parha.ir
^ مــــرغ بــاغ ملکـــوت ^ - سوال بی جواب
http://www.parha.ir/post/30
فاصله ایست به درازای من تا من. و در این هیاهوی غریب من این من را. مرغ باغ ملکوت ". نوشته شده در تاریخ سه شنبه 1392/03/7 توسط احسان هنرمند نظرات . زاهدی می گفت روزی کودکی دیدم که چراغی در دست داشت . گفتم این روشنایی را از کجا اوردهای؟ کودک چراغ را فوت کرد و ان را خاموش ساخت ! و گفت: تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت ؟ از من تا خدا راهی نیست. فاصله ایست به درازای من تا من. و در این هیاهوی غریب من این من را. قشنگ ترین دختر دنیا. دویدن بیاموز، پرواز را و اشتیاق را. كسی كه هزار سال زیست.
parha.ir
^ مــــرغ بــاغ ملکـــوت ^
http://www.parha.ir/page/1
فاصله ایست به درازای من تا من. و در این هیاهوی غریب من این من را. مرغ باغ ملکوت ". نوشته شده در تاریخ سه شنبه 1392/03/7 توسط احسان هنرمند نظرات . دختر کوچکی با معلمش درباره نهنگها بحث مىکرد. معلم گفت: از نظرفیزیکی غیر ممکن است که نهنگ بتواند یک آدم را ببلعد،. زیرا با وجود این که پستاندار عظیمالجثهاى است،. ام ا حلق بسیار کوچکی دارد. دخترک پرسید :. پس چه طور حضرت یونس وسیله یک نهنگ بلعیده شد؟ معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمىتواند آدم را ببلعد. این از نظر فیزیکی غیر ممکن است. وقتی از گل فروشی خا...
parha.ir
^ مــــرغ بــاغ ملکـــوت ^ - دختر آدامس فروش !!
http://www.parha.ir/post/24
فاصله ایست به درازای من تا من. و در این هیاهوی غریب من این من را. مرغ باغ ملکوت ". نوشته شده در تاریخ پنجشنبه 1391/04/1 توسط احسان هنرمند نظرات . دختر بر خلاف همیشه که به هر رهگذری می رسید آستین پیراهن او را میکشید. تا یک بسته آدامس بفروشد،. این بار ایستاده بود و به زنی که روی صندلی پارک نشسته. و بچه اش را در آغوش کشیده بود ،نگاه میکرد. گاه گاهی که زن به فرزندش لبخند میزد،. لب های دختر نیز بی اختیار از هم باز میشد. بعداز مدتی دخترک دستش را به طرف جعبه برد،. دخترک گفت: بگیر، پولی نیست! قشنگ ترین دختر دنیا.
baghani77.mihanblog.com
اینجا چراغی روشن است. - یك روز زخم خوردم یك عمر سوختم،كو شوكران؟ كه زندگی اینچنین بس است.*
http://baghani77.mihanblog.com/post/244
اینجا چراغی روشن است. یك روز زخم خوردم یك عمر سوختم،كو شوكران؟ كه زندگی اینچنین بس است.* . تا حالا شده یه دفعه حس کنی تمام دوندگیهات بیهوده بوده. و از مقصد خبری نیست؟ تا حالا شده فکر کنی خسته تر از اونی که ادامه بدی. اون چیزی رو که بدنبالش می دویدی! تا حالا شده تصمیم بگیری بزنی زیر همه چیز و بگی هر چه باداباد . . . تا حالا شده حس کنی با وجودی که پ ره احساسی اما خالی از اعتماد؟ تا حالا شده بخوای دستاتو ببری بالا بگی . . . .تسلیم. من حالا اونجوری ام . این طور بارم آورده بودند که بترسم . از همه چیز. دیوانه ...
baghani77.mihanblog.com
اینجا چراغی روشن است.
