shayan1368.blogfa.com
عاشقانه-سرگرمیعاشقانه-سرگرمی - عشق-دوستی-مشاوره-طنز
http://shayan1368.blogfa.com/
عاشقانه-سرگرمی - عشق-دوستی-مشاوره-طنز
http://shayan1368.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
22
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.215 sec
SCORE
6.2
عاشقانه-سرگرمی | shayan1368.blogfa.com Reviews
https://shayan1368.blogfa.com
عاشقانه-سرگرمی - عشق-دوستی-مشاوره-طنز
shayan1368.blogfa.com
عاشقانه-سرگرمی -
http://www.shayan1368.blogfa.com/post-22.aspx
Aug 03 12:46 PM Ali Golniya:وب بده Aug 03 12:47 PM Namaryam Shz:وبم خرابه باور کن Aug 03 12:47 PM Ali Golniya:نمیدونم چرا هر دفعه بهت اعتماد میکنم Aug 03 12:47 PM Ali Golniya:بعد پشیمون میشم Aug 03 12:48 PM Namaryam Shz:؟ Aug 03 12:48 PM Ali Golniya:باز دوباره روز از نو Aug 03 12:48 PM Ali Golniya:باشه برو بای. نوشته شده در یکشنبه 15 مرداد1391ساعت 10:28 توسط شایان. من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم. بامن بمان تا انتهای عشق.
عاشقانه-سرگرمی - پیوند مغز(البته طنننننننننننز)
http://www.shayan1368.blogfa.com/post-8.aspx
بالاخره دکتر وارد شد ، با نگاهی خسته ، ناراحت و جدی . دکتر در حالی که قیافه نگرانی به خودش گرفته بود. گفت :"متاسفم که باید حامل خبر بدی براتون باشم ,. تنها امیدی که در حال حاضر برای عزیزتون باقی مونده، پیوند مغزه .". این عمل ، کاملا در مرحله أزمایش ، ریسکی و خطرناکه. ولی در عین حال راه دیگه ای هم وجود نداره,. بیمه کل هزینه عمل را پرداخت میکنه ولی هز ینه مغز رو خودتون باید پرداخت کنین .". اعضا خانواده در سکوت مطلق به گفته های دکتر گوش می کردن ,. بعد از مدتی بالاخره یکیشون پرسید :" خب , قیمت یه مغز چنده؟
عاشقانه-سرگرمی -
http://www.shayan1368.blogfa.com/post-23.aspx
داشتم نامه فاکس می کردم. بزار رابطمون با دروغ شروع نشه. شوخی کردم تنها چیزی که ازش متنفرم دروغه. اسم دختر داییم رقیه است. بهش بگو دوست دارم. عکسش روز بعد برات میزارم. رقیه خانم دوست دارم شماره همدیگه داشته باشیم. صدای همدیگه رو بشنویم؟ توبرات مهم نیست همسراینده ات سنش ازبیشتر یاکمترباشه. من برام معرفتش مهمه. تا 4سال سن مشکل نداره. Frpold از سیستم خارج شد. Frpold در حال حاضر آنلاین است. Frpold در حال حاضر آنلاین است. هرچه پرسیدی جواب دادم ولی شما جواب منو نمیدی. بگو من دربس درخدمتم. من خانواده ام حساسن.
عاشقانه-سرگرمی - خوشبختی
http://www.shayan1368.blogfa.com/post-7.aspx
دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسری شد. پسر قدبلند بود،. صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما. نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، او از اینکه راز این عشق. را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد. در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن. ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای. پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری. به باریکی یک خط می شد. زندگی...
