shoharam1.blogfa.com
تجربیات زندگی من با همسرم و خانواده همسرتجربیات زندگی من با همسرم و خانواده همسر - هدف در این وبلاگ تبادل تجربیات درباره زندگی متاهلی و مشکلات آن می باشد .
http://shoharam1.blogfa.com/
تجربیات زندگی من با همسرم و خانواده همسر - هدف در این وبلاگ تبادل تجربیات درباره زندگی متاهلی و مشکلات آن می باشد .
http://shoharam1.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
0.1 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
1
SSL
EXTERNAL LINKS
22
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.08 sec
SCORE
6.2
تجربیات زندگی من با همسرم و خانواده همسر | shoharam1.blogfa.com Reviews
https://shoharam1.blogfa.com
تجربیات زندگی من با همسرم و خانواده همسر - هدف در این وبلاگ تبادل تجربیات درباره زندگی متاهلی و مشکلات آن می باشد .
Error 404 - Page not found
http://www.shoharam1.blogfa.com/Profile
صفحه ای با این آدرس پیدا نشد!
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
1
داستانک
http://www.dastanak90.blogfa.com/9005.aspx
هر کجا محرم شدی دست از خیانت باز دار / ای بسا محرم که با یک نقطه مجرم میشود. دیوید و باربارا که ۴۵ سال زندگی مشترک را گذرانده بودند. هیچ رازی را از هم پنهان نمی کردند.جز یک جعبه کفش. که باربارا آن را داخل لوازم شخصی اش پنهان کرده بود. و اجازه نمیداد شوهرش آن را ببیند. تا اینکه دوران پیری و کهولتشان. فرا رسید و باربارا که ۷۰ سال داشت در بستر بیماری افتاد. پیرمرد و پیرزن شروع کردندبه راز و نیاز کردن با یکدیگر و از هم. حلالیت می گرفتند. سرانجام راز جعبه کفش هم برای دیوید فاش شد. این دوهزار دلار همان پول است.
داستانک
http://www.dastanak90.blogfa.com/9006.aspx
هر کجا محرم شدی دست از خیانت باز دار / ای بسا محرم که با یک نقطه مجرم میشود. یعقوب خان یکی از تجار استانبول بود. که جز یک پسر هیچ کس. اما هیچ وقت با پسرش که نام او هاکان بود بیرون. نمی رفت چرا که هاکان. نوجوان دوازده ساله معلول جسمی بود. و هنگام راه رفتن دست و پایش. طوری تکان می خورد که باعث. خنده دیگران می شد. یعقوب خان فقط اجازه. می داد که هاکان. شبها یک ساعت از خانه بیرون برود هر بار هم به او یک. می داد تا هرچه می خواهد برای خودش بخرد اما هاکان به پدرش. یورو قیمت دارد بخرد. رسید آنقدر سردش بود.
داستانک - بخاری هیزمی
http://www.dastanak90.blogfa.com/post-6.aspx
هر کجا محرم شدی دست از خیانت باز دار / ای بسا محرم که با یک نقطه مجرم میشود. یعقوب خان یکی از تجار استانبول بود. که جز یک پسر هیچ کس. اما هیچ وقت با پسرش که نام او هاکان بود بیرون. نمی رفت چرا که هاکان. نوجوان دوازده ساله معلول جسمی بود. و هنگام راه رفتن دست و پایش. طوری تکان می خورد که باعث. خنده دیگران می شد. یعقوب خان فقط اجازه. می داد که هاکان. شبها یک ساعت از خانه بیرون برود هر بار هم به او یک. می داد تا هرچه می خواهد برای خودش بخرد اما هاکان به پدرش. یورو قیمت دارد بخرد. رسید آنقدر سردش بود.
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد - گفتگو با خدا
http://www.mojtaba-javdani.blogfa.com/post-23.aspx
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد. خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم. خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی؟ گفتم : اگر وقت داشته باشید. وقت من ابدی است. چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی؟ چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟ این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند. عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند. این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند. و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند. این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند. و یاد بگیرن ک...
داستانک - عروسک
http://www.dastanak90.blogfa.com/post-5.aspx
هر کجا محرم شدی دست از خیانت باز دار / ای بسا محرم که با یک نقطه مجرم میشود. دیوید و باربارا که ۴۵ سال زندگی مشترک را گذرانده بودند. هیچ رازی را از هم پنهان نمی کردند.جز یک جعبه کفش. که باربارا آن را داخل لوازم شخصی اش پنهان کرده بود. و اجازه نمیداد شوهرش آن را ببیند. تا اینکه دوران پیری و کهولتشان. فرا رسید و باربارا که ۷۰ سال داشت در بستر بیماری افتاد. پیرمرد و پیرزن شروع کردندبه راز و نیاز کردن با یکدیگر و از هم. حلالیت می گرفتند. سرانجام راز جعبه کفش هم برای دیوید فاش شد. این دوهزار دلار همان پول است.