http://baghani77.mihanblog.com/page/1
اینجا چراغی روشن است. آخرین سنگر سکوته. . خیلی حرفا گفتنی نیست.*. به دلیل اینکه خیلی حرفا گفتنی نیست. و از آن جایی که دل صاحب مرده ی من، امروز بد جوری گرفته. و چون امروز کلی کار نیمه تموم دارم که باید تا فردا صبح انجامش بدم،. انگار مبتلا به خودآزاری هم شدم. هرچند میدونم چنگی به دل نمیزنه. اما انگار به نوشتن نیاز دارم. امروز عزیزی بهم اس.ام .اس داد و نوشت: کاش. و بعد از من خواست تکمیلش کنم. هرچقدر فکر کردم آرزوی معقولی انگار نداشتم که بتونم حتی بیان کنم. نه اینکه خیلی بی غم و بی دغدغه باشم. آدما ها را به ...
baghani77.mihanblog.com
اینجا چراغی روشن است. - حبس ابد هم ، حتی پایان دارد...
http://baghani77.mihanblog.com/post/248
اینجا چراغی روشن است. حبس ابد هم ، حتی پایان دارد. . بیشتر از همیشه به آینده امیدوار شدم. دلیل خاصی واسه ی این دل روشنی ندارم! شاید تنها دلیلش اینه که از این شرایط بدتر فکر کنم. بگذریم.دلیلش اصلا مهم هم نیست . مهم این حس قشنگه که آینده رو برای همه روشن میبینم. حتی اگه توی انبوه تاریکی مجبور باشیم. یه ذره نور رو از یه شکاف ریز دریافت کنیم. که البته سخت نیست این باریکه ی امید رو توی اینهمه تاریکی پیدا کنیم. پر امید و مصمم. و اونوقته که آینده مثل یه پل ما رو به روزها و حال بهتر متصل میکنه. کودکی را گم کرده.
baghani77.mihanblog.com
اینجا چراغی روشن است. - این که نگات نمیکنم ، یعنی گرفتار توام...
http://baghani77.mihanblog.com/post/238
اینجا چراغی روشن است. این که نگات نمیکنم ، یعنی گرفتار توام. . این دلتنگ نامه ی آیدایی ست که خودش هم. از سماجتش در نا امید نشدن در شگفت است و دلش. شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد. خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد. من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند. نیمم آتش سوخت ، نیم دیگرم را باد برد. با همین نیمه همین معمولی ساده بساز. دیر کردی نیمه ی عاشق ترم را باد برد. بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت. وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد. *. بیشتر از هر کاری ،. چقدر دلم میخواد حرف بزنم.حرف بزنم ،. من هم یک...
baghani77.mihanblog.com
اینجا چراغی روشن است. - تو قاف قرار من و من عین عبورم...
http://baghani77.mihanblog.com/post/246
اینجا چراغی روشن است. تو قاف قرار من و من عین عبورم. . به این جمله توجه کنید:. هر چیزی راكه میخواهید،. و آنچه را كه دارید نمی خواهید! توی زندگی واقعیمون خیلی وقتا اینجوریه. قبلا نسبت به قوانین مورفی خیلی بی تفاوت بودم. حتما میدونین خیلیا عقیده دارن. این قوانین مجموعه ای از قوانین حاكم بر زندگی هستن. كه اكثرشون از بدبینی. نشات گرفته و بعضیا هم جنبه شوخی. اما خیلیاشون گاهی واقعی و عینی میشن. از مهمترین جملاتش که باعث شده من این پست رو بنویسم این عبارته:. لبخند بزنید فردا همه چیز بدتر و وخیمتر خواهد شد.
tarahi-chapsadaf.blogfa.com
خدمات طراحی و چاپ صدف - زندگيها رل با نظرات ديگران بنا نكنيد ...........؟
http://www.tarahi-chapsadaf.blogfa.com/post-8.aspx
خدمات طراحی و چاپ صدف. زندگيها رل با نظرات ديگران بنا نكنيد ؟ چشم و همچشمي كردن و زندگي خود را بر اساس زندگي ديگران بنا نهادن، غير از آثار مخرب اقتصادي پيامد منفي ديگري را هم به دنبال دارد و آن محو شدن آرامش از زندگي است. تصور كنيد وقتي تمام دغدغه ذهني ما خريد كردن نه براساس نيازهاي خانواده كه برمبناي لوازم و وسايلي باشد كه ديگران دارند، چگونه ميتوان آرامش داشت. نبايد فراموش كرد هدف اصلي زندگي رسيدن به آرامش است و تجربه و تاريخ نشان داده كه امكانات مادي صرف هرگز نميتوانند اين آرامش را به ما هديه دهند.