siavashblog.blogfa.com

maryammaman.blogfa.com

دل نوشتهاي من برای كودكم - ....

http://maryammaman.blogfa.com/post-161.aspx

دل نوشتهاي من برای كودكم. مفق و برقرار باشید . نوشته شده در پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۲ساعت 11:26 توسط مامان مسیحا. زندگی اوج رسیدن به فردایست ، که تو به آن امید داری! برای تو خواهم نوشت. تو که تمام شیرینی و شادی من در زندگی هستی .مسیحای عزیزم مینویسم با عشق برایت تا روزی که خودت بتوانی این نوشته ها را تکمیل کنی و مجموعه ای شود به نام داستان زندگیت و نظر نهایی را درمورد این متون بدهی. من نامش را گذاشته ام دلنوشته های من و کودکم . تو تمامش کن به عنوان گنجینه ای از خاطرات زندگی مسیحا . وقتي باران مي آيد.

maryammaman.blogfa.com

دل نوشتهاي من برای كودكم - ارامش یعنی ...

http://maryammaman.blogfa.com/post-159.aspx

دل نوشتهاي من برای كودكم. حال همهی ما خوب است. ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور،. که مردم به آن شادمانی بیسبب میگویند. با این همه عمری اگر باقی بود. طوری از کنار زندگی میگذرم. که نه زانوی آهوی بیجفت بلرزد و. نه این دل ناماندگار بیدرمان! تا یادم نرفته است بنویسم. حوالی خوابهای ما سال پربارانی بود. میدانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازهی باز نیامدن است. اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی. ببین انعکاس تبسم رویا. شبیه شمایل شقایق نیست! خواب دیدهام خانهئی خریدهام. یک فوج کبوتر سپید. مرجع كام...

zahra621.blogfa.com

ONLY GOD

http://zahra621.blogfa.com/post-58.aspx

مدتی است از شکسته شدن این دل گذشته ،. هنوز قطره هایی از اشکهای آن روزها بر چشمانم نشسته ،. حالم بهتر نیست از این دل خسته . گرفته دلم ، کجایی که آرامم کنی ، کجایی که این غم یخ زده را در دلم آب کنی گرفته دلم ، کجایی که به درد دلهایم گوش. کنی نیستی و من در حسرت این لحظه ها نشسته ام. نیستی و من بیشتر از همیشه خسته ام در لا به لای برگهای. زندگی ، نیست برگی که از تو ننوشته باشم ،. نیست روزی که از تو نگفته باشم هزار سال هم که بگذرد من در توهم حضورت نفس می کشم. این بغض لعنتی. این بغض لعنتی. وقتی دیروز باران بارید.

zahra621.blogfa.com

ONLY GOD

http://zahra621.blogfa.com/post-56.aspx

به دوران کودکیت برگرد. کودک که بودی از زندگی چه میدانستی؟ نگاهت معصوم و خندهای کودکانه ات از ته دل. بزرگترین دلخوشیهایت داشتن اسباب بازی دوستت،پوشیدن گفش بزرگترها. و حتی خوردن یک تکه کوچک شکلات. بچه که بودی حسادت،کینه و نفرت در قلب کوچکت جایی نداشت. دوست داشتنت پاک و بی ریا. چاره ی ناراحتی ات یک لحظه گریستن. و این پایان تمام کدورتها بود. می خندیدی و در دنیای خودت غرق می شدی! یکشنبه پنجم خرداد ۱۳۹۲ساعت 11:2 نويسنده.

zahra621.blogfa.com

ONLY GOD

http://zahra621.blogfa.com/9010.aspx

گریه کنم یا نکنم. حرف بزنم یا نزنم. من از هوای عشق تو ، دل بکنم یا نکنم. با این سوال بی جواب ، پناه به آینه می برم. خیره به تصویر خودم ، می پرسم از کی بگذرم. یه سوی این قصه تویی. یه سوی این قصه منم. بسته به هم وجود ما. تو بشکنی ، من می شکنم. گریه کنم یا نکنم. حرف بزنم یا نزنم. من از هوای عشق تو ، دل بکنم یا نکنم. گریه کنم یا نکنم. حرف بزنم یا نزنم. من از هوای عشق تو ، دل بکنم یا نکنم. نه از تو می شه دل برید. نه با تو می شه دل سپرد. نه عاشق تو می شه موند. نه فارغ از تو می شه موند. راه سفر با تو کجاست.

