sultan.blogfa.com

sonia122.blogfa.com

دیوانه مرغ ازقفس پرید -

http://www.sonia122.blogfa.com/post/4

دیوانه مرغ ازقفس پرید. تکیه بردیوارکردم خاک برپشتم نشست دوستی باهرکه کردم عاقبت قلبم شکست. خيانت کرده ام . آری. و بر عشق تو می خندم. دو چشمت را خودم امشب. به روی خویش می بندم. خيانت کرده ام . آری. نمی دانی و می گویم. بدان راهی دگر بی تو. برای عشق می جویم. وفایم را ندیدی که. خيانت را ببین حالا. دل تنگم ندیدی که. دل سنگم ببین اما. ندیدی گریه هایم را. خيانت کرده ام تا تو. ببینی خنده هایم را. خيانت کرده ام . آری. چه خشنودم که می دانی. که قلبم را بسوزانی. امانت داده بودم دل. چه آوردی به روز دل. حال من بد نیست.

sonia122.blogfa.com

دیوانه مرغ ازقفس پرید -

http://www.sonia122.blogfa.com/post/11

دیوانه مرغ ازقفس پرید. تکیه بردیوارکردم خاک برپشتم نشست دوستی باهرکه کردم عاقبت قلبم شکست. تیغ و رگ و مرگ. این است حقیقت عاشقی. همان بیت اول رگم را زدم. چه ترسی از این کارها داشتم. دلم پا نمیداد اما زدم. دوسه قطره که روی کاغد چکید. تو را توی خون دیدم و جا زدم. و خون بیشتر شد تو جاری شدی. لب کاغذم را کمی تازدم. و تو ریختی روی گلهای فرش. به این بخت کم رنگ تیپا زدم. حضور تو درخون من محو شد. ومن باز درعشق درجا زدم. وآنقدر مشتاق مردن شدم. که حتی خودم را به حاشا زدم. نگاهی به تیغ و نگاهی به رگ. خسته ی خسته ام.

sonia122.blogfa.com

دیوانه مرغ ازقفس پرید -

http://www.sonia122.blogfa.com/post/6

دیوانه مرغ ازقفس پرید. تکیه بردیوارکردم خاک برپشتم نشست دوستی باهرکه کردم عاقبت قلبم شکست. خيانت دیدم و گفتم : تلافی می کنم من هم. اگر با دیگری باشم سبک تر می شود دردم. خيانت کردم اما تو ز من با طعنه پرسیدی :. چرا با اینکه بیزاری دچار ترس و تردیدی؟ خيانت کردی و چون ابر به ش ک م گریه باریدم. خيانت کردم و اشکی به چشمانت نمی دیدم. تلافی کردم و دردی فزون گردیده بر دردم. درونت از غمم خالیست خيانت من به خود کردم. گناهت گردنم مانده چه تاوانی که پس دادم. چه کردم با خیالاتم نخواهد رفت از یادم . وگلزارم چه ویران شد.

sonia122.blogfa.com

دیوانه مرغ ازقفس پرید -

http://www.sonia122.blogfa.com/post/8

دیوانه مرغ ازقفس پرید. تکیه بردیوارکردم خاک برپشتم نشست دوستی باهرکه کردم عاقبت قلبم شکست. غصه می سوزد مرا ، باران ببار. کوچه می خواند تو را ، باران ببار. ابرها را دانه دانه جمع کن. بر زمین دامن گشا ، باران ببار. خاک اینجا تشنه ی دلتنگی است. آسمان را کن رها ، باران ببار. باغبان از کوچه باغان رفته است. ابر را جاری نما ، باران ببار. موج میخواهد بیابان سکوت. با خو د دریا بیا ، باران ببار. تا بیاید آن بهار سبز سبز. تازه تر باید هوا ، باران ببار. سینه ام آشوب و دل خونابه است. غصه می سوزد مرا ، باران ببار.