عاشقانه-سرگرمی - واقعا چرا
http://www.shayan1368.blogfa.com/post-15.aspx
آیا آنان که با تیغ ریش میزنند . یا آنان که با ریش تیغ میزنند . نوشته شده در جمعه ۲۱ مرداد۱۳۹۰ساعت 14:41 توسط شایان. من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم. اگر احوال مرا خواسته باشید . زندگی ام را رنگی دیگر زده ام . هرچند سرد . هر چند . بی روح! راستش را بخواهید . زندگی ام را اینگونه دوست تر دارم . هرچند لال . هر چند خاموش! بامن بمان تا انتهای عشق.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
صفا سیتی - جعبه
http://safacity90.mihanblog.com/post/99
وبلاگ سرگرمی -دوچرخه سواری -داستان. یکشنبه 19 شهریور 1391. در شهری دور افتاده، خانواده فقیری زندگی میکرد. پدر خانواده از اینکه دختر ۵سالهشان مقداری پول برای خرید کاغذ کادوی طلایی رنگ مصرف کرده بود، ناراحت بود چون همان قدر پول هم به سختی به دست میآمد. دخترک با کاغذ کادو یک جعبه را بستهبندی کرده و آن را زیر درخت کریسمس گذاشته بود. صبح روز بعد، دخترک جعبه را نزد پدرش برد و گفت: بابا! این هدیه من است. پدر جعبه را از دختر خردسالش گرفت و آن را باز کرد. داخل جعبه خالی بود! حرفهای ما هنوز ناتمام. تا نگاه می کنی.
صفا سیتی - زرنگ
http://safacity90.mihanblog.com/post/113
وبلاگ سرگرمی -دوچرخه سواری -داستان. پنجشنبه 4 اردیبهشت 1393. یکی از دوستام تعریف می کرد : با اتوبوس از یه شهر دیگه داشتم میومدم یه بچه ء ۵-۶ ساله رو صندلی جلویی بغل مامانش یه شکلات کاکایویی رو هی میگرف طرف من هی میکشید طرف خودش. منم کرمم گرفت ایندفعه که بچه شکلاتو آورد یه گاز بزرگ زدم! بچه یکم عصبانی شد ولی مامان باباش بهش یه شکلات دیگه دادن.خیلی احساس شعف میکردم که همچین شیطنتی کردم. یکم که گذشت دیدم تو شکمم داره یه اتفاقایی میوفته.رفتم به راننده گفتم آقا نگه دار من برم دستشویی. کار همین شکلاته بود!
صفا سیتی - همدردی
http://safacity90.mihanblog.com/post/109
وبلاگ سرگرمی -دوچرخه سواری -داستان. سه شنبه 29 بهمن 1392. تو خیابون یه مرد میانسالی جلومو گرفت , گفت. آقا ببخشید, مادر من تو اون آسایشگاه روبرو نگهداری میشه, من روم نمیشه چشم تو چشمش بشم چون زنم مجبورم کرد ببرمش اونجا, این امانتی رو اگه از قول من بهش بدید خیلی لطف کردید. قبول کردم و کلی هم نصیحتش کردم که مادرته بابا, اونم ابراز پشیمونی کرد و رفتم داخل آسایشگاه, پیر زن رو پیدا کردم, گفتم این امانتی مال شماس, گفت حامد پسرم تویی؟ گفتم نه مادر, دیدم دوباره گفت حامد تویی مادر؟ حرفهای ما هنوز ناتمام. زندگی به ...
صفا سیتی - داستان کوتاه تمساح
http://safacity90.mihanblog.com/post/102
وبلاگ سرگرمی -دوچرخه سواری -داستان. دوشنبه 27 شهریور 1391. گردشگری در یک خلیج کوچک مشغول ماهیگیری بود که ناگهان قایقش واژگون شد، چاره ای جز شنا کردن تا ساحل نبود . ولی از انجا که شنیده بود سابقا در این محل تمساح ها زندگی میکرده اند از ترس لبه ی قایق را گرفت. ناگهان پیرمردی را در ساحل دید و از او پرسید : هیچ تمساحی این اطراف هست؟ پیرمرد پاسخ داد : هیچ تمساحی ، سالهاست . پس دوباره با صدای بلند پرسید : راستی چطور از شر تمساح ها راحت شدید؟ حرفهای ما هنوز ناتمام. تا نگاه می کنی. بازهم همان حکایت همیشگی! وقتی ...
