sima-h2.blogfa.com

ealia.mihanblog.com

حال هفتم

http://ealia.mihanblog.com/page/4

Falling Moon ) ماه آفل. نامه هایی به خودم. ناهه و دکتر ژیواگو. می خوام خودم باشم. یادم باشد دود را سفید بیافرینم. اگر روزی خدایی کردم . زمان را فراموش کنم. فاصله را ناقص بیافرینم. و برگ ها را به چهار فصل سبز مهمان کنم . خانه ها را گرمایی از جنس لمس هدیه دهم. بارانی ببارانم از جنس بوسه. ایلیا 06:12 ق.ظ پنجشنبه 24 آذر 1384.

ealia.mihanblog.com

حال هفتم

http://ealia.mihanblog.com/post/42

Falling Moon ) ماه آفل. نامه هایی به خودم. ناهه و دکتر ژیواگو. می خوام خودم باشم. ایلیا 12:03 ب.ظ سه شنبه 8 فروردین 1385.

ealia.mihanblog.com

حال هفتم

http://ealia.mihanblog.com/page/2

Falling Moon ) ماه آفل. نامه هایی به خودم. ناهه و دکتر ژیواگو. می خوام خودم باشم. من هم یک تکه ام. از جورچین بغلی می آیم. خوشحالم که شادی می کنید. آنی را که می خواستید ,. همانی که مناسب است را پیدا کرده اید . هر تکه کنار تکهء خودش خوشحال و سرخوش. جورچین ما را آتش زده اند , همه خاکستر شده اند. شما یک تکهء سوختهء تنها سراغ ندارید؟ ایلیا 11:01 ق.ظ یکشنبه 11 دی 1384.

oham.blogfa.com

خواب های آقای خاکستری

http://oham.blogfa.com/92081.aspx

خواب های آقای خاکستری. دوشنبه ششم آبان ۱۳۹۲. تاخت رفتن در شب. برای تو چیزکی مثل ستاره ساخته ام. شب که میان ما افتاده بود. مثل جسد در حال تبخیراسبی سیاه. شب که پتکش زدم. با سم ضربه های مرکوب سخت جانم. شب که تکه های قلبم را. شب که تا آخر دنیا ادامه داشت. برای تو این اسب مرده را می ک شم توی چشم هام. اسب هلاک از هی رفت و آمد بین دو جغرافیا. که دردش گلوله خورد توی سر. برای تو این برف ضخیم. پر از رد پای سوار بی سر. سوار بی اسب است. که در انبساط خط کشی فلزی روی نفشه. هی مدرج می شد. هی محو می شد. تک ستاره. .

oham.blogfa.com

خواب های آقای خاکستری - فراموش

http://oham.blogfa.com/post-143.aspx

خواب های آقای خاکستری. جمعه یازدهم فروردین ۱۳۹۱. در قطب ستاره ما دنباله دار شده؟ چند سال تا تولدت را از دست دادم؟ انگار کن آن همه شب بی تویی،. در آب یک خودکشی تنهایی. دریاهای بی ساحل را شنا می کرده ام. انگار کن گرگی بوده ام،. که خواب های جوانی ام. در شبیخون جنگل آتش می گرفته اند. تقدیر بی منت من بود. نوشته شده توسط امیر احمد در ساعت 21:36 لینک. هفته سوم بهمن ۱۳۹۴. هفته او ل تیر ۱۳۹۴. هفته سوم بهمن ۱۳۹۲. هفته دوم آبان ۱۳۹۲. هفته او ل آبان ۱۳۹۲. هفته دوم تیر ۱۳۹۲. هفته او ل خرداد ۱۳۹۲. هفته چهارم آذر ۱۳۹۱.

ealia.mihanblog.com

حال هفتم

http://ealia.mihanblog.com/page/8

Falling Moon ) ماه آفل. نامه هایی به خودم. ناهه و دکتر ژیواگو. می خوام خودم باشم. غم و شادی و مهربانی. همه با هم رسیده اند. به یك اندازه نیازمند جان پناهند. و ثروتی یكسان دارند . كدام را بیرون كنم. از تك اتاق كوچك شلوغم؟ ایلیا 11:11 ق.ظ پنجشنبه 3 آذر 1384.

