sokoute-gham.blogfa.com
دلنوشته های تنهایی من ...دلنوشته های تنهایی من ... -
http://sokoute-gham.blogfa.com/
دلنوشته های تنهایی من ... -
http://sokoute-gham.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
12
SSL
EXTERNAL LINKS
60
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.156 sec
SCORE
6.2
دلنوشته های تنهایی من ... | sokoute-gham.blogfa.com Reviews
https://sokoute-gham.blogfa.com
دلنوشته های تنهایی من ... -
دلنوشته های تنهایی من ...
http://www.sokoute-gham.blogfa.com/posts
دلنوشته های تنهایی من . چهارشنبه هفتم اسفند ۱۳۸۷. دوشنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۸۷. جمعه بیست و سوم فروردین ۱۳۸۷. چهارشنبه هفتم فروردین ۱۳۸۷. سه شنبه هفتم اسفند ۱۳۸۶. شنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۸۶. واحه ای در لحظه. پنجشنبه هجدهم بهمن ۱۳۸۶. دوشنبه هشتم بهمن ۱۳۸۶. دوشنبه هفدهم دی ۱۳۸۶. دوشنبه سوم دی ۱۳۸۶. دوشنبه سوم دی ۱۳۸۶. چهارشنبه بیست و یکم آذر ۱۳۸۶. دوشنبه دوازدهم آذر ۱۳۸۶. من و یک خاطره باز. چهارشنبه هفتم آذر ۱۳۸۶. تقدیم به روح بلند عاشقان. شنبه سوم آذر ۱۳۸۶. دوشنبه بیست و یکم آبان ۱۳۸۶. میخوام برات دعا کنم.
دلنوشته های تنهایی من ...
http://www.sokoute-gham.blogfa.com/8608.aspx
دلنوشته های تنهایی من . خواب روياي فراموشيها ست! كه در آن دولت خاموشيهاست. من شكوفايي گلهاي اميدم را در روياها مي بينم. و ندايي كه به من گويد:. گر چه شب تاريك است. خواب پروانه شدن مي بيند. اولين تابشش از ديده من. شبنم خواب مرا مي چيند. پرمرغان صداقت آبي است. ديده در آينه صبح تو را مي بينند. از گريبان تو صبح صادق. مي گشايد پرو بال. تو گل سرخ مني. توچنان شبنم پاك سحري. از تو مي گيرد وام. هر بهار اينهمه زيبايي را. هوس باغ و بهارانم نيست. اي بهين باغ و بهارانم تو! پلك بگشا كه به چشمان تو دريابم باز. میخوام ی...
دلنوشته های تنهایی من ...
http://www.sokoute-gham.blogfa.com/8705.aspx
دلنوشته های تنهایی من . زیر این گنبد نیلی ، زیر این چرخ کبود. توی یک صحرای دور ، یه برج پیر و کهنه بود. یه روزی ، زیر هجوم وحشی بارون و باد. از افق کبوتری ، تا برج کهنه پر گشود. برج تنها سر پناه خستگی شد. مهربونیش ، مرحم شکستگی شد. اما این حادثه ی ، برج و کبوتر. قصه ی فاجعه ی دلبستگی شد. اول قصه مونو تو میدونی ، تو میدونستی. من نمیتونم برم ، تو مبتونی تو میتونستی. باد و بارون که تموم شد ، اون پرنده پر کشید. التماس و اشتیاق ته چشم برج ندید. عمر بارون ، عمر خوشبختی برج کهنه بود. ای پرنده ی من ، ای مسافر من.
دلنوشته های تنهایی من ...
http://www.sokoute-gham.blogfa.com/8701.aspx
دلنوشته های تنهایی من . سایه تاریک ، یک نیلوفر. روی همه این ویرانه ها فرو افتاده بود. کدامین باد بی پروا. دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد. ساقه اش از ته خواب شقا ، هم سر کشید. چشمانم را در ویرانه خوابم گشودم. نیلوفر به همه زندگی ام پیچیده بود. در رگهایش من بودم که میدویدم. هستی اش در من ریشه داشت. و همه من بود. کدامین باد بی پروا. دانه این نیلوفر را به سرزمین خواب من آورد. سکوت بند گسسته است. کناره دره ، درخت شکوه پیکر بیدی. در آسمان شفق رنگ. نسیم در رگ هر برگ ، میدمید خاموش. ز خوف جنبش پیکر.