صفا سیتی - داستان گربه را دم حجله کشتن
http://safacity90.mihanblog.com/post/106
وبلاگ سرگرمی -دوچرخه سواری -داستان. داستان گربه را دم حجله کشتن. چهارشنبه 29 آبان 1392. هر لبخندی نشات گرفته از لبخندی دیگر است. پس بخند تا دیگری نیز بخندد. حرفهای ما هنوز ناتمام. تا نگاه می کنی. بازهم همان حکایت همیشگی! پیش از آنکه با خبر شوی. لحظه ی عظیمت تو ناگزیر می شود. ای دریغ و حسرت همیشگی . اگر تنها ترین تنها شوم باز خدا هست،او جانشین همه نداشتن های من است. در دشمنی دورنگی نیست . کاش دوستان هم در موقع خود چون دشمنان بی ریا بودند . خیلی اوقات آدم از آن دسته چیزهای بد. دیگران ابراز انزجار می کند که.
صفا سیتی - نصوح، مردی که در حمام زنانه کار می کرد
http://safacity90.mihanblog.com/post/108
وبلاگ سرگرمی -دوچرخه سواری -داستان. نصوح، مردی که در حمام زنانه کار می کرد. چهارشنبه 29 آبان 1392. نصوح مردى بود شبیه زنها ،صدایش نازک بود صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت او مردی شهوتران بود با سواستفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار مى کرد و کسى از وضع او خبر نداشت او از این راه هم امرارمعاش می کرد هم ارضای شهوت. گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست. بقیه داستان در ادامه مطلب. شبی در خواب دید که کسی به او می گوید:"ای نصوح! تو باید چنان توبه کنى که گوشتهاى حرام از ب...
صفا سیتی - داستان مرد و پسر بچه !
http://safacity90.mihanblog.com/post/103
وبلاگ سرگرمی -دوچرخه سواری -داستان. داستان مرد و پسر بچه! چهارشنبه 12 مهر 1391. روزی مردی جان خود را به خطر انداخت تا جان پسر بچه ای را که در دریا در حال غرق شدن بود نجات دهد. اوضاع آنقدر خطرناک بود که همه فکر می کردند هر دوی آنها غرق می شوند. و اگر غرق نشوند حتما در بین صخره ها تکه تکه خواهند شد. ولی آن مرد با تلاش فراوان پسر بچه را نجات داد.آن مرد خسته و زخمی پسرک را. هر لبخندی نشات گرفته از لبخندی دیگر است. پس بخند تا دیگری نیز بخندد. حرفهای ما هنوز ناتمام. تا نگاه می کنی. بازهم همان حکایت همیشگی!
حسینیه میرزای طلحه - تاریخچه حسینیه
http://mirzah.mihanblog.com/post/5
مداحی محمد امیریزدانی در حسینیه میرزا. حسینیه میرزا در ظهر عاشورای 95. سخنرانی حاج آقا خونیکی در ماه محرم در حسینه میرزا در سال 95. داناود نوحه پامنبری شب عاشورای 95 با صدای غلامحسین عالینژاد در حسینیه میرزا. مراسم استقبال از تکه ضریح مطهر حضرت قاسم(ع) در حسینیه ی میرزا در تاسوعای 95. دانلود نوحه پامنبری شب نهم محرم با صدای غلامحسین خاکزاد. دانلود نوحه پامنبری شب نهم محرم با صدای حاج عباس آریس. دانلود روضه شب دهم عاشورای 94 از حاج آقا نماری در حسینیه میرزا. حسینه ی میرزا در محرم 93. یکشنبه 17 بهمن 1389.
صفا سیتی - پونصد تومن گوشت
http://safacity90.mihanblog.com/post/98
وبلاگ سرگرمی -دوچرخه سواری -داستان. چهارشنبه 15 شهریور 1391. توی قصابی بودم که یه پیرزن اومد تو و یه گوشه وایستاد. یه آقای خوش تیپی هم اومد تو گفت: ابرام آقا قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله دارم. آقای قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافههاش. همینجور که داشت کارشو میکرد رو به پیرزن کرد گفت: چی م خی ن نه؟ پیرزن اومد جلو یک پونصد تومنی مچاله گذاشت تو ترازو گفت: ه مینو گ وشت بده ن نه. قصاب یه نگاهی به پونصد تومنی کرد گفت: پ ونص د ت وم ن ف ق ط ا شغال گوشت م ش ه ن نه بدم؟ حرفهای ما هنوز ناتمام.
