بگذارید در اندوه شناور باشیم. ساده باشیم و با عشق برادر باشیم. بگذارید که از شاخه فرو افتیم،آه. قصه ی گم شدن یک گل پرپر باشیم. بگذارید که در آتش نمرودی عشق. ما پسر خوانده ی عصیانگر آذر باشیم. بنشیم به هم صحبتی دختر گل. از نسیم سخن عشق معطر باشیم. بگذارید که بر شاخه ی غم لانه کنیم. دو قناری،دو چکاوک،دو کبوتر باشیم. نفریبیم نگاه دل روشن بین را. چون غباری بر آئینه ی باور باشیم. و بکاریم لب باغچه ی دل شمعی. و در افسون گل سرخ شناور باشیم". سپیده که سر بزند،در این بیشه زار خزان زده.
یه خورده آرامش ...
http://www.nazlin.blogfa.com/1392/06
یه خورده آرامش . این دلتنگی های مرا هیچ بارانی آرام نمی کند ،. اشکهای من طعنه میزنند به باران رحمتت . چهارشنبه ۲۷ شهریور۱۳۹۲ ] [ 11:25 ] [ مهلا ]. سجاده ام را به سمت قبله نیاز می گشایم. تا ذره ذره وجودم را به معراج. می ایستم به قامت دربرابرت تاعظمتت راسپاس گویم. به رکوع می روم تا بزرگی ات را به یاد بیاورم. و به سجده می افتم تا بر بندگی ام مهر عشق بزنم. چه آرامش پایان ناپذیری در نگاه توست. چه لحظه های مهرافروزی در ذکر یاد ت. به عرش الهیت برسان ،. دلم را به حلاوت دوستیت. و چشمان باران زده ام رابه دیدارت.
یه خورده آرامش ... - سلام
http://www.nazlin.blogfa.com/post/54
یه خورده آرامش . وجودمان گاهی چه گرم می شود . به یک هستم . به یک حضور . به یک سلام . سلام هزاران هزار شادی نصیب شما . یکشنبه ۲۱ اردیبهشت۱۳۹۳ ] [ 11:28 ] [ مهلا ]. زندگی دفتری از خاطره هاست ،. یک نفر در دل شب ،. یک نفر در دل خاک ،. یک نفر همدم خوشبختی هاست ،. یک نفر همسفر سختی هاست . چشم تا باز کنیم ،. ما همه همسفریم . افسون گل سرخ . حباب زندگی من . حرف های یک آشنا. مجله اینترنتی دانستنی ها. گالري عکس هاي زیبا. خرید لیزر پوینتر سبز. اس ام اس جدید و خنده دار. Theme By Avazak.ir. مجله اینترنتی دانستنی ها.
یه خورده آرامش ... - رمز حیات ...
http://www.nazlin.blogfa.com/post/44
یه خورده آرامش . گاهی وقتا که دلت می گیرد. آرام پنجره خیالت را باز کن. و اندکی در جاده سبز خیال خیره بمان. گاه خود را پروانه ای زیبا تصور کن. که چون بالهای خویش را می گشاید. جهانیان را حیرت زده می کند. چون پروانه ای زیبا بال بگشا. و کنار گوش گلبرگهای نسترن زمزمه کن! رمز حیات را . پنجشنبه ۱۷ مرداد۱۳۹۲ ] [ 13:37 ] [ مهلا ]. زندگی دفتری از خاطره هاست ،. یک نفر در دل شب ،. یک نفر در دل خاک ،. یک نفر همدم خوشبختی هاست ،. یک نفر همسفر سختی هاست . چشم تا باز کنیم ،. ما همه همسفریم . افسون گل سرخ . حباب زندگی من .
کودکی که خدا را می دید
http://rahhaie.blogfa.com/9205.aspx
کودکی که خدا را می دید. روياي با تو بودن را نمي توان نوشت نمي توان گفت و حتي نمي توان سرود. با تو بودن قصه شيرينيست به وسعت تلخي تنهايي و داشتن تو فانوسي به روشنايي هر چه تاريكي. من همچون غربت زده اي در آغوش بيكران درياي بي كسي به انتظار ساحل نگاهت مي نشينم. و مي مانم تا ابد و تا وقتي كه شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشويد. همه هستی من آیه تاریکیست. که تو را تکرار کنان. به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد. من در این آیه تو را آه کشیدم، آه. من در این آیه تو را. نوشته شده در ساعت توسط مهنوش.
کودکی که خدا را می دید -
http://rahhaie.blogfa.com/post-33.aspx
کودکی که خدا را می دید. کوهو میذارم رو دوشم، رخت هر جنگو می پوشم. موجو از دریا می گیرم، شیره سنگو می دوشم. میارم ماهو تو خونه، می گیرم باد و نشونه. همه ی خاک زمینو، میشمارم دونه به دونه. اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره. اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره. دنیارو کولم می گیرم، روزی صد دفعه می میرم. می کنم ستاره ها رو، جلوی چشات می گیرم. چشات حرمت زمینه، یه قشنگ نازنینه. تا اگه می خوای نذارم، هیچ کسی تو رو ببینه. اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره. اگه چشمات بگن آره هیچ کدوم کاری نداره.
