sokouteshenidani.blogfa.com
سکوت شنیدنی. . . . . . . داود سورانسکوت شنیدنی. . . . . . . داود سوران - ما خانواده ي افتاده ای هستیم / مادرم از پا/ پدرم از کار / من از چشمهای تو...
http://sokouteshenidani.blogfa.com/
سکوت شنیدنی. . . . . . . داود سوران - ما خانواده ي افتاده ای هستیم / مادرم از پا/ پدرم از کار / من از چشمهای تو...
http://sokouteshenidani.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
1 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
363
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.021 sec
SCORE
6.2
سکوت شنیدنی. . . . . . . داود سوران | sokouteshenidani.blogfa.com Reviews
https://sokouteshenidani.blogfa.com
سکوت شنیدنی. . . . . . . داود سوران - ما خانواده ي افتاده ای هستیم / مادرم از پا/ پدرم از کار / من از چشمهای تو...
sokouteshenidani.blogfa.com
سکوت شنیدنی. . . . . . . داود سوران -
http://sokouteshenidani.blogfa.com/post-37.aspx
سکوت شنیدنی. . . . . . . داود سوران. ما خانواده ي افتاده ای هستیم / مادرم از پا/ پدرم از کار / من از چشمهای تو. سومین مجموعه شعرم با عنوان. زندگی را با روسری تو سر می کنم. به همت دوستان خوبم در نشر شانی به چاپ رسید.این کتاب به همراه یک شاخه گل پیشکش شما دوستان جان. شعر زیر از همین مجموعه انتخاب شده:. ما خانواده ی افتاده ای هستیم! من از چشم های تو . نوشته شده در چهارشنبه دهم اردیبهشت 1393ساعت توسط داوود سوران. متولد زمستانی در تهران 1363. آثار منتشر شده :. سكوت شنيدني . 1388. نيامدنت مي آيد . 1390.
پروفایل داود مرادي سوران
http://sokouteshenidani.blogfa.com/Profile
سکوت شنیدنی. . . . . . . داود سوران. شعر- خوشنويسي - موسيقي - و هر آنچه هنر نام دارد.
سکوت شنیدنی. . . . . . . داود سوران -
http://sokouteshenidani.blogfa.com/post-39.aspx
سکوت شنیدنی. . . . . . . داود سوران. ما خانواده ي افتاده ای هستیم / مادرم از پا/ پدرم از کار / من از چشمهای تو. تا جای خالی برادرم را. برای مادرم پر کرده باشم. تا " بی بی گل نساء ". مرا جای " محمد ابراهیم ". که هیچ وقت از جنگ برنگشت. تا هربار از نامردی مردت به تنگ می آیی. پسر کوچک ات را در آغوش بگیری. موهایش را دور انگشت ات بپیچی. نام مرا زیر لب زمزمه کنی. بعد گوشی را برداری. و به جای سلام برایم گریه کنی. هربار به چشم برادری نگاهم میکنی. فکر میکنم نه داود بودم. نه هیچ کس دیگری. تنها یک گزینه ی مناسب.
سکوت شنیدنی. . . . . . . داود سوران
http://sokouteshenidani.blogfa.com/9311.aspx
سکوت شنیدنی. . . . . . . داود سوران. ما خانواده ي افتاده ای هستیم / مادرم از پا/ پدرم از کار / من از چشمهای تو. تا جای خالی برادرم را. برای مادرم پر کرده باشم. تا " بی بی گل نساء ". مرا جای " محمد ابراهیم ". که هیچ وقت از جنگ برنگشت. تا هربار از نامردی مردت به تنگ می آیی. پسر کوچک ات را در آغوش بگیری. موهایش را دور انگشت ات بپیچی. نام مرا زیر لب زمزمه کنی. بعد گوشی را برداری. و به جای سلام برایم گریه کنی. هربار به چشم برادری نگاهم میکنی. فکر میکنم نه داود بودم. نه هیچ کس دیگری. تنها یک گزینه ی مناسب.
