ssettayesh2.blogfa.com

metro2.blogfa.com

آخرین مسافر مترو -

http://www.metro2.blogfa.com/post-16.aspx

روایت دخترکی دستفروش از دنیای مترو. از دور و نزدیک شنیدم که بعضی ها درباره فروشنده ها چه قصه هایی سر هم می کنن! الان هم برای خودشون قضاوت می کنن که حتما دختره پا داده! حالم به هم می خوره از این که مورد قضاوت قرار بگیرم . بغضم می گیره . من که آروم نشستم روی صندلی و به کسی کار ندارم . پس چرا اینطوری سنگ روی یخم می کنی آخه خدایا! اصلا چطور به خودش اجازه داد کاغذ رو پرت کنه؟ به دخترای دیگه هم همینطوری پیشنهاد دوستی می ده؟ یا چون من دستفروشم لیاقتم کاغذ پرت کردنه ؟ شعری که زندگی ست. آتشی بود و فسرد!

metro2.blogfa.com

آخرین مسافر مترو - قطار می رود ... تو می روی... تمام ایستگاه می رود...

http://www.metro2.blogfa.com/post-17.aspx

روایت دخترکی دستفروش از دنیای مترو. قطار می رود . تو می روی. تمام ایستگاه می رود. از قطار پیاده می شه،میاد و درست روی صندلی کنار من می شینه. چشای درشت و معصومش رو خیره میدوزه بهم . دستاشو می گیره طرفم. ازم یه دستمال بخر. . می خندم بهش، دستاشو می گیرم:. منم مث خودت فروشنده ام فسقلی. تو پول داری . خودم دیدم الان پنج تومن کار کردی. دلم نمیاد بگم آخه این همه فروشم تا الانه. می گم :خب چند؟ اینا دستمالاش خارجیه. پرز نمی گیره. خرابم نمی شه. سه برابر خودشم آب جذب می کنه. سه تاش دو هزار تومنه. شعری که زندگی ست.

metro2.blogfa.com

آخرین مسافر مترو -

http://www.metro2.blogfa.com/post-14.aspx

روایت دخترکی دستفروش از دنیای مترو. این روزا پلیس به شدت درگیر دستگیری! خلافکاران و مجرمانی به نام دستفروشان متروست! به قول بچه ها اگر پلیس واسع جمع کردن مواد مخدر هم اینقدر همت می کرد تا حالا اعتیاد ریشه کن شده بود! گاهی هم توی ایستگاهها وقتی در قطار باز می شه یه دفعه دو-سه نفر پلیس یا لباس شخصی هجوم میارن تو و به کیف و ساک تک تک خانوما دقت می کنن.اگر کیف کسی بزرگ باشه یا نایلکس بزرگ همراهش باشه و ظاهرش هم به فروشنده ها بیاد(! من هنوز نتونستم بفهمم دستفروشی طبق کدوم قانون غیر قانونیه؟ قصه رابین هود گویا...

metro2.blogfa.com

آخرین مسافر مترو - من هنوز یک مسافرم... آخرین مسافر مترو...

http://www.metro2.blogfa.com/post-18.aspx

روایت دخترکی دستفروش از دنیای مترو. من هنوز یک مسافرم. آخرین مسافر مترو. یا اون خانوم نابینا که با وجود ساک سنگینم تا بالا رسوندمش از ترس اینکه حادثه های تلخ پارسال تکرار نشه . فقط یه تشکر خشک و خالی کرد، اما لحظه آخر که می خواست بره چنان دستم رو فشرد که تمام تنم لرزید. توی اون دست یه دنیا محبت و تشکر بود و اینقدر انرژی توی اون دستا بود که همه روزم ساخته شد. دیروز روز من بود خدایا! ممنونم ازت که دیروز رو فقط و فقط به خاطر من آفریده بودی! نوشته شده در جمعه چهارم شهریور ۱۳۹۰ساعت 14:20 توسط دخترک دستفروش.