صفا سیتی - تا این حـــــــــــد ینی...
http://safacity90.mihanblog.com/post/112
وبلاگ سرگرمی -دوچرخه سواری -داستان. تا این حد ینی. یکشنبه 17 فروردین 1393. مردی می ره پیش کشیش تا اعتراف کنه. می گه: من در زمان جنگ جهانی دوم به یک مرد در خانه خودم پناه دادم. کشیش می گه: خوب این که گناه نیست! مرد می گه: ولی من بهش گفتم برای هر یک هفته ای که در خانه من بمونه باید ۵ دلار بپردازه. کشیش می گه: درسته که کارت خوب نبوده، ولی تو با نیت خوبی این کار رو انجام دادی. مرد می گه: اوه! خیالم راحت شد. فقط یه سوال دیگه. کشیش می گه: بگو فرزندم. مرد می گه: آیا باید بهش بگم که جنگ تموم شده؟ تا نگاه می کنی.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
22
car or fire
Khosh umadi azizam.nazar yadet nare. سلام دوستان ادرس جدید وبم اینه. نوشته شده در سه شنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۱ساعت 21:23 توسط shayan. سلام دوستان اسم من شایانه.امیدوارم از وبلاگم خوشتون بیاد اگه عکس ماشینی رو خواستید بگیدواگه تونستم براتون اماده میکنم نظر هم یادتون نره. بهترین ماشین های دنیا. به وبلاگ طنز خوش امدید. موفق ترین سامانه پیامک.
بخونیدو ببینید ولی اصراف نکنید
بخونیدو ببینید ولی اصراف نکنید. سه شنبه چهارم فروردین ۱۳۹۴. به بعضیا باس گفت. به بعضيا باس گف. تو ت فے هستی که من انداختمت رو زمين.حالا هرکی ميخواد جمعش کنه نوش جووووونش. ه بعضیا باید گفت:. آدم بی جنبه باشه. ولی مایه ی عذاب دیگران نباشه. یا لااقل عوضی نباشه. اینجوریاس که بعضیا خاصن. تو زندگی ب بعضیا اید گفت من چشم میزارم. تو برو فقط گمشو. به بعضیام باس گفت:. دنیا که به آخر نرسیده،من نشد یکی دیگه.تو که عادت داری. نوشته شده توسط شایان حسنپور در 15:8 لینک ثابت. یکشنبه دوم فروردین ۱۳۹۴. شایان " " ". دو تا شی...
خاطره ها
نوشته شده در سه شنبه چهاردهم شهریور ۱۳۸۵ساعت 1:28 توسط شایان. نوشته شده در دوشنبه سیزدهم شهریور ۱۳۸۵ساعت 16:29 توسط شایان. آقايان پاسخ مي دهند! برخي خانم ها مثل چي هستند؟ خانم ها مثل راديو هستند :. هر چي مي خواهند مي گويند ولي هر چه بگويي نمي شنوند. خانم ها مثل شبکه اينترنت هستند :. از هر موضوعي يک فايل اطلاعاتي دارند. خانم هامثل چسب دوقلو هستند :. اگر دستشان با گوشي تلفن مخلوط شد, ديگر بايد سيم را بريد. خانم ها مثل موتور گازي هستند :. پر سر و صدا , کم سرعت , کم طاقت. خانم ها مثل رعد و برق هستند :. اشک ل...
بی خیال عشق ، همیشه تنها
بی خیال عشق ، همیشه تنها. نوشتن هم حال خوش مي خواد که نيست . چقدر از خستگي و تنهايي و دلتنگي بنويسم اينجا؟ چقدر ترس و اضطراب و نااميدي؟ چقدر اشک و آه و فرياد؟ باورت مي شه که حتي مي ترسم به فرداي اين روزها اميد داشته باشم؟ بس که اميدم را نااميد کرده! درد بزرگيه که نه اين دنيا را داشته باشي و نه آن دنيا را . از اين دنيا خسته ام و از آن دنيا هراسان . بد جور توی خودم گیر کرده ام . اصلا حال خوبی ندارم . میشنوی؟ یکی بیاد کمکم کنه . نوشته شده در شنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۸۹ساعت 10:54 توسط صابر عشقی. سهم من گردش ح...