داستانک - احترام
http://www.dastanak90.blogfa.com/post-4.aspx
هر کجا محرم شدی دست از خیانت باز دار / ای بسا محرم که با یک نقطه مجرم میشود. زن و مرد جوانی که تازه ازدواج کرده بودند داخل پارکی نزدیک. محل کار مرد شدند. همچنین یک پیر زن فرتوت با نوه اش آنجا. نشسته بودند که پیر زن گفت: من می خوام قهوه بخورم. پسرک جواب منفی داد. پیر زن فنجان قهوه را گرفت و آن راروی نیمکت گذاشت تا سرد شود. سپس فنجان را برداشت و قهوه رانوشید و فنجان خالی را روی. نیمکت گذاشت و به مناظر زیبای پارکنگاه کرد و. چند دقیقه بعد اما. پیر زن نگاهی به فنجان خالی قهوه انداخت و رو به نوه اش.
داستانک - حکمت خدا...
http://www.dastanak90.blogfa.com/post-1.aspx
هر کجا محرم شدی دست از خیانت باز دار / ای بسا محرم که با یک نقطه مجرم میشود. روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت، فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان. گونه میگفت: میآید، من تنها گوشی هستم كه غصههایش را میشنود و یگانه قلبیام كه دردهایش را در خود. و سر انجام گنجشك روی شاخهای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لبهایش دوختند، گنجشك هیچ نگفت. و خدا لب به سخن گشود: "با من بگو از آنچه سنگینی سینه توست". گنجشك گفت: لانه كوچكی داشتم،. ز لانه محقرم كجای دنیا را گرفته بود؟ وب نوشته های من.
داستانک - زاهد و درویش
http://www.dastanak90.blogfa.com/post-3.aspx
هر کجا محرم شدی دست از خیانت باز دار / ای بسا محرم که با یک نقطه مجرم میشود. زاهد و درویشی که مراحلی از سیر و سلوک را گذرانده بودند و از دیری به. دیر دیگر سفر می کردند،. سر راه خود دختری را دیدند در کنار رودخانه. ایستاده بود و تردید داشت از آن بگذرد. وقتی آن دو نزدیک رودخانه. رسیدند دخترک از آن ها تقاضای کمک کرد. دخترک رابرداشت و از رودخانه گذراند. دخترک رفت و آن دو به راه خود ادامه دادند و مسافتی طولانی را پیمودند. تا به مقصد رسیدند. در همین هنگام زاهد که ساعت ها سکوت کرده بود خطاب به. و رهایش نمی کنی.
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد - 100 سخن زیبا از کورش کبیر
http://www.mojtaba-javdani.blogfa.com/post-16.aspx
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد. 100 سخن زیبا از کورش کبیر. 1 ای پسر من نیكو كار باش نه بدكار زیرا زندگانی انسان جاودان نیست و هیچ چیز از كردار نیك لازمتر نمی باشد. ۲ ای پسر من بشنو تو را می گویم كه بهترین بخشش ها تعلیم و تعلم است زیرا مال و مكنت زوال پذیرد و چهار پایان بمیرند ولی دانش و تربیت باقی ماند. ۳ دختر شرمگین را دوست بدار و او را به مرد هوشیار و دانایی به عروسی ده زیرا مرد دانا و هوشیار مانند زمین نیكی است كه چون تخم در آن بكارند حاصل نیك و فراوان از آن به عمل آید. ۱۱ به رئیس و سردار خود گستاخ مبا...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
22
آنچه به عنوان یک شوهر باید بدانید
آنچه به عنوان یک شوهر باید بدانید. اگر قراره یه شوهر خوب باشید یا شوهر خوبی داشته باشید یه کوچولو اینجا مکث کنید. خدا حافظ شوهر تازه تاسیس! شاید بعد ها گاهی دلم برای "خودم" تنگ شد.شاید. قطعا بیش از آنچه در این بلاگ گذاشته ام برداشتم و این از برکت حضور دوستای خوب و همراهم بوده. از همه تون ممنونم که در مقطعی از این یک سال یا تمامش با من بودید. باشهیه کم کلیشه ای اما از ته دل: خوبی و بدی اگر دیدید حلال کنید. من همین دور و برا هستم. می بینمتون و می خونمتون. ردیف به این بلندی تو شعر . . .). من تحصیلات آکادمیک...
- ׳“׳£ ׳”׳‘׳™׳× -
LPガス保安優良認定事業所 株式会社 正原
ShoHarace (Sho Harace) - DeviantArt
Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) " class="mi". Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ". Join DeviantArt for FREE. Forgot Password or Username? Deviant for 2 Years. This deviant's full pageview. This is the place where you can personalize your profile! By moving, adding and personalizing widgets. You can drag and drop to rearrange. Why," you ask?
اورجینالیون
وستان من از بچه های نت نبودم اما می دونستم ایشون وبلاگ داره و چون از نزدیک خودش و خانواده اش و می شناختم اصلا و هیچوقت هیچوقت حرفایی که بهش نسبت میدادید رو باور نکردم و خوشحالم. ولی کلا وقتی تنهایی ام و راجع به وبلاگ باهم حرف می زنیم کلی بهمتون می خندیم خدا همتون و شفا بده. این ظاهرا کامنت عروس خانومه! راست و دروغش با نویسنده اش! آقای خواستگار سایق اصرار شدید بر پس گرفتن این آدرس دارن! ما مخالفیم به چندین دلیل. چون بالاخره در جریانید که؟ پنجم اینکه کلیه سرورهای وبلاگ نویسی آماده ی ارائه ی آدرس و فضا به ا...
