totoee.persianblog.ir

hamechid00n.persianblog.ir

یه دوست دختر اصفهانی هم نداریم! - غَرقّ در تنهآیــ یا دّر شآدیـــ یا دّر بّدبختی

http://hamechid00n.persianblog.ir/post/22

غ رق در تنهآی یا د ر شآدی یا د ر ب دبختی. خواهش میکنم مطالب طولانی را تا اخر بخوانید. یه دوست دختر اصفهانی هم نداریم! یه دوست دختر اصفهانی هم نداریم بهش بگیم که چه آدمهایی تو لیبی و مصر و بحرین و . دارن بیگناه کشته میشن. عکس شهداشون رو نشونش بدیم و بعدش بگیم: اینجوری کشته مرده تم خانوم خانوما! یه دوست دختر اصفهانی هم نداریم بیاد این وبلاگ بدبخت رو بعد چند هفته یه صفایی بده! یه دوست دختر اصفهانی هم نداریم اغفالش کنیم نصف شبا گوشیه باباشو کش بره بهمون زنگ بزنه! بدیم بهش بلکه یه نفر رو خوشحال کرده باشیم!

hamechid00n.persianblog.ir

پسر و پول و دختر - غَرقّ در تنهآیــ یا دّر شآدیـــ یا دّر بّدبختی

http://hamechid00n.persianblog.ir/post/23

غ رق در تنهآی یا د ر شآدی یا د ر ب دبختی. خواهش میکنم مطالب طولانی را تا اخر بخوانید. پسر و پول و دختر. پسر دختر زیبایی را در خیابان دید. از اون دختر خوشش اومد و شیفته اش شد،با هم تو خیابون قدم میزدند که یهو یه بنز گرون قیمت جلوشون ترمز زد دختر نگاهی به اون پسر کرد و گفت من همیشه نمیتونم پیاده راه بیام سوار ماشین شد. حدس بزن بعدش چی شد؟ راننده بهش گفت خانوم. محترم پیاده شید من راننده این اقا. 1777;۳٩٢/۳/۱٦ ٥:٢٤ ‎ب.ظ نظرات . Design By : shotSkin.com. پله پله تا ملاقات خدا. Design by : Shot Skin.

hamechid00n.persianblog.ir

همیشه حرف دلتو بزن - غَرقّ در تنهآیــ یا دّر شآدیـــ یا دّر بّدبختی

http://hamechid00n.persianblog.ir/post/27

غ رق در تنهآی یا د ر شآدی یا د ر ب دبختی. خواهش میکنم مطالب طولانی را تا اخر بخوانید. همیشه حرف دلتو بزن. پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر. چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد! Design By : shotSkin.com. پله پله تا ملاقات خدا. Design by : Shot Skin.

hamechid00n.persianblog.ir

اصفهانیا! - غَرقّ در تنهآیــ یا دّر شآدیـــ یا دّر بّدبختی

http://hamechid00n.persianblog.ir/post/24

غ رق در تنهآی یا د ر شآدی یا د ر ب دبختی. خواهش میکنم مطالب طولانی را تا اخر بخوانید. یه روز یه اصفهانیه دکتر رفته بود 45هزار تومن پول ویزیت داد! بعد به دکتر گفت دکتر اگه تخفیف ندی نیمیگم کوجام درد میکوند. یه بار یه گدا اومد سراغم و گفت من پسر خدام بهم کمک کن. منم نامردی نکردم دستش را گرفتم بردمش مسجد و. بهش گفتم بیا اینجا خونه دایی شماست. هرچی ازش میخوای بگو بهت بده! نظر یک توریست در مورد اصفهان. مردم خیلی قلتاقی داره اخه. یک باغ را میگن چهار باغ. بیست ستون را میگن چهل ستون. یک پل را میگن سی وسه پل.

hamechid00n.persianblog.ir

اّشکــ معلمـ خواندنیــ است - غَرقّ در تنهآیــ یا دّر شآدیـــ یا دّر بّدبختی

http://hamechid00n.persianblog.ir/post/28

غ رق در تنهآی یا د ر شآدی یا د ر ب دبختی. خواهش میکنم مطالب طولانی را تا اخر بخوانید. ا شک معلم خواندنی است. معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا . دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟ معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:. چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن؟ فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم! پله پله تا ملاقات خدا.

hamechid00n.persianblog.ir

کوریــ وَ یآ بیــ دســتیــ - غَرقّ در تنهآیــ یا دّر شآدیـــ یا دّر بّدبختی

http://hamechid00n.persianblog.ir/post/29

غ رق در تنهآی یا د ر شآدی یا د ر