tanhatarinshaer.blogfa.com
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمانشاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان - زمزمه هایی از سر دلتنگی،همین و بس...
http://tanhatarinshaer.blogfa.com/
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان - زمزمه هایی از سر دلتنگی،همین و بس...
http://tanhatarinshaer.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.5 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
4
SITE IP
209.126.116.165
LOAD TIME
0.453 sec
SCORE
6.2
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان | tanhatarinshaer.blogfa.com Reviews
https://tanhatarinshaer.blogfa.com
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان - زمزمه هایی از سر دلتنگی،همین و بس...
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان - هشتم اردیبهشت هشتاد و هشت
http://www.tanhatarinshaer.blogfa.com/post-52.aspx
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان. زمزمه هایی از سر دلتنگی،همین و بس. هشتم اردیبهشت هشتاد و هشت. شب آخر که رسید. ساعت انگار که کم حوصله بود. تپش تند دل و خیسی چشم. آخرین صفحه آن خاطره بود. دل پر حرف و سکوتی آرام. اوج امید و سرابی از یأس. جمع اضداد ب دم آن شب نحس. التماسی که به چشمم آویخت. اشکهایی که پایت می ریخت. حرفهایی که پس لهجه بغضم خوب مفهوم نبود. از دلت ساز مخالف نربود. تلخی اش تلخی زهر. لرزه ای بر تن شهر. مرگ بر آن شب شوم. و به یادت هر بار. صفحه آخر آن خاطره را. می نویسم صد بار.
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان - پنجم مرداد هشتاد و هفت
http://www.tanhatarinshaer.blogfa.com/post-53.aspx
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان. زمزمه هایی از سر دلتنگی،همین و بس. پنجم مرداد هشتاد و هفت. از تو می پرسم! چشمهایم سوی سابق را ندارد ای دریغ. دستهایم قدرت سابق ندارد ای فغان. این منم یا سایه ام؟ باز کن لبهای تاریکت به حرف. بشکن این تابوت ژرف. آه اینجا سردم است. آه اینجا چک چک باران نرم. همچو آوای هزاران مبهم است. همچو جغدی شوم چشمت را به چشمم بسته ای. رنگ بیزاری به جانم می زنی. برق تیغ و جوی سرخی در تنم. وقت کوتاهی و حرفی بر لبم. می روم آرام در عمق شبم. عهد یاران را چه شد؟ بوی باران را چه شد؟
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان - بیست و هشتم آذر هشتاد و هفت
http://www.tanhatarinshaer.blogfa.com/post-49.aspx
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان. زمزمه هایی از سر دلتنگی،همین و بس. بیست و هشتم آذر هشتاد و هفت. و زمان خواهد گفت. راز من را به زمین. لحظه خواب نهایی در خاک. یا که صبحی دلپاک. پیکرم ساکت و سرد. فارغ از رنج و عذاب. خاک بر چهره من. می شود همچو نقاب. آه آن لحظه چه حالی دارد. لحظه خوب رهایی از فکر. وحشت از عاقبت صحبت بی پرده و رک. لذت از مزه دود. بحث در مسأله بود و نبود. صبح و بیداری زود. و زمان خواهد دید. با کمی دیری و زود. فارغ از سوخت و سوز. اشعار تر نیست،زیرا خاطر حزین است.
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان - سی ام دی هشتاد و هفت
http://www.tanhatarinshaer.blogfa.com/post-47.aspx
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان. زمزمه هایی از سر دلتنگی،همین و بس. سی ام دی هشتاد و هفت. روزها را با خواب. و شبم را با دود. راهی سطل زمان می دارم. و خودم می دانم. که من از شکل خودم بیزارم. وای از این خنده احمق واری. که به لبها دارم. شدم آن مردک دیوانۀ تلخ. تابوی ذهنیت کودکی ام. به همان کوچکی ام! وای ، ای وای چه شد؟ شدم آن چیز که می ترسیدم. شکل کابوس پریشان بدی. که به شب می دیدم. کودکی را چه بگویم که دریغ. عوض سرسره والا کلنگ. خانه ای ساختن از ماسه و سنگ. ذوق پا کردن یک کفش قشنگ. وای بر ما دل من.