zahra621.blogfa.com

ONLY GOD

http://zahra621.blogfa.com/9101.aspx

چه حقیر است این عشق گر بماند به میان من و تو،. خود بمیرد در خود، گر ببندد در خود، و بماند به میان. من و تو . عشق در بسته ، ناسزایی ست به عشق. همگان . او که سیبی را دوست می دارد، به همه. مهرمی ورزد.که همه از گوهریکتایند.من به خوبی. میدانم،که ورای من و تو ،هستی هست ،عشق ما. میمیرد،مگر آزادشود. رفتنت رنج من است ، رنج من. عشق من است ، پس رهایت خواهم کرد ، که تو را. آزاددوست می دارم . چهارشنبه سی ام فروردین ۱۳۹۱ساعت 19:40 نويسنده.

zahra621.blogfa.com

ONLY GOD

http://zahra621.blogfa.com/post-57.aspx

روزي که ترديد ماندن را در چشم هايت. از همان روز به عشق شک کردم. تا آن یکشنبه ی کذايي که رفتي تا از آسمان. کاش وجودت را از من دريغ نمي داشتي و. کاکتوس جدايي را به من هديه نمي کردي. روز هفتم جدايي تو نبودي و تا صبح تنها. مي لرزيدم اما آغوشي گرماي وجودت را. به من عرضه نمي کرد . اندوه بي اعتنايي بر جانم چنگ مي زد اما تمام. شب هاي آن روزگاران او را چون عروسکي. گام هاي حقير و لرزانم در پي گام هايت. زجه زنان کوچه هاي آوارگي را مي پيمود. ولي هيچ مرهمي بر زخم هاي خسته. آرزو مي کردم کاش شب هاي گذشته را. پر شور و ا...

zahra621.blogfa.com

ONLY GOD

http://zahra621.blogfa.com/9009.aspx

به من خوبی نکن شاید. برای هر دومون بد شه. نشستم تو دل طوفان. بزار آب از سرم رد شه. به من خوبی نکن وقتی. کنار من نمی مونی. نگو رد میشم از فردا. تو که دیدی نمی تونی. چه وقتایی که بد میشی. چه وقتایی که آشوبی. تموم درد من اینجاست. تو هر کاری کنی خوبی. من از تو از خودم از ما. از این احساس ترسیدم. تو باید جای من باشی. ببینی در تو چی دیدم. تو باید جای من باشی. بفهمی من چرا تنهام. شنبه پنجم آذر ۱۳۹۰ساعت 12:5 نويسنده.

zahra621.blogfa.com

ONLY GOD

http://zahra621.blogfa.com/9008.aspx

مرا واسطه عشق خود میان آدمیان کن. تا آنجا که نفرت است عشق را ارزانی کنم. آنجا که تقصیر وگناه است ببخشایم. آنجا که تفرقه وجدایی است پیوند بزنم. آنجا که خطاست راستی را هدیه کنم. آنجا که شک است ایمان بدهم. آنجا که نومیدی است امید شوم. آنجا که ظلمت است چراغی برافروزم. آنجا که غم است شادی به پا کنم. باشد که بیشتر تسلی دهم تا تسلی یابم. در پی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن. در پی دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن. زیرا با دادن است که می گیریم. با فراموشی خویشتن است که خویشتن را می یابیم. این مطالبویادت نره بخونی.

zahra621.blogfa.com

ONLY GOD

http://zahra621.blogfa.com/9107.aspx

خبر به دورترین نقطهی جهان برسد. نخواست او به من خسته بیگمان برسد. شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت. کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد؟ چه میکنی اگر او را که خواستی یک عمر. به راحتی کسی از راه ناگهان برسد . رها کنی، برود، از دلت جدا باشد. به آنکه دوستترش داشته . به آن برسد. رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند. خبر به دورترین نقطهی جهان برسد. گلایهای نکنی بغض خویش را بخوری. که هق هق تو مبادا به گوششان برسد. خدا کند که . نه! نفرین نمیکنم که مباد. به او که عاشق او بودهام زیان برسد. غمی دارم ز دلتنگی. چهارشنبه...