stars-and-sky.blogfa.com

nojavoone-fahim.blogfa.com

...بی پرده بگویم

http://nojavoone-fahim.blogfa.com/9003.aspx

مدرسه ای نوشت 2*. این رفیق جان من است! از همان دفعه ی اول که دیدمش اعتراف می کنم که کلی عاشقش شدم! حتی بدجور بهش چشم داشتم! اصولا رونق ویژه ای به دفتر همیشه پر رونق خانم ج. یا همان معاون بسیار دوست داشتنی ما داده بود. دفتر خانم معاون پر از چیزهای دوست داشتنی است همیشه. از عکس های سفر سمنان به دیوار پشت سر خانم معاون جان و شعر های تازه ی زیر شیشه ی میز گرفته تا حلوای خرما و کرفس خام! به علاوه ی خود خانم معاون جان دوست داشتنی و این اواخر هم، همین رفیق تازه! یعنی: "دختری که سیمی است! و این که خانم معاون جان!

nojavoone-fahim.blogfa.com

...بی پرده بگویم

http://nojavoone-fahim.blogfa.com/8907.aspx

سه روح در سه بدن! 1- مریم مغشوش (دچار غش (! می شود و از سر کلاس اول به دفتر، و بعد به آکادمی* منتقل می شود. 2- 5 دقیقه بعد زهرا دچار حال بدی می شود و خودش، خودش را به آکادمی منتقل می کند. 3- 5 دقیقه بعد خانم شفیعی انگار که بودن من سر کلاس موجب آزارش باشد، بر می گردد و خیلی جدی،می گوید: "هدی! تو نمی خوای بری آکادمی؟ من هم خیلی جدی جواب می دهم: "چرا! می خواستم بگم روم نمیشد! یعنی این جوری ایم ما! ارسال شده از پارسال، محض خالی نبودن عریضه! آکادمی سنجش سلامت یا جایی که دکتر موسسه در آن جا مستقر است! کاف با ذ...

nojavoone-fahim.blogfa.com

...بی پرده بگویم - تکان

http://nojavoone-fahim.blogfa.com/post-226.aspx

پر از حرفم. چیزی مدام توی گلویم لانه می کند و با هر تکانی می خواهد که بالا بیاید. تو بگو تکان های سرویس روی آسفالت های خراب خیابان باشد، یا خواندن خبرها و نامه های تکان دهنده. تکان که شاخ و دم ندارد! وقتی که بنشینی روی گلیم و تکیه بدهی به پشتی و زل بزنی به پله های بالای سر کافه ی نیمه تعطیلتان هم تکان تکان می خوری، وقتی اشک ها، سنگین، قل بخورند و بچکند روی کاغذها و چروکشان کنند و پیر هم ، چیزی جایی دارد تکان می خورد. گاهی حتی نشستن سفیدی گچ روی تخته سیاه کلاس تاریخ هم تکان دهنده است رفیق. زمان از لا به ل...

nojavoone-fahim.blogfa.com

...بی پرده بگویم - مدرسه ای نوشت 2*

http://nojavoone-fahim.blogfa.com/post-233.aspx

مدرسه ای نوشت 2*. این رفیق جان من است! از همان دفعه ی اول که دیدمش اعتراف می کنم که کلی عاشقش شدم! حتی بدجور بهش چشم داشتم! اصولا رونق ویژه ای به دفتر همیشه پر رونق خانم ج. یا همان معاون بسیار دوست داشتنی ما داده بود. دفتر خانم معاون پر از چیزهای دوست داشتنی است همیشه. از عکس های سفر سمنان به دیوار پشت سر خانم معاون جان و شعر های تازه ی زیر شیشه ی میز گرفته تا حلوای خرما و کرفس خام! به علاوه ی خود خانم معاون جان دوست داشتنی و این اواخر هم، همین رفیق تازه! یعنی: "دختری که سیمی است! و این که خانم معاون جان!

laxme.parsiblog.com

خیانت - الهه ی عشق

http://laxme.parsiblog.com/Posts/51/خيانت

سه شنبه 87/10/24 ساعت 12:34 عصر. یه پنجره با یه قفس ، یه حنجره بی هم نفس. سهم من از بودن تو ، یه خاطرس همین و بس. توو این مثلث غریب ، ستاره ها رو خط زدم. دارم به آخر می رسم ، از اونور شب اومدم. یه شب که مثل مرثیه ، خیمه زده رو باورم. میخوام تو این سکوت تلخ ، صداتو از یاد ببرم. بزار که کوله بارمو روشونه شب بزارم. باید که از اینجا برم ، فرصت موندن ندارم. داغ ترانه توو نگام ، شوق رسیدن توو تنم. تو حجم سرد این قفس ، منتظر پر زدنم. من از تبار غربتم ، از آرزو های محال. قصه ما تموم شده ، با یه علامت سوال. همه ع...