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان - بیست و ششم اردیبهشت هشتاد و نه
http://www.tanhatarinshaer.blogfa.com/post-57.aspx
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان. زمزمه هایی از سر دلتنگی،همین و بس. بیست و ششم اردیبهشت هشتاد و نه. گل بی خار تویی آن مه دلدار تویی. برده دل از من و دلداده اغیار تویی. ذکر هر روز تویی فکر شبانگاه تویی. جاری ثانیه ها در پس پندار تویی. طالع نحس منم ، جغد سر بام منم. طالع سعد تویی ، چلچله و سار تویی. من چو دلم ردگی و گریه هنگام وداع. شوق و دلبستگی لحظه دیدار تویی. نفس تازه امید دمیدی به سرم. کهنه را آنکه نمودست دل آزار تویی. دل بی رونق ما گر سر و سامان بگرفت. باعث و بانی این رونق بازار تویی.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
SayehRoshan
1587;ايه. 1585;وشن. 1606;وشته های گذشته. 1575;رسال نامه. 1604;يست وبلاگهاي فارسي. 1602;البهاي فارسي. 1606;از قلم. 1601;رياد زير آب. 1605;هاجر. 1610;ادداشتهای پراکنده فرهنگ. 1570;بی آسمانی. 1586;نده گی. 1576;هار خانوم. 1570;يينه. 1586;نان ايران. Thursday, June 26, 2003. از خدا خواست و خواست. لطف خدا محقق شد و عطيه الهی پيش رويش قرار گرفت. عطيه را ديد.اما جاهل از ارزش آن ، در حسرت عطيه ديگران سوخت و سوخت. عطيه رفته بود . به جايی که قدرش را بدانند. و حسرتش تا ابد ماندگار شد. Sunday, June 22, 2003. اين ديوار...
ساری سونبوللو تارلا
اؤرک یارالار لا دولو.اما بهانه سیز گلدیم. گؤزوم آیدین تانریمین اؤزی ینه گولدی منه. یاریمین گلمه یینی سانکی روا بیلدی منه. گؤزوم آیدین ینه ده دوست الینی آلدیم اله. تار گئجه م اولدی ایشیق تا که سحر گولدی منه. گؤزوم آیدین نه غمیم وارگله جک گونلریمه. اوره ییم شوقا گلیب اولما تازا ایلدی منه. گئجه گوندوز نفسیم تازه لنیپ شاد یاشیرام. شعریمین بندینی آشدیقجا شیرین دیلدی منه. گؤزوم آیدین ینه ده باخدی خمار گؤزلو خومار. کونلومون صاحیبی اول باغچادا بولبولدی منه. ینه جانلاندی جانیم آب حیات وئردی دئدیم. آمما کیم اولدوغ...
دلم فقط برای تومیتپدبرای عشق پاکت گلم
دلم فقط برای تومیتپدبرای عشق پاکت گلم. دلم برایت تنگ است تو پیشم باش که شانه هایت تکیه گاه گرمی برای دردودل های عاشقانه است. سلام به همه اینقدر اینو درست نکردم که تصمیم گرفتم یه وبلاگ دیگه درست کنم واسه اونی که خیلی دوستش دارم وقتی کارهاش تموم شد آدرسشو میزارم واستون. نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم مهر ۱۳۸۹ساعت 10:33 توسط .: ابراهیم حسینی : . بازم معذرت از همتون. نوشته شده در شنبه ششم شهریور ۱۳۸۹ساعت 15:55 توسط .: ابراهیم حسینی : . سلام به دوستهای گلم. با سلام خدمت تو ای ایرانی. امیدوارم حالتان خوب باشد.
تنها ترین ستاره
بيش از اينها، آه آري. بيش از اينها ميتوان خاموش ماند. دلم می خواهد جااا بمانم در "خوابیدی بدون لالایی و قصه.". دلم می خواهد جااار بزنم با "تو که بارونو ندیدی.". دلم می خواهد نرررم بخوانم با "صدای خش خش برگهای خزونی. توی گوشم ناله می کرد.". دلم می خواهد همچنان که برادرها و خواهرم روی تخته بند قالی، با "لحظه ای با من باش."، با "روی سکوی کنار پنجره. همه شب جای منه." هی می بافند و می بافند، من هی بخوانم و بازی کنم، و خستگی هاشان را نفهمم و خسته نشوم و به هر طرف بپیچم و باز بخوانم. دیگه بیدار نمی شی با نگرونی.
tanhatarinshabgard87.blogfa.com
BLOGFA
این وبلاگ به دستور کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه مسدود شده است. محتوای وبلاگ محفوظ است و تنها از نمایش عمومی آن جلوگیری شده است. جهت اطلاعات بیشتر بخش راهنمای پیگیری جهت رفع فیلتر وبلاگهای مسدود شده توسط کارگروه. را مطالعه کنید. [BLOGFA.COM].
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان
شاعر بی چشم و دهان،گم شده در وزن زمان. زمزمه هایی از سر دلتنگی،همین و بس. بیستم اسفند هشتاد و نه. لحظه ای بر گرد من پروانه باش. مرهم درد دل دیوانه باش. نیست یک شب چون هزاران شب،شبی. قصه باش و بعد از آن افسانه باش. شکل خود را هدیه کن بر جان من. بهر تو م ی می شوم پیمانه باش. رفتنت این خانه را ویرانه کرد. حال خود مهمان این ویرانه باش. بازگشتت آب روی آتش است. مرغ دل را باز آب و دانه باش. زنده کن آن خاطرات کهنه را. باز با جور و جفا بیگانه باش. سوی من برگرد محتاج تو ام. شب چراغ تابناک خانه باش. این خنده های تل...