سکوت شنیدنی. . . . . . . داود سوران -
http://sokouteshenidani.blogfa.com/post-38.aspx
سکوت شنیدنی. . . . . . . داود سوران. ما خانواده ي افتاده ای هستیم / مادرم از پا/ پدرم از کار / من از چشمهای تو. هیچ وقت جنگجوی خوبی نبودم! هربار دستور شلیک می داد. به آخرین نامه ی سرباز دشمن فکر می کردم :. پدرت به زودی باز خواهد گشت ". از مجموعه شعر " زندگی را با روسری تو سر می کنم ". با مهر / داود سوران / مرداد. نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم مرداد 1393ساعت توسط داوود سوران. متولد زمستانی در تهران 1363. آثار منتشر شده :. سكوت شنيدني . 1388. نيامدنت مي آيد . 1390. سپيد نوشته هاي سارا . ت.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
mehraneh-victoryaaa.blogfa.com
انسانم آرزوست... -
http://www.mehraneh-victoryaaa.blogfa.com/post/98
پاییز کار خودش را کرد. لبخندهایم سنگ فرش خیابان شد. تاريخ چهارشنبه بیست و هشتم آبان 1393ساعت 15:26 نويسنده مهرانه. را برای همه ی اهل اندیشه به کار بستم. و همه ی آنها را که به پاسبانی از انسانیت ، می اندیشند ،. دوستان اصیل خود می دانم. هفته دوم دی 1393. هفته چهارم آبان 1393. هفته او ل مرداد 1393. هفته سوم اردیبهشت 1393. هفته او ل اردیبهشت 1393. هفته او ل اسفند 1392. هفته چهارم بهمن 1392. هفته چهارم آبان 1392. هفته دوم آبان 1392. هفته او ل تیر 1392. هفته او ل اردیبهشت 1392. هفته دوم فروردین 1392.
mehraneh-victoryaaa.blogfa.com
انسانم آرزوست... -
http://www.mehraneh-victoryaaa.blogfa.com/post/89
می گویند از درد سخن مگو. می نویسم روزی روزگاری درد. روزگاری ست که در هیئت درد می نویسم. در قامت قلمی که به نوشتن از درد سمج شده ست. در دفتری که رنج توقعش را بالا برده ست. درد را از هر طرف که بخوانی "درد" است . اما. از م سکن ها که پنهان نیست، از شما چه پنهان که. من تنها دردهایم را بزرگ نشان می دهم. دردهایی مصنوعی که هیچ کدام. در باطن این قلم، اصالتی ندارند. خودم را در درد بازتعریف می کنم چرا که. می دانم در حوالی همین ساعت. از بلندی صدای ناقوس رنج. گوش شان را از پنبۀ مخدر و الکل پ ر کرده اند. که درد دیگران...
عنوان نداره! -
http://www.oliver.blogfa.com/post-90.aspx
گفته می شود که با افزایش سن میل جنسی در خانم ها یا آقایان کاهش می یابد آیا این موضوع حقیقت دارد؟ تحقیقات وسیع جامعه شناسان آمریکایی نشان داده است با افزایش سن میل جنسی به ویژه در مردان کاهش نمییابد و دو سوم مردان سالمند معتقدند هنوز میتوانند رابطه جنسی خوبی برقرار کنند. نوشته شده در شنبه یکم مرداد ۱۳۹۰ساعت 22:34 توسط مینا.م. هرچی فکر کنی توشه.
...سه نقطه
http://www.parvaneh-azizi.blogfa.com/9102.aspx
سلام و درود و یک غزل جدید:. شبیه کشتی بی سرنشین رها شده ام. در این میانه ی طوفان که ناخدا شده ام. اگر چه غرق.، نه، اینجا جهان من خوبست. به رنگ آبی دریا که آشنا شده ام. جهان به چشم زدن هم بها ندارد و من. خیال می کنم از این جهان جدا شده ام. بخوان که آتش و دریا به هم درآمیزند. که با تو در ته این کشتی رهاشده ام. غزل بخوان که بسوزم که آتشم بزنی. منی که لانه ی گرم پرنده ها شده ام. بخوان که فاصله ها را کنارتر بزنی. منم که بین تب واژه هات جا شده ام. نوشته شده در یکشنبه ۱۷ اردیبهشت۱۳۹۱ساعت 9:54 توسط.