کودکی که خدا را می دید
http://rahhaie.blogfa.com/9005.aspx
کودکی که خدا را می دید. درمیان کوچه ها،صدای گام های مردی بزرگ نفس ها را در سینه حبس می کند. همه ی اهل زمین و آسمان در آشوبند. آسمان حال و هوایی دیگر دارد،زمین گویی سست شده است،پرندگان هوای کوچ به سر دارند. چراکه لحظه های آخر،حتی طاق ماندن را هم از آنان گرفته است. او همانند گذشته گام بر می دارد به سوی محراب بندگی.مثل همیشه. در این لحظه تنها ندای محبوب است که او را پریشان حال و از خود بی خود کرده است. تنها،در مقابل محبوب است که آرامش مطلق را حس می کند.و برای رسیدن به این آرامش از. رفتی به در خانه آن قاضی ح...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
182
صدای پای باد
او دزد آرزوهاے من است. نوشته شده در ۹۳/۱۲/۱۶ساعت توسط مهدیه. تا میخواهم از تو دل بکنم صبر می آید! چقدر این عطسه های پاییزی را دوست دارم. نوشته شده در ۹۳/۰۷/۱۴ساعت توسط مهدیه. زندگی بهانه هست من هوا را برای. هم نفسی با تو تنفس میکنم. نوشته شده در ۹۳/۰۵/۳۰ساعت توسط مهدیه. دوستت دارم گله از تکراری بودنش نکن! تو زیادی دوست داشتنی هستی. نوشته شده در ۹۳/۰۵/۳۰ساعت توسط مهدیه. توهمانی که همه بودنمی. نوشته شده در ۹۳/۰۳/۱۸ساعت توسط مهدیه. ب رای دوست وهمراه همیشگیم سمیرا:. وقتی حس میکنم نفس میکشی. تو نفس میکشی و من.
صدای پای باران
سلام به همه دوستان عزیزم،. با نزدیک شدن به ایام امتحانات و شروع امتحانات مستمر متاسفانه من تا بعد از امتحانات مطلب جدیدی نمیگذارم و نمی توانم به وبلاگ شما عزیزان سر بزنم. امیدوارم در امتحانات موفق باشم،. دوشنبه هفدهم فروردین ۱۳۹۴ ] [ 23:39 ] [ محدثه بابایی ]. بگذار سر به سینه من تا بگویمت. بگذار سر به سینه من تا که بشنوی. آهنگ اشتیاق دلی دردمند را. شاید که پیش ازین نپسندی به کار عشق. آزار این رمیده سر در کمند را. بگذار سر به سینه من تا بگویمت. اندوه چیست عشق کدامست غم کجاست. شاید که جاودانه بمانی کنار من.
صدای پای باران
گاه نامه های آقای ایکس. 215;تنهایی یه دختر تنها×. Http:/ alone84.blogfa.com/. امروز صبح مادرم صبح خیلی زود همه را بیدار کرد، باز هم مثل هر سال بساط حلیم را بپا کرده بود، خوش گذشت، بعد از صرف حلیم به همراه بچه ها به خیابان رفتیم برای مراسم عاشورا، دلم گرفت ، هم بخاطر امام حسین و هم بخاطر اینکه روز عاشورا دیگر روز عاشورا نیست. شاید تعداد خیلی کمی از مردم بخاطر امام حسین به خیابان آمده بودند و بقیه. وقتی به خانه برگشتم برای خواهرم تعریف کردم، خواهرم خندید و گفت این نشون میده که اگه اون موقع بودی فرار میکردی.
موسسه صدای پای باران
جشنواره ها و همایش ها. مراسم جشن عید غدیر و تقدیر و تجلیل از فر. مهر ۲۹, ۱۳۹۳. مراسم ۷ مهر ، روز آتش نشان در برج میلاد . مهر ۲۹, ۱۳۹۳. مسابقه صدا به زودی از شبکه سه سیما. اردیبهشت ۸, ۱۳۹۳. بهمن ۲۲, ۱۳۹۲. مراسم جشن عید غدیر و تقدیر و تجلیل . ۲۰ مهرماه سال ۹۳ ، سالن میلاد ، نمایشگاه بین المللی تهران با حضور خانواده بزرگ شرکت نفت ایرانول از فرزندان ممتاز و نمونه در مقاطع مختلف تحصیلی با حضور. مراسم ۷ مهر ، روز آتش نشان در برج م. مسابقه صدا به زودی از شبکه سه سیما. بهمن ۱۴ام, ۱۳۹۲. بهمن ۱۶ام, ۱۳۹۲. مراسم جشن...