oham.blogfa.com

خواب های آقای خاکستری

http://oham.blogfa.com/92042.aspx

خواب های آقای خاکستری. چهارشنبه دوازدهم تیر ۱۳۹۲. دو بار می نویسم رولت روسی. توی کاغذ دو نامه. یکی را پست می کنم به تو. یک را پست می کنم به خودم. با خودم تمرین می کنم! خودم تیر می خورد! صدا ی منفجر پرتاب می شود توی گوشم. شبیه شنیدن فریاد کسی توی صورتت. شبیه پرتاب شدن آب دهان فریاد کسی توی صورتت. در حدفاصل دو انقلاب سفید تنت. خودم را می بینم بالای سرم. دست می برد از جیب کتم. نامه ای را بر می دارد. دو بار ترمز ماشینی را می شنوم. دو بار دویدن کسی توی راه پله. شبیه شنیدن صدای تو که می گویی: من حامله ام.

oham.blogfa.com

خواب های آقای خاکستری - مرثیه غزال مرده

http://oham.blogfa.com/post-148.aspx

خواب های آقای خاکستری. شنبه یازدهم آبان ۱۳۹۲. این یک مرثیه است در فراق جست و خیز غزال. که چشمانت را جنگل ابر ها انگار کرده بود. دهان ناشتایت را پوزه می کشید و بیدارت می کرد. توی استکانت چای دوغزال می ریخت. پشت ماشینت می دوید تا سر کوچه. ساعت ها توی تلویزیون منتظر می شد. تا برگردی و کانال را عوض کنی. به تو انگار کن. و برایت یک دل سیر می رقصید. توی چشم های سیاه نمناکش. این یک مرثیه است پس از چرخش ساچمه ها در خان. از دهان دره تفنگ کمرشکن. تا پیچ و تاب گریز یک غزال. که ختم می شد به تابلوی عبور حیوان از جاده.

oham.blogfa.com

خواب های آقای خاکستری - بین دو بار...

http://oham.blogfa.com/post-146.aspx

خواب های آقای خاکستری. چهارشنبه دوازدهم تیر ۱۳۹۲. دو بار می نویسم رولت روسی. توی کاغذ دو نامه. یکی را پست می کنم به تو. یک را پست می کنم به خودم. با خودم تمرین می کنم! خودم تیر می خورد! صدا ی منفجر پرتاب می شود توی گوشم. شبیه شنیدن فریاد کسی توی صورتت. شبیه پرتاب شدن آب دهان فریاد کسی توی صورتت. در حدفاصل دو انقلاب سفید تنت. خودم را می بینم بالای سرم. دست می برد از جیب کتم. نامه ای را بر می دارد. دو بار ترمز ماشینی را می شنوم. دو بار دویدن کسی توی راه پله. شبیه شنیدن صدای تو که می گویی: من حامله ام.

oham.blogfa.com

خواب های آقای خاکستری -

http://oham.blogfa.com/post-142.aspx

خواب های آقای خاکستری. یکشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۰. تو حرف می زنی. لب می زنم من. شیرجه می روند آن گوشه که در بسته می شود. لب می زنم هنوز. سکوت تو ادامه دارد. تقسیم می شود روز من. به لحظه ای و ساعتی. لحظه ای که در آغوشم می گیری. ساعت هایی که می نشینم. تکه های تنم بازگردند. پسرانش را صدا می زند باباعمر. در حجله ی کلاشنیکف. در آن آخرین خانه. گلوله می خواندش همگلوی پسران باباعمر. رو یقه سفید آهاری! همینجوری که پودر کف می کنه کف دستم. به رفتار تنت فرو میرم. پرز های زبونت ولی. سرخ می مونن رو یقه م.