دلنوشته های تنهایی من ...
http://www.sokoute-gham.blogfa.com/8609.aspx
دلنوشته های تنهایی من . سیب سرخی را به من بخشید و رفت. عاقبت بر عشق من خندید و رفت. اشک در چشمان سردم حلقه زد. بی مروت گریه ام را دید و رفت. گرد و غباری که دلم گرفته. حوصله ی زیر و زبر نداره. ساقه ی خشکیده ی بید صبرم. خم شده و نای تبر نداره. می آد با اینکه آخرای قصه س. از رو دوشم این بارو بر میداره. قافیه هام یکی یکی تموم شد،. اما ترانه هام صدا نداره. از رو دوشم این بارو بر میداره. یعنی یکی پیدا نمیشه از اون برای این خسته خبر بیاره. اگه بیاد بهش بگین بجنبه غصه داره دخل منو می آره. فکر برده منو ،. ماهی رف...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
12
شعر و ادب -
http://www.alishahahmadiobab.blogfa.com/post-34.aspx
دومین مجموعه شعری علیشاه احمدی عباب. نوشته شده توسط وجیهه در دوشنبه بیست و هفتم مهر ۱۳۸۸ و ساعت 14:28 PM. سلام خدمت دوستان و علاقمندان شعر و ادب. علیشاه احمدی عباب در سال ۱۳۳۱. خورشیدی برابر با ۱۹۵۲ میلادی. در گذر عزیز آباد در شهر. مزار شریف دیده به جهان. گشودسالهای اول زندگی را. در زادگاهش سپری کرد و در سالهای نجوانی. همراه با خانواده به شهر کابل کوچید. وی از همان سنین نوجوانی به شعر و. ادب روی آورد چناچه در سال ۱۳۵۰. چند پارچه از اشعار وی در مجله. پشتون ژغ ژوندون به نشر رسید. مشغول به کار شد.
شعر و ادب - الوداع
http://www.alishahahmadiobab.blogfa.com/post-11.aspx
باز روز الوداع از کشورم آمد به یاد. اشک چشم و نالههای مادرم آمد به یاد. کاروان اشک چشم من نمیگرد قرار. بی سر و سامانی بوم و برم آمد به یاد. خانه بی سر پرست و کودکانی بی پناه. کشور بی رهنما و رهبرم آمد به یاد. سفره رنگین چو دیدم از غذاهای لذیذ. کودک بی نان خشک کشورم آمد به یاد. بی پناهی بی دوایی بی غذایی در وطن. مردم درمانده فرمان برم آمد به یاد. دل نمیگیرم به کاخ با شکوه دیگران. این سخن روز وداع از مادرم آمد به یاد. چون ننالم،گشته اعضای وجود من جدا. فکر جستن تا نمودم پیکرم آمد به یاد. مشغول به کار شد.
شعر و ادب - بیگانه
http://www.alishahahmadiobab.blogfa.com/post-29.aspx
گفتی که وطن سر خوش و بی غم شده کم کم. فارغ ز عزاداری و ماتم شده کم ککم. از جنس رفاه آماده کم کم سر بازار. آسودگی خلق،فراهم شده کم کم. از ریشه ندانم که کجا میدمد اما. هر شاخه آن باغ،منظم شده کم کم. از هر دو رخ سکه اگر راست بپرسی. بیگانه ز هم خانه،مقدم شده کم کم. نا آماده در کیسه ما حاصل خرمن. ارباب به اندیشه درهم شده کم کم. خواهم که به زخم تو نمک ریز نگردد. دستی که وطن،بهر تو مرحم شده کم کم. سروده شده در سال ۲۰۰۳. نوشته شده توسط وجیهه در یکشنبه سی و یکم خرداد ۱۳۸۸ و ساعت 0:4 AM. در گذر عزیز آباد در شهر.
هر چه میخواهد دل تنگت بگو.....
http://www.manosima.blogfa.com/9111.aspx
هر چه میخواهد دل تنگت بگو. هر کی هر چی دلش میخواد میگه .امان از دل تنگ ! به خنده هایم دل خوش نکن . در پس این خنده ها،. ب غضهای نگفته بسیار دارم! نوشته شده در پنجشنبه نوزدهم بهمن ۱۳۹۱ساعت 18:22 توسط "سیما ". تک تک ثانیه هایی. به سمتم گرفته می شود ! دلنوشته - 91/05/12 ). نوشته شده در پنجشنبه نوزدهم بهمن ۱۳۹۱ساعت 18:14 توسط "سیما ". Design By : Mihantheme. آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت. در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت. خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد. طعنه ای بر در این خانه ی تنها زد و رفت.