موسسه صدای پای باران
جشنواره ها و همایش ها. مراسم جشن عید غدیر و تقدیر و تجلیل از فر. مهر ۲۹, ۱۳۹۳. مراسم ۷ مهر ، روز آتش نشان در برج میلاد . مهر ۲۹, ۱۳۹۳. مسابقه صدا به زودی از شبکه سه سیما. اردیبهشت ۸, ۱۳۹۳. بهمن ۲۲, ۱۳۹۲. مراسم جشن عید غدیر و تقدیر و تجلیل . ۲۰ مهرماه سال ۹۳ ، سالن میلاد ، نمایشگاه بین المللی تهران با حضور خانواده بزرگ شرکت نفت ایرانول از فرزندان ممتاز و نمونه در مقاطع مختلف تحصیلی با حضور. مراسم ۷ مهر ، روز آتش نشان در برج م. مسابقه صدا به زودی از شبکه سه سیما. بهمن ۱۴ام, ۱۳۹۲. بهمن ۱۶ام, ۱۳۹۲. مراسم جشن...
sedayepayebaran.persianblog.ir
باران
بی وقفه ببار . بوی خدا را می دهی . نمیدونم چی دارم میگم . کریم کاری به جز جود و کرم نداره. به بهانه ی آمدنش گناه می کنند. تولد بانوی دو جهان. خواهران یاس (من وآبجی). کودکی که خدا را می دید. آغاز فصل نمایشنامه ها. دیدار با یک طلبه. قالب های نایت اسکین. نمیدونم چی دارم میگم . شنیده ای که گفته اند تو را چشم در راهم؟ اما تجربه کرده ای؟ چشم دل شنیده ای؟ چشم دل در راه باشه بهتر یا چشم سر؟ شاید هم باید هر دو تا در راه باشه؟ نمیدونم میخوام چی بگم . مخاطب عزیز اگر فهمیدی چی دارم مینویسم. به من هم بگو. باران هر قط...
!!!!!بغض چشمام
بزن باران بهاران فصل خون است. نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم خرداد 1388ساعت 20:55 توسط مریم. نوشته شده در پنجشنبه هجدهم مرداد 1386ساعت 20:17 توسط مریم. سلام به همه دوستان عزیز. ۸۵/۵/۵ تولد وبلاگم بود ولی متاسفانه من وقت نکردم آپ کنم. امروز وبلاگم ۱سال و۱۰روزشه. در ضمن از همه دوستان عزیزی که تو این یک سال به. وبلاگم سرمیزدن و با نظراتشون منو شرمنده می کردن. نوشته شده در دوشنبه پانزدهم مرداد 1386ساعت 19:44 توسط مریم. نوشته شده در شنبه شانزدهم تیر 1386ساعت 1:17 توسط مریم. حالا دیگه بغض چشامه که. اگر سهم من...
صدای پای بارون
بر روی سنگ قبرم ننویسید عاشق باران بود بنویسید باران موثر ترین داروی او بود. خوآه م گ ف ت. ک ﮧ گ ذ ر خوآه د ک رد. آغ وش ک ش د. خوآه م گ ف ت. تو رآ مے خواه د. نوشته شده در نهم خرداد 1391ساعت 14:27 توسط نیلوفر. مرا از بند آویزان کنید . . . سر و ته! شاید فکرش از سرم بیفتد . . . شاید. نوشته شده در بیست و هفتم فروردین 1391ساعت 17:14 توسط نیلوفر. نترس، تو برنده ای! وقتی با خدا گل يا پوچ بازی می کنی نترس. دو تا دستش پره. نوشته شده در بیست و چهارم اسفند 1390ساعت 16:52 توسط نیلوفر. کارگر خسته سکه ای از جیبش درآورد.
صدای پای بارون
پارسال که تازه داشتن یارانه ها رو می دادن یه آپ رفتم از یه یخچال که آقای خونه قصد داشت با پول یارانه ها یه دونه یخچال نو واسه خانم خونه بخره. چقدر هم ذوق کردیم. بمیرم الهی. اینقدر پارسال تا حالا همه چیز گرون شده که دیگه اقای خونه نمیتونه وسیله نو بخره. خانم خونه هم مجبوره حالا حالا ها با این یخچاله سر کنه و هر دفعه از برق بکشدش و پنکه بذاره جلوش تا برفکاش آب بشن. پ ن ۱: منم که دنبال جهیزه ام . خدا به داد اونایی برسه که ندارن. شنبه هفتم آبان 1390 ] [ 18:51 ] [ مینا ] . سلام بعد از مدت ها اومدم. خواهرم میگ...
عشق بی پروا
پای سگ بوسید مجنون گفتنش خلق این چه بود گفت این سگ گاه گاهی پی لیلی رفته بود. دستانم خالی اند و دلم غرق در آرزوها یا به قدرت بی کرانت. دستانم را توانا گردان، یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن. يادته يه روز بهم گفتی هر وقت خواستی گريه كنی برو زير بارون كه نكنه. نامردی اشكاتو ببينه و بهت بخنده . گفتم اگه بارون نيومد چی؟ گفتی اگه چشمای قشنگ تو بباره آسمون گريش می گيره . گفتم: به خواهش دارم وقتی آسمون چشمام خواست بباره تنهام نزار. حالا امروز من دارم گريه می كنم اما آسمون نمی باره . قسم ای نازنین تا زن...