دل نوشته ها
http://www.mohajeregharib.blogfa.com/1391/08
نه آمپر بالا نه قطع و وصل. فقط یک چیز مرا می سوزاند. وقتی که فکر می کنم به غیر از من. یک روز کس دیگری در تو فرو رود. رگ غیرتم پاره می شود و من می سوزم. حالا یک لامپ دیگر به جای من می آید. نوشته شده در سه شنبه سی ام آبان ۱۳۹۱ساعت 17:38 توسط امیرحسین مرادی. روزگار هم حتی ما را از پا در نیاورد. چقدر کبوتر روی تن لخت مانشستند. و رسیدند به هم. ولی از بد روزگار. خط موازی بودیم ما دوتا. و هیچ وقت به هم . وای اگر به هم می رسیدیم. کل اطرافمان که هیچ. خودمان هم می سوختیم. از این همه اشیا چرا. ما شدیم سیم ها ی برق؟
تراوشات یک ذهن مشوش -
http://www.hanie-mirsaeed.blogfa.com/post-4.aspx
تراوشات یک ذهن مشوش. دخیل هرشبه اش را گره به آن پل زد. همان پلی که نشست و به چشم او زل زد. قرار اولشان را به خاطرش آورد. چه بی بهانه نشستند و او تفال زد. و خواجه گفت که پایان دوری ات آمد. برای عرض ارادت دو شاخه ی گل زد. به موی دخترک و گفت چشم بد از تو. همیشه دور به رختش چهار تا قل زد. و رفت دخترک و پیش سرنوشتش ماند. پسر نشست و به یادش دو شیشه الکل زد. سه سال منتظرش شد سی و سه تا پل را. مرور کرد و به آن جای خالی اش زل زد. نوشته شده در یکشنبه ۳ مهر۱۳۹۰ساعت 19:38 توسط حانیه میرسعید قاضی. رویا هایم را باد برد.
تراوشات یک ذهن مشوش -
http://www.hanie-mirsaeed.blogfa.com/post-5.aspx
تراوشات یک ذهن مشوش. در این خونه هر وقتی که برگردی به روت با. یکی اونطور که میخواستی داره دنیاتو میسازه. تموم خشت خشت این اتاق از جنس احساسه. بدون وفتی که برگردی در خونت به روت بازه. نوشته شده در یکشنبه ۳ مهر۱۳۹۰ساعت 19:41 توسط حانیه میرسعید قاضی. رویا هایم را باد برد. بروید از باد سراغم را بگیرید. محمد رضا ستوده-تیر غیب. اندر احوالات روزبه بمانی. مهرزاد روشن(هفت وادی شعر).
شعر های بهشتی -
http://www.kosar136.blogfa.com/post-77.aspx
نذر کردم تا بیایی هرچه دارم مال تو. چشم های خسته پر انتظارم مال تو. یک دل دیوانه دارم با هزاران آرزو. آرزویم هیچ ، قلب بیقرارم مال تو! نوشته شده در چهارشنبه هشتم مرداد 1393ساعت 13:53 توسط کوثر. غزلی زیبا از جناب آقای حصاری. شعری از آقای رسول زاهدی. شعری از آقای دانیال رحمانیان. Design By : RoozGozar.com. وقتی سگها در بیابان از گرگ ها رشوه می گیرند. و مترسکها در مزارع با کلاغ ها تبانی می کنند. از وفاداری انسان ها چه انتظاریست؟ تاراج دل به تیغ دو ابروی دلبر است، مستی قلب عاشقم از جام کوثر است. . .