magicalworldhp.blogfa.com

دنیای جادویی

http://magicalworldhp.blogfa.com/88071.aspx

خوشحال میشیم که نظرشمادوستان روهم درباره وبلاگون بدونیم .اگرپیشنهاد یاانتقادی دارید می تونید دربخش نظرات بامادرمیون بذارید. کورتنی چتویند , طرفداران کتاب های فانتزی" /. Http:/ magicalworldhp.blogfa.com. به وبلاگ دنیای جادویی خوش آمدید .ماسعی می کنیم جدیدترین اخبارهری پاترودارن شان رو برای مطالعه ی شما دوستان بذاریم وامیدواریم که لحظات خوبی رودراین وبلاگ سپری کنید. خوشحال میشیم که نظرشمادوستان روهم درباره وبلاگون بدونیم .اگرپیشنهاد یاانتقادی دارید می تونید دربخش نظرات بامادرمیون بذارید. هفته او ل آذر ۱۳۸۹.

laxme.parsiblog.com

همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی که هنوز م - الهه ی عشق

http://laxme.parsiblog.com/Posts/46/همه%20عمر%20بر%20ندارم%20سر%20از%20اين%20خمار%20مستي%20%20%20%20%20%20%20%20%20%20%20%20%20%20%20%20%20%20%20كه%20هنوز%20م

همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی که هنوز م. چهارشنبه 87/10/11 ساعت 1:50 عصر. شب است و باز چراغ اتاق میسوزد. دلم در آتش آن اتفاق میسوزد. در این یکی دو شبه حال من عوض شده است. و طرز زندگیام کاملا عوض شده است. صدای کوچه و بازار را نمیشنوم. و مدتی است که اخبار را نمیشنوم. اتاق پر شده از بوی لاله عباسی. من و دو مرتبه تصمیمهای احساسی. اتاق، محفظهی کوچک قرنطینه. کنار پنجره بیمار صبح آدینه. کنار پنجره بودم که آسمان لرزید. دو قلب کوچک همزاد همزمان لرزید. چه ناگهانی و ناباورانه آن شب سرد. تولد داداشی جونمم پیش...

nojavoone-fahim.blogfa.com

...بی پرده بگویم -

http://nojavoone-fahim.blogfa.com/post-234.aspx

هیچ می دانستی هزار هزار سبز وجود دارد توی نقاشی های خدا و هزار هزار پرنده که با هزار زبان می خوانند و بی نهایت قطره ی باران که روی شالیزار های سبز لیز می خورند و آدم هایی اهل روستا که گرچه دل پری دارند اما رویشان گشاده است؟ پن: از این که چشم دارم و گوش و می توانم همه ی حجم ریه ام را هنوز هم پر کنم از اکسیژن ناب خوشحالم. :). نوشته شده در شنبه چهارم تیر ۱۳۹۰ 20:45 توسط هدی شیرزاد. DESIGN BY : NIGHT SILENCE. دوستی نیز گلی است. قصیده ای برای غزل. من این جا ریشه در خاکم. پرسه ای در عالم دور. نمی دونم (پانته آ).

napoleon.blogfa.com

خاطره های نداشته

http://www.napoleon.blogfa.com/8711.aspx

داغ زدند نام تو را بر پیشانی ام. اینگونه بود که هرکه مرا دید جز نام تو چیزی نیافت. آنجا که می نوشت خدا نام مرا بر دفتر زمین. نام تو را بر ابرهای آسمان نوشت. پایان من شدی، آغاز دیگری. نقطه را بر می دارم به امید اینکه برگردی . تمام نشدم من هنوز برگرد. نقطه را به دست خود بگذار. می خواهم آخرین تنفس دنیایم. با دست های گرم تو گرفته شود. می خواهم آخرین تصویری که چشمهایم می بیند. و لبخند شیرین لبانت باشد. نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۸۷/۱۱/۱۷ساعت 1:44 توسط آمیتیس. من و خودم دوتایی. چند روز بود دلم برای خودم تنگ شده بود.

napoleon.blogfa.com

خاطره های نداشته -

http://www.napoleon.blogfa.com/post-70.aspx

من از این همه نزدیکی می ترسم! پن: دوباره افتادم به نوشتن! نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۰۳ساعت 3:53 توسط آمیتیس. قهوه ات را بنوش و باور کن،من به فنجان تو نمی گنجم!