...به نام تنها رفیق تنهاییام
به نام تنها رفیق تنهاییام. خیلی حرفها توی قلبم مونده که. بذار نگم. تنها ترین تنها منم. نوشته شده در یکشنبه سوم مهر 1390ساعت 11:20 توسط تنهاترین تنها. سلام به همه ی دوستان وبلاگ نویس. با عرض پوزش بنده تا مدتی نامشخص. وب رو میخوام تعطیل کنم. دیگه حوصله شو ندارم. میخوام یکم فکرم درگیر اینترنت و . نباشه. اگه کامنتاتون تایید نشد و به وبتون سر نزدم امیدوارم دلخور نشید. شاید بعدا بعدا ها دوباره بیام. استاد خراطها ميگه: :. گرچه مغرورم ولي تو. بگي برگرد. بر ميگردم! با آرزوی موفقیت برای همتون. نوشته شده در شنبه بی...
ღ♥•.¸.¤ دَرد تَـלּـهـآیـﮯ ¤.¸.•♥ ღ
ღ د رد ت ל هآیﮯ . . ღ. این روزها همه آدمها درد دارند درد پول،درد عشق ،درد تنهایی ،این روزها چقدر یادمان میرود زندگی کنیم. کمی که لابه لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنی. مهربان، صبور، کمی هم بهانه گیر. اگر نوشته هایم را بیابی ، منم همان حوالی ام! تاريخ چهارشنبه سیزدهم اسفند ۱۳۹۳ساعت 17:0 نويسنده ღهستیღ. شرح: دختری تنها" src="http:/ nightnama.ir/gallery/include/file/1.gif" alt="1.gif" width="390" height="266" /. روزی خواهم رفت و ديگر هرگز. و ديگر هرگز بر نخواهم خواست. روزی چشمانم برای هميشه بسته. تاريخ جمع...
♥♥♥ معرفی به عشق♥♥♥
بی تو همدمم شده قلم و کاغذ تنها. چیزی که ازت دارم یه عکس پارست. اونم همدمی واسه این دل سادست. با اون خاطره هایی که واسم شیرین و تلخه. بهت میگم خداحافظ گرچه گفتنش سخته. دفتر خاطراتت و تو خلوتت بسوزون. یادت نره که کی بودی به دلت هم بفهمون. اگه یه روز من و دیدی به روت نیار که دیدی. حتی اگه صدات زدم به روت نیار شنیدی. کی گفته نفرین می کنم، غصه به تو حروومه. خوشبختی تو گل من، همیشه آرزومه! به دریا شکوه بردم از شب دشت. وزین عمری که تلخ تلخ بگذشت. به هر موجی که گفتم غم. سری میزد به موج و باز میگشت! دانلود فیلم ...
...tAnHaTaRiNtAnHa...
اين وبلاگ يه دوست جديده واسه من و تنهاايم. این وبلاگ یه دوست جدیده واسه من و تنهاایم. گريه نمی كنم،نه اينكه سنگم. گريه غرورمو بهم ميزنه. مرد برای هضم دلتنگياش،گريه نمی كنه،قدم می زنه. اگه صدام شنيده ميشه،. اگه گاهی زير چشمی نگاهم ميكنی،. بهم كمك كن تا فراموش كنم هرچيكه بود. بهم كمك كن تا دوباره بسازم. بهم كمك كن تا عشق ورزيدن را بياموزم. نوشته شده توسط ابوالفضل غلامحسيني كرماني در یکشنبه چهارم مرداد ۱۳۸۸. به نام آفريننده باران. امروز عصر،وقتيكه از خوندن كتابم خسته شدم،دراز كشيدم و اونو روی صورتم گذاشتم.
tanhatarintanha-h70.blogfa.com
...tanhatarintanhaye shahr
نوشته شده در یکشنبه بیست و یکم اردیبهشت 1393ساعت 14:32 توسط PaRi. نوشته شده در دوشنبه هشتم اسفند 1390ساعت 19:14 توسط PaRi. روزمرگم هرکه شیون کنداز دوروبرم دورکنید. همه رو مست خراب از می انگور کنید. مرد غسال مرا سیر شرابش بدهید. مست مست ازهمه جا حال خرابش بدهید. مگذارید که بیاید واعظ. پیر میخوانه بخواند غزلی از حافظ. جای تلقین به بالای سرم دف بزنید. شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید. وسط سینه ی من چاک زنید. اندرون دل من یک قلم تاک زنید. روی قبرم بنویسید آن وفادار برفت. آن جگر سوخته ی خسته از این دار برفت.