پسکوچه های دل
http://www.paskochehayedel.blogfa.com/post-5.aspx
نگران بهار نگران ماندم. گفتم بهار آمده است. درخانه هفت سینی مهیا کردم. مصحف درمقابل آینه . آینه درمقابلم تا صداقت آشکار گردد. بابهارانه ئی ،ترانه خوان توشوم؟ گفتا نی، نی ،چه حاصلت؟ گفتم بهارآمده است . غزل بگویم وبصوت رباب خوش نغمه ئی ساز کنم؟ گفتا ،عجبم زان دل غافلت. گل بناز در چمن نشست. همچون زهره پا در رقصی کشم. چنان به نرمی و تا ناز چمن نیازارم. تاک بار ور به یاقوت و شهد مصفا شود. نان درتنور و شرابی در سبو کنم. تنگدل درآسمان نگریست خیره. ابر بهاری درچشمانش به گریه نشست . گفت بهار در دل است. همیشه متکی...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
363
ته دنیای پانیک
کد جلوگیری از راست کلیک موس. اینجا جایی برا نوشتن حرفایی که تو دلم میمونه و هیچ وقت رو زبونم نمیاد مگر یه جایی مثه ته دنیا. پنجشنبه 3 بهمنماه سال 1392. رها (فتانه ملک محمدی) به کوروش (شهاب حسینی):. تو خواستی، منم اومدم . داستان ساده است . اگر آدم یه چیزی را از ته ته دلش و از صمیم قلبش بخواد اون اتفاق واقعا براش پیش میاد! شنبه 22 آذرماه سال 1393. میدونم جز یه نفر نمیاد که این پستو بخونه. شاید فقط واسه همون یه دوست وبلاگی اومدم اینجا بنویسم. که بدونه چه خبر بوده که من نتونستم این مدت پیاماشو جواب بدم.
سکوت سایه
با نگاهی هرس کن علف های هرز دلتنگی ام را . . . دختر بهاری.همیشه پاییزی. سکوت تنهایی شب در برکه ای خاموش. دلنوشته های یک مسافر. آرامشی از جنس باران. دلتنگی های بی انتها. سکوت تنهایی شب در برکه خاموش. قالب های وبلاگ اسکین. نگذار هرکس که آمد و ماندنی نشد. صداقتت را با خودش یدک بکشد. که هروقت از سر بی حوصلگی ،. از سر نبودن آرامشی،. آمد و سراغت را گرفت ،. حالت را پرسید ،. دلت را قل قلک داد و باز رفت و گم شد ،. تو بمانی و دنیایی اشک. تو بمانی و چرا و اما و اگر . آنکه میرود باید می رفته . بی اعتنایی ام را نبین.
سکوت شب زمستان
اعترافات گربه های دستگیر شده انجمن حمایت از حیوانات. خانم مینو صابری عزیز خبر از پلمپ دفتر و دستگیری گربه های انجمن حمایت از حیوانات. را داده است. مشروح اعترافات یکی از گربه های برانداز از سوی حشین برای ما فکس شده است که ما هم مضمون را عینا برای شما نقل کردیه ام. در اینجا "ب" مخفف بازجو است و "گ" مخفف گربه برانداز است. ب: خودت را معرفی کن. گ: من گربه فارسی هستم, توی آسایشگاه منو ملوس صدا می کردند, خارجی ها هم به من میگن پرژن کت. ب: متولد کجا هستی؟ گ: ورامین از توابع استان تهران. ب: شما غلط می کنی متعهد و...
๑۩ ترانه های دلتنگی ۩๑
๑ ترانه های دلتنگی ๑. شب سردی است و من افسرده راه دوری است و پایی خسته. تیرگی هست و چراغی مرده. می کنم تنها از جاده عبور. دور ماندند ز من آدمها. سایه ای از سر دیوار گذشت. غمی افزود مرا بر غم ها. فکر تاریکی و این ویرانی. بی خبر آمد تا به دل من قصه ها ساز کند پنهانی. نیست رنگی که بگوید با من. اندکی صبر سحر نزدیک است. هر دم این بانگ برآرم از دل. وای این شب چه قدر تاریک است. خنده ای کو که به دل انگیزم؟ قطره ای کو که به دریا ریزم؟ صخره ای کو که بدان آویزم؟ مثل این است که شب نمناک است. دیگران را هم غم هست به دل.
سکوت شب کویر
سکوتم ازرضایت نیست.دلم اهل شکایت نیست. تو پرسیدی شبی، احوال ماه و خوشه زیبای پروین را؟ بازم سلام وهزاران سلام به تو دوست خوبم. اینم یه شعر زیبای دیگه. امیدوارم خوب بخونی ودرکش کنی. تو آیا عاشقی کردی بفهمی عشق یعنی چه؟ تو آیا با شقایق بودهای گاهی؟ نشستی پای اشک شمع گریان تا سحر یک شب؟ تو آیا قاصدکهای رها را دیدهای هرگز،. که از شرم نبود شادپیغامی،. میان کوچهها سرگشته میچرخند؟ نپرسیدی چرا وقتی که یاسی، عطر خود تقدیم باغی میکند. و چشمان تو آیا سورهای از این کتاب هستی زیبا،. تلاوت کرده با تدبیر؟ نپرسیدی خدا ر...