هر چه میخواهد دل تنگت بگو..... - دستان خالی
http://www.manosima.blogfa.com/post-258.aspx
هر چه میخواهد دل تنگت بگو. هر کی هر چی دلش میخواد میگه .امان از دل تنگ ! اما دلم پ ر است. پ ر از نامردمیها. تنگ است از بی کسیها. چشمانی همیشه بارانی . نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم آذر ۱۳۹۲ساعت 12:40 توسط "سیما ". Design By : Mihantheme. آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت. در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت. خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد. طعنه ای بر در این خانه ی تنها زد و رفت. دل تنگش سر گلچیدن از این باغ نداشت. قدمی چند به آهنگ تماشا ز د و رفت. کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد.
شعر و ادب - مادر
http://www.alishahahmadiobab.blogfa.com/post-33.aspx
برفتی مادر و بی تو مرا جهان خالی ست. به گلشن دل من جای دلستان خالی ست. نه نور در سحر و نی ستاره در شبها. زمین به چشم دلم تا به آسمان خالی ست. نگین نام تو را پنجه اجل دزدید. وزین متاع گران دست زرگران خالی ست. فضا به دیده من بی تو هست گرد الود. چمن به چشم حزینم ز باغبان خالی ست. به اعتماد دعای تو میزدم منزل. کنون چو تیر من از کمان خالی ست. سرود شده در دسامبر ۱۹۹۷. نوشته شده توسط وجیهه در دوشنبه بیست و هفتم مهر ۱۳۸۸ و ساعت 14:24 PM. سلام خدمت دوستان و علاقمندان شعر و ادب. علیشاه احمدی عباب در سال ۱۳۳۱.
هر چه میخواهد دل تنگت بگو..... - درد دل ....
http://www.manosima.blogfa.com/post-255.aspx
هر چه میخواهد دل تنگت بگو. هر کی هر چی دلش میخواد میگه .امان از دل تنگ ! دست نوشته های خط خطی ،. با چه کنم های روزمره ،. فرو دادن بغضهای کهنه و همیشگی. پر دادن کلاغ قصه به خانه ی آرزوها . دوری از دنیای رنگارنگ و فریبکار! گوشه ای از خلوت تنهایی مینشینم. و روزهای تباه شده را. این روزها را چگونه توجیه کنم. که همیشه زخم سادگی. چگونه مرحم کنم دل را ؟ دلنوشته - 92/04/23 ). نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۲ساعت 14:29 توسط "سیما ". Design By : Mihantheme. آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت.
هر چه میخواهد دل تنگت بگو.....
http://www.manosima.blogfa.com/9105.aspx
هر چه میخواهد دل تنگت بگو. هر کی هر چی دلش میخواد میگه .امان از دل تنگ ! به چهره ی مغرورم نگاه نکن! به نقاب سرد چشمانم اهمیت نده . دلتنگ تر از آنم که فکرش را کنی! گفتی : دلتنگ آغوشمی! اما ندانستی از تو دلتنگترم. تا در بین بازوانت خود را گ م کنم . گفتی : بیتاب چشمان خ ماری . دریغ نفهمیدی که بیتابتر از تو. در انتظار ه رم نگاه پ ر سوزت. تا ذوب شوم . گفتی : گوش بزنگی تا صدایت زنم. ندانستی در تک تک لحظه های بی تو بودن. که آتش کشد همه ی وجودم را . من از تو بسی دلتنگترم! دلنوشته - 91/04/31 ). به نام آرام دل ها.
هر چه میخواهد دل تنگت بگو.....
http://www.manosima.blogfa.com/9007.aspx
هر چه میخواهد دل تنگت بگو. هر کی هر چی دلش میخواد میگه .امان از دل تنگ ! عادت يا عشق نمي دونم ، نمي تونم نبينمت. نمي تونم حتي يه شب ، به تنهايي بسپارمت . عادت يا عشق فقط بدون ، مثل نفس دوست دارم ،. خودم اگه از ياد برم ، تورو بخاطر مي آرم. هر اسمي كه مي خواي بذار ، رو منو احساسم به تو. عادت ، هوس ، عشق يا هوا. يه اسم يا يك واژه ي نو . اما بدون هزار دفعه ، اگه بازم دنيا بيام ،. دوباره عاشقت ميشم ، هميشه دنبالت مي آم . دوست ندارم سختش كنم ، احساسمو نسبت به تو ،. مي خوام بهت ساده بگم ، فقط توأم ساده بشو.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
60
سکوت و تنهایی مریم
سکوت و تنهایی مریم. سکوت و تنهایی مریم. من عاشق شبم.نمی دونم چرا.شاید به خاطر این که جرقه ی عشقم موقعی که شب بود زده شد. موقعی که عشقم بهم گفت عاشقتم.اون لحظه بود که فهمیدم به حقیقت پیوستن رویاها هم حقیقت. نوشته شده در شنبه بیست و نهم تیر 1392ساعت 22:38 توسط مریم. ماهیمون هی می خواست یه چیزی بهم بگه . تا دهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه . دست کردم تو آکواریوم درش آوردم . شروع کرد از خوشحالی بالا پایین پریدن . دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو . اینقده بالا پایین پرید خسته شد وخوابید . گفتم ک...
سکوت دل
حرفهایی که ناگفته مانده است. نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد. نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت. ولی بسیار مشتاقم،که از خاگ گلویم سوتکی سازد. گلویم سوتکی باشد بدست کودکی گستاخ و بازیگوش. و او یک ریز و پی در پی. دم گرم خوشش را در گلویم سخت بفشارد. بدینسان بشکند دایم سکوت مرگبارم را. و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد. نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 16:33 توسط افسی. نشسته ام به روی ابر خاطرات ساکت وخموش. و فقط یاد توست که هر لحظه موسیقی قلبم را می نوازد. عزیزم به انتظارت میمونم.
سرگرمی
تفریح و سرگرمی،دانلود آهنگ. دانلود مستند یار دوازدهم. عکس های بازیگران ایرانی در برزیل ۲۰۱۴ سری ۴. عکس های بازیگران ایرانی در برزیل ۲۰۱۴ سری ۳. عکس های بازیگران ایرانی در برزیل ۲۰۱۴ سری ۲. اس ام اس جوک. مطالب طنز و خنده دار. جوک های جدید و خنده دار. نوشته شده در چهارشنبه بیست و هشتم خرداد 1393ساعت 12:45 توسط Amir. اخبار اقتصادی و بازگانی. اخبار فرهنگی و هنری. اخبار علمی و آموزشی. اخبار کنکور و دانشگاه. مطالب طنز و خنده دار. اس ام اس جدید. اس ام اس عاشقانه. معما و تست هوش. کارت پستال و تصاویر متحرک. نوشته...
ســڪوتــ בلـہــآ
دل لرزان چشم گریان. ب وبم خوش آومدین. واسہ دیدל پروفایلم اینجا کلیک. برچسبها: وبلاگ سکوت دلها. شنبه یازدهم مرداد ۱۳۹۳ 12:51 HOJJAT. روی بنر کلیک کن تا حالشو ببری. شنبه بیست و هشتم تیر ۱۳۹۳ 8:26 HOJJAT. عشق ب زبان ریاضی. ه نظرت اینی که روی تخته نوشته رمزش چیه؟ اگه بفهمی یعنی خیلی عاشق. دوشنبه بیست و ششم آبان ۱۳۹۳ 17:44 HOJJAT. شنبه سوم آبان ۱۳۹۳ 12:31 HOJJAT. شنبه بیست و ششم مهر ۱۳۹۳ 22:44 HOJJAT. بغل زن =بوسیدن سینه اش یا قلبش؟ وقتی سر مر נ. ی را بغل ڪ. رفتی و او به جای بوسی נ ל. سینه ات ضربا ל. مگه موقع...
تنهایی
عشق زاییده ی تنهایی است و تنهایی نیز زاییده ی عشق. خیلی سخته وقتی همه کنارت باشند و باز احساس تنهایی کنی. وقتی عاشق باشی و هیچ کس از دل عاشقت باخبر نباشه. وقتی لبخند میزنی و توی دل گریونی. وقتی تو خبر داری و هیچکس نمیدونه. وقتی به زبان دیگران حرف میزنیو کسی نمی فهمه. وقتی فریااااااااد میزنی و کسی نیست صداتو بشنونه. وقتی تمام درها به روت بسته است. تازه اونوقته که دستهاتو به سوی آسمون بلند میکنی و. اعماق قلب تنها، عاشق و گریانت بانگ برمیداری که :. ای خدای بزرگ دوستت دارم! و حس میکنی دیگه تنها نخو. براي او ...
دلنوشته های تنهایی من ...