تجربیات زندگی من با همسرم و خانواده همسر
تجربیات زندگی من با همسرم و خانواده همسر. هدف در این وبلاگ تبادل تجربیات درباره زندگی متاهلی و مشکلات آن می باشد . طراحی و اجرای قالب : قالب فا. قالبساز : قالب فا.
دفاعیه از حقوق شوهرام
دفاعیه از حقوق شوهرام. سلاااام ب همه ی دزدا! قراره من اسم 256 تا از شوهرامو اینجا بیوگرافیشون بذارم . حمایتم کنین با اطلاعات خوبتون! گرافيک و آموزش فتوشاپ. عسل ح - نازنين. جمعه بیست و ششم اسفند 1390. ی سلام طوفانی (یا توفانی! ی سلام باحااااال باحاااال از طرف من به شماهایی که مطمئنم تو این سال قشنگ ۹۰ ۱ حتما یکی از طرفدارای پروپاقرص ما میشین . میگی نه؟ اینجارو داشته باش تا بعد. من که مطمئنم بعد از ی گشت زدن تو این وبلاگ میتونی به طور ۱۰۰ یکی از معشوقه هاتو که عاشق سینه چاکشی رو پیدا کنی! تاااااااااامی عشق...
یه شوهرم نداریم
یه شوهرم نداریم بشینیم من باب کشک شدن وام ازدواجمون اشک ها بریزیم و رویاها بر خواب ببریم. تاری خ جمعه دوم فروردین 1392ساع ت 22:28 نویسنده نفهم. یه شوئرم نداریم بهش بگیم. I love it when u hold my hand while u're driving. تاری خ یکشنبه پانزدهم بهمن 1391ساع ت 16:14 نویسنده مریمی. یه شوئرم نداریم دلیل خوشبختیش باشیم :دی. تاری خ شنبه شانزدهم دی 1391ساع ت 17:12 نویسنده مریمی. یه شوئرم نداریم بشینیم با عشق باسش شال گردن ببافیم. تاری خ پنجشنبه چهاردهم دی 1391ساع ت 15:29 نویسنده مریمی. مام رو آینه سرویس بهداشتی،.
روزهای شیرین من و شوهری
روزهای شیرین من و شوهری. تاريخ : شنبه بیست و نهم آذر 1393 23:28 نویسنده : الی. سلام دوستای خوبم حالتون خوبه.این چندروز سرم شلوغ بود نتونستم بنویسم درگیر دانشگاه و درسم اتفاق خاصی هم نیفتاد همسری هم امروز کار داشت رفت سرکار منم میخواستم کارای دانشگاهو انجام بدم که صبح خبر فوت مرتضی پاشایی و شنیدم خیلی ناراحت شدم از صبح دپرس شدم صدای خیلی قشنگی داشت خدا بیامرزتش.روحش شاد. تاريخ : جمعه بیست و سوم آبان 1393 16:16 نویسنده : الی. تاريخ : یکشنبه هجدهم آبان 1393 17:8 نویسنده : الی. بله برون:دوم اردیبهشت 89.
همچین شوهری دارم من ... !
من و همسرم 8 ساله که ازدواج کردیم و الآن یه دختر کوچولوی 3 ساله داریم . تو جامعه ای که ما زندگی میکنیم مردی که بتونه خرجی زن و بچه اشو بده مرد خوبیه . ولی . بگذریم . اینجا از خاطراتم میگم . حتما شما هم شنیدین : اونی که گریه میکنه یه درد داره ، اما اونی که میخنده هزارتا ! برای مشکلات زندگی سه تا راه حل دارم : ایمان ،خنده ، خواب. حرف هایی که باید گفت. اینجا ایران ، من مرد! میعادگاه جوانان با نورالاصفیاء. هدیه خدا به یک مادر. روزهایی که می روند. من با تو از هیچی نمیترسم. ازدواج من و روحانی محل. تمام این ها ...
در جستجوی کامروایی
خاطرات یک شوهر ناکام سابق! آدمها بزرگ میشوند و پیر و پیرتر. دردها کهنه میشوند و رنگ میبازند و بهتر میشوند و گاه بدخیمتر. غمها جایشان را به شادیها میدهند و برعکس. پول و کار و قهر و آشتی و. میآیند و میروند. و این میان، اگر حواسمان باشد، باید بپاییم که آیا در این رفت و آمدها و تلخ و شیرینهای کوچک و بزرگ، دلمان پرواز جدیدی تجربه کرده؟ حال دندان عقلمان خوب است؟ خودشیفتگی و خودبسندگی، فرداهای دورمان را به باد نداده؟ با وجدانمان روراست بودهایم؟ پن: هیچ جا وبلاگ خود آدم نمیشود :). این که میپرسی "چیزی شده؟ ارتباط...