BLOGFA.COM
این وبلاگ به دستور کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه مسدود شده است. محتوای وبلاگ محفوظ است. تنها از نمایش عمومی آن جلوگیری شده است. جهت اطلاعات بیشتر بخش ر اهنمای پیگیری جهت رفع فیلتر وبلاگهای مسدود شده توسط کارگروه.
عاشقانه-سرگرمی
به وبلاگم خوش اومدی،بهت خوش بگذره-نظرفراموش نشه. سلامم به گرمی دست تو دوست،دلم لحظه ای با دلت. روبروست،بگوعاشقی تاسلامت کنم،تمام دلم را یکجا بنامت کنم. نوشته شده در سه شنبه 11 مرداد1390ساعت 10:49 توسط شایان. Http:/ www.Qsms.ir/smsmember.asp? نوشته شده در پنجشنبه 26 مرداد1391ساعت 13:20 توسط شایان. لورک رو چجوری میسازن. اسمش رو شنیدم ولی نخوردم. بچه کجا هستی مگه؟ صبر کن بهت ادرس میدم. خیباان نادر رو که بلدی؟ نرشیده به بازار میوه فروشی صبحا بعضی از خانم ها یک سری چیز های محلی واسه فروش میارن. در حین نزدیکی ...
دلشکسته
شنبه هشتم آذر 1393 19:2 شایان. مرد ه م بکارت داره! اگه دیدی معشوقه ت غیرت نداره بدون که هرزه س! شنبه هشتم آذر 1393 18:55 شایان. چه سنگین گذشت عصر بارانی ام. گویی نوازش نمی کرد، باران صورتم را. تنها سکوتی بود تا حرفهایم. در بستری از بغض بخوابند. شنبه هشتم آذر 1393 18:48 شایان. چه حرف بی ربطی ست که مرد گریه نمیکند! گآهی آنقدر بغض دآری که فقط بآید مرد بآشی. تآ بتوآنی گریه کنی .،! شنبه هشتم آذر 1393 18:46 شایان. كد موسيقي براي وبلاگ.
عکس
نوشته شده توسط شایان در چهارشنبه بیست و ششم مهر ۱۳۹۱. كلي جك خنده دار فقط از خنده غش نكنيد. غضنفر میره جوراب فروشی و میگه : آقا من جوراب می خوام . فروشنده میگه : مردونه . غضنفر هم دستش را دراز میکنه و دست میده و میگه : مردونه. خواستم ازت تشکر کنم وبگم به تو افتخار می کنم. چون تو تنها کسی هستی که هیچ وقت منواز سر کار گذاشتنت ناامید نمی کنی. این اس ام اس رو تا حالا واسه هیچ کس نفرستادم . پس واسه تو هم نمی فرستم. گفتم بیکار نباشی اینا رو دادم واسشون سوال پیدا کنی. پیف اه اه اه. چه. بوی گندی. خفه. غضنفر زنشو...
muzik turk
شایان
من شایان هستم. عزیز پدر و مادرم. پایان دوره پیشرفته شنا. شنا در تابستان 94. قبولی در امتحان زبان. نمی خوام بچه لوسی باشم. سرفه اول سال 1394. بازی فرار از زندان. دوره پیشرفته شنا (٢). سال نو مبارک (۱). تولد دختر عمو (۱). من یار مهربانم (۱). بازی فرار از زندان (۱). شکستن مجدد پا (۱). بطری آب معدنی (۱). بابا کجایی بیا (۱). توصیه به بابا (۱). کم کردن صدا (۱). دعوا با مادر (۱). طرفداری از خواهر (۱). عمه فرزند شایان (۱). آمادگی برای تولد (۱). لباس عید 94 (۱). عید دیدنی 94 (۱). راه رفتن خواهر (۱). سبیل و ریش (۱).