سکوت شنیدنی. . . . . . . داود سوران
سکوت شنیدنی. . . . . . . داود سوران. ما خانواده ي افتاده ای هستیم / مادرم از پا/ پدرم از کار / من از چشمهای تو. تا جای خالی برادرم را. برای مادرم پر کرده باشم. تا " بی بی گل نساء ". مرا جای " محمد ابراهیم ". که هیچ وقت از جنگ برنگشت. تا هربار از نامردی مردت به تنگ می آیی. پسر کوچک ات را در آغوش بگیری. موهایش را دور انگشت ات بپیچی. نام مرا زیر لب زمزمه کنی. بعد گوشی را برداری. و به جای سلام برایم گریه کنی. هربار به چشم برادری نگاهم میکنی. فکر میکنم نه داود بودم. نه هیچ کس دیگری. تنها یک گزینه ی مناسب.
"سکوت شیشه ای"
ღ بی تو در حصار این شب سیاه عقده های گریه ی شبانه ام در گلو شکسته میشودღ. زنی که دوستش داری را به من معرفی کن. تا به او عاشق تو بودن را بیاموزم. مهم نیست آن زن من نیستم. مهم این است کسی کمتر از "عشق". نوشته شده در شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۴ساعت19:42توسط محکوم. نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۳ساعت21:17توسط محکوم. دلتنگی پیچیده نیست . . ! یک دل . . ! یک آسمان . . ! یک بغض . . ! و آرزو های ترک خورده . . ! نوشته شده در چهارشنبه هفدهم دی ۱۳۹۳ساعت10:58توسط محکوم. و هنوز نفهمیده باشی. با خطی از عطر.
سکوت تلخ
دریافت کد صفحه ورودی. سلام به همه ی عزیزانی که به وبم اومدن. و باحضورشون ونظرهاشون بهم دلگرمی دادند. شاید دیگه تو وب چیزی ننویسم. دیگه دلی واسه نوشتن ندارم. آخه دلم خیلی گرفته. تو زندگیم دل خیلی ها رو شاد کردم اما. الان دل خودم گرفته و. هیچ چیز این دنیا نمیتونه آرومم کنه. وبلاگم رو تقدیم کرده بودم به مصطفی عزیزم. شایدم روزی روزگاری برگشتم. آخرین جمله ای که واسه گفتن دارم اینه که:. خیلی دوست دارم گوگوری. ای روزگاراز خط خطے های م. ساده نگذر . . ! به یاد داشتہ باش . . . این دلنوشتہ ها را. چشم هایت را نبند.
Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ೋღ سکوتــ تنهـاییღೋ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ
می نوشتیم در آن. از غم و شادی و رویاهامان. از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم. من نوشتم از تو:. که اگر با تو قرارم باشد. تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد. که اگر دل به دلم بسپاری. و اگر همسفر من گردی. من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال. تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا! تو نوشتی از من:. من که تنها بودم با تو شاعر گشتم. با تو گریه کردم. با تو خندیدم و رفتم تا عشق. من نوشتم هر بار. با تو خوشبخترین انسانمولی افسوس. مدتی هست که دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من! Ƹ Ӝ Ʒ ღ سکوت تنهاییღ Ƹ Ӝ Ʒ. سرد بود...
بیاین به سایت جدیدم
بیاین به سایت جدیدم. بیاین به سایت جدیدم. سلاممن دیگه اینجا فعالیت نمیکنم(البته. Http:/ only-yas.blogfa.com/. Http:/ only-yas.blogfa.com/. نوشته شده در جمعه هجدهم بهمن ۱۳۹۲ساعت 15:26 توسط.
BLOGFA.COM
از ارائه خدمات در این آدرس به یکی از دلایل زیر معذوریم. تخطی از قوانین و توافقنامه استفاده از خدمات سایت. دستور مراجع قانونی جهت مسدود سازی وبلاگ. انتشار محتوای غیر اخلاقی یا محتوایی که براساس قوانین کشور تخلف است.
SOCIAL ENGAGEMENT