sonia122.blogfa.com

دیوانه مرغ ازقفس پرید

http://www.sonia122.blogfa.com/1394/04

دیوانه مرغ ازقفس پرید. تکیه بردیوارکردم خاک برپشتم نشست دوستی باهرکه کردم عاقبت قلبم شکست. آسمان زیبا امشب دلم گرفته. از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته. یک سینه غزق مستی دارد هوای باران. از این خراب رسوا امشب دلم گرفته. امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم. شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته. خون دل شکسته بر دیدگان تشنه. باید شود هویدا امشب دلم گرفته. ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو. پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته. گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است. فردا به چشم اما امشب دلم گرفته. غروبا میون هفته بر سر قبر یه عاشق.

sonia122.blogfa.com

دیوانه مرغ ازقفس پرید -

http://www.sonia122.blogfa.com/post/7

دیوانه مرغ ازقفس پرید. تکیه بردیوارکردم خاک برپشتم نشست دوستی باهرکه کردم عاقبت قلبم شکست. خدایا امشب مهمانم باش. به صرف یک قهوه تلخ. شقايق گفت :با خنده نه بيمارم، نه تبدارم. اگر سرخم چنان آتش حديث ديگري دارم. گلي بودم به صحرايي نه با اين رنگ و زيبايي. نبودم آن زمان هرگز نشان عشق و شيدايي. يکي از روزهايي که زمين تبدار و سوزان بود. و صحرا در عطش مي سوخت تمام غنچه ها تشنه. ومن بي تاب و خشکيده تنم در آتشي مي سوخت. ز ره آمد يکي خسته به پايش خار بنشسته. و عشق از چهره اش پيداي پيدا بود ز آنچه زير لب. صداي قلب ...

sonia122.blogfa.com

دیوانه مرغ ازقفس پرید -

http://www.sonia122.blogfa.com/post/14

دیوانه مرغ ازقفس پرید. تکیه بردیوارکردم خاک برپشتم نشست دوستی باهرکه کردم عاقبت قلبم شکست. آسمان زیبا امشب دلم گرفته. از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته. یک سینه غزق مستی دارد هوای باران. از این خراب رسوا امشب دلم گرفته. امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم. شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته. خون دل شکسته بر دیدگان تشنه. باید شود هویدا امشب دلم گرفته. ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو. پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته. گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است. فردا به چشم اما امشب دلم گرفته. سلام ممنون که سرزدی خوش اومدی.

sonia122.blogfa.com

دیوانه مرغ ازقفس پرید -

http://www.sonia122.blogfa.com/post/12

دیوانه مرغ ازقفس پرید. تکیه بردیوارکردم خاک برپشتم نشست دوستی باهرکه کردم عاقبت قلبم شکست. فاجعه است ومن امروزب اين فاجعه نفرين کردم. ک چراجاي تودرخانه چشمم خاليست؟ ک چراديدن ماممکن نيست؟ چراحاصل اين دوستي فقط فاصله است. نوشته شده در دوشنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 15:11 توسط سونیا. سلام ممنون که سرزدی خوش اومدی. برای شادی روحم صلوات بفرستید واقع. مرگ سزاوارم برای مردنم هرشب دعا کن. خسته ی خسته ام. شماره شناسنامه: دو صفحه بی مفهوم. محل صدور: دنیای فراموش شدگان. تاریخ تولد: روزی که چشمانم به چشمان تو افتاد.

sonia122.blogfa.com

دیوانه مرغ ازقفس پرید

http://www.sonia122.blogfa.com/1392/05

دیوانه مرغ ازقفس پرید. تکیه بردیوارکردم خاک برپشتم نشست دوستی باهرکه کردم عاقبت قلبم شکست. بنال ای نی که من غم دارم امشب. نه دلسوز و نه همدم دارم امشب. دلم زخم است از دست غم یار. هم از غم چشم مرهم دارم امشب. همه چیزم زیادی میکند، حیف! که یار از این میان کم دارم امشب. چوعصری آمد از در ،گفتم ای دل. همه عیشی فراهم دارم امشب. ندانستم که بوم شام رنگین. به بام روز خرم دارم امشب. برفت و کوره ام در سینه افروخت. ببین آه دمادم دارم امشب. به دل جشن عروسی وعده کردم. ندانستم که ماتم دارم امشب. مگر آبستن عیسی است طبعم.