metro2.blogfa.com

آخرین مسافر مترو

http://www.metro2.blogfa.com/8908.aspx

روایت دخترکی دستفروش از دنیای مترو. حتما متوجه شدید که این کوچولو یه پیشی محترم هستن! این فسقلی توی ایستگاه آزادی زندگی می کنه و معمولا میاد و دقیقا همونجایی که می بینید زیر تابلوی ( ورود به محوطه ریلی ممنوع) می شینه و خیلی آروم و متفکر آدما رو نگاه می کنه و بعد از چند دقیقه به همون آرومی که اومده بود می ره و توی تاریکی تونل گم می شه. چند باری سعی کردم برم نزدیکش و نوازشش کنم اما فرار کرد. نمی دونم! شایدم از دست ما آدماست که به عمق زمین پناه آورده. می دونید مامور محترم چه جوابی بهم داد؟ از قطار پیاده شدم...

metro2.blogfa.com

آخرین مسافر مترو

http://www.metro2.blogfa.com/9002.aspx

روایت دخترکی دستفروش از دنیای مترو. قطار می رود . تو می روی. تمام ایستگاه می رود. از قطار پیاده می شه،میاد و درست روی صندلی کنار من می شینه. چشای درشت و معصومش رو خیره میدوزه بهم . دستاشو می گیره طرفم. ازم یه دستمال بخر. . می خندم بهش، دستاشو می گیرم:. منم مث خودت فروشنده ام فسقلی. تو پول داری . خودم دیدم الان پنج تومن کار کردی. دلم نمیاد بگم آخه این همه فروشم تا الانه. می گم :خب چند؟ اینا دستمالاش خارجیه. پرز نمی گیره. خرابم نمی شه. سه برابر خودشم آب جذب می کنه. سه تاش دو هزار تومنه. به دخترای دیگه هم ه...

metro2.blogfa.com

آخرین مسافر مترو

http://www.metro2.blogfa.com/8910.aspx

روایت دخترکی دستفروش از دنیای مترو. امروز یه خانوم مهربون از یکی از بچه ها ۳۵ تا لباس زیر خریده بود! طفلک اینقدر خوشحال بود که نمی دونست چیکار کنه! همون موقع که از قطار بیرون اومد وسایلشو جمع کرد که بره. تازه شانست گفته. بمون امروز حسابی درمیاری ایشالا. با خودم گفتم برو به سلامت. امان از دل عاشق شما مادرا. پ ن۱ : خانم مهربونی که شاد کردی دل این مادر مهربونو، غصه ازت دور باشه الهی. پ ن۲:امتحانام داره شروع می شه. نوشته شده در چهارشنبه یکم دی ۱۳۸۹ساعت 21:28 توسط دخترک دستفروش. شعری که زندگی ست.

metro2.blogfa.com

آخرین مسافر مترو

http://www.metro2.blogfa.com/8912.aspx

روایت دخترکی دستفروش از دنیای مترو. حالم خیلی بهتره این روزا! از خطی که توش بودم فرار کرده م و گریخته ام به خطی دی. گه که پلیسهای کمتری داره -نمی گم کدوم خط که پلیس یادش نیاد و از فردا اونجا پر از مامور نشه! امروز آخرین روزی بود که توی سال 89 رفتم مترو. یه چند روزی تعطیلیه و خونه خاله و عمه مهمونی رفتن. دلم می خواد چند روز مال خودم باشم و به مترو و استرسش فکر نکنم. برای تعطیلات مجله محبوبم-چلچراغ- رو بعد از سالها خریدم و با شوق و ذوق شروع کردم به خوندنش. شعری که زندگی ست. آتشی بود و فسرد!

metro2.blogfa.com

آخرین مسافر مترو

http://www.metro2.blogfa.com/8911.aspx

روایت دخترکی دستفروش از دنیای مترو. این روزا پلیس به شدت درگیر دستگیری! خلافکاران و مجرمانی به نام دستفروشان متروست! به قول بچه ها اگر پلیس واسع جمع کردن مواد مخدر هم اینقدر همت می کرد تا حالا اعتیاد ریشه کن شده بود! گاهی هم توی ایستگاهها وقتی در قطار باز می شه یه دفعه دو-سه نفر پلیس یا لباس شخصی هجوم میارن تو و به کیف و ساک تک تک خانوما دقت می کنن.اگر کیف کسی بزرگ باشه یا نایلکس بزرگ همراهش باشه و ظاهرش هم به فروشنده ها بیاد(! من هنوز نتونستم بفهمم دستفروشی طبق کدوم قانون غیر قانونیه؟ قصه رابین هود گویا...