دلنوشته های تنهایی من . می خوام بنویسم برات ، شاید که بخونی. غم تنهاییهامو از سکوتم ، مهربونم. می خوام بنویسم ، از دلتنگیام. از قصه ی پر غصه ی زندگیم. می خوام بگم که خیلی تنهام. هر چقدرم که باغچه ی زندگی رو. با محبت آبیاری کنی ،. بازم گلهای قشنگ عشقت رو به خشکی می ره. مگه صداقت لازمه پرورش عشق نیست؟ مگه محبتم سیرابش نکرد؟ من که دست نوازش داشتم! چرا باز هم تنهایی! نوشته شده در چهارشنبه هفتم اسفند ۱۳۸۷ساعت 11:9 توسط سیما. زیر این گنبد نیلی ، زیر این چرخ کبود. توی یک صحرای دور ، یه برج پیر و کهنه بود. عاشقا...
♥هیــ ــ ــ ــســـــ ... ♥!!!
آرام تر سکوت کن! صدای بی تفاوتی هایت آزارم می دهد . ما نسل بوسه های خیابانی هستیم. نسل خوابیدن با اس ام اس. نسل دردودل با غریبه های مجازی. نسل جمله های کوروش وشریعتی. نسل ترس از رقص نور ماشین پلیس. نسل استرس های کنکور و سکته های خاموش نسل تنهایی.نسل سوخته. نسل من. نسل تو یادمان باشد. یادمان باشد هنگامی که دوباره به جهنم رفتیم مدام بگوییم:. یادش بخیردنیای ما هم همینجوری بود. تاريخ شنبه هفتم تیر 1393ساعت 16:15 نويسنده ف ریبا. چیز دیگری نمی خواهم،. شاید فقط سهمم را! که روزها به جنونم می کشد. هوایت را می کند.
❦ آشیان سکوت ❦
بعد از ماه ها. صبح آمد دفتر این زندگی را باز کن زیستن را با سلام تازه ای آغاز کن. سلام یه سلام دوباره مثل همون سلامی که برای اولین بار به دنیای مجازی و کاربرای وبلاگیش دادم. بعد از تقریبا یکسال دوباره برگشتم. چقد این فضای صمیمی رو دوست دارم . حالا کاملا مشخصه که چقدر دلم تنگ شده واسه اینجا ، واسه نوشتن. برای دوستای وبلاگیم که الان اصلا نمیدونم دیگه کجان ایا هنوز وب دارن؟ برای عطیه بانوی عزیزم. مسیحا . رها . برای شاعر جوان دزفول و بچه بازیاش. برای دختر شیطونی که پاتکای ضد پسر میساخت. دوستتون دارم ، باران.
من در سکوت تو
من در سکوت تو. دل تنگي براي تو،. آن را هم بگيري ،. تاریخ پنجشنبه بیست و سوم تیر ۱۳۹۰ساعت 15:36 نویسنده س ها. چمدانت را می بستی . پشت سرت ایستاده بودم و نگاهت میکردم. دلم میخواست تو را همانطور که بودی برای آخرین بار به خاطر بسپارم. تو را با همان لبخند وحشی بر گوشه ء لبانت ". چشمانت را به آسمان دوخته بودی و زیر لب زمزمه میکردی :. تا چند ساعت دیگر مسافرت پرواز میکند .". صدای خنده هایت گوش زمین و زمان را کر میکرد. میان پیچ و تاب رقص تو با چمدان و اتاق و جدایی،. همش به این فکر میکردم که. قطار هميشه استعاره از.
حرفهای ناگفته
خوب که نبودم بدیامو به خوبی. جمعه بیستم دی 1392 ] [ 12:19 ] [ آوای عشق ] . چوپان قصه ی ما دروغگو نبود. او تنها بود و از فرط تنهایی فریاد گرگ. افسوس که کسی تنهایی اش را درک نکرد. و در پی گرگ بودند. و در این میان فقط گرگ فهمید که. سلام به همه دوستای گلم از همتون. عذر میخوام که اینقد دیر به دیر آپ میکنم. دوشنبه بیستم آبان 1392 ] [ 1:25 ] [ آوای عشق ] . مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو. یادم ازکشته خویش آمد و هنگام درو. ماه رحمتم رفت خیلی زودم رفت مثه برق یعنی واقعا تنها ماهیه. هرجور بود ماه رمضون تموم شد .
عطر باران...
درختان حرکت مي کنند. درختان حرکت مي کنند. مرد مسنی به همراه پسر 25 ساله اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلیهای خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد. ناگهان پسر دوباره فریاد زد: "پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت می کنند." زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می کردند. باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشمهایش را بست و دوباره فریاد زد: "پدر نگاه کن باران می بارد، آب روی من چکید.". نوشته شده در پنجشنبه هفتم آبان ۱۳۸۸ساعت 10:31 توسط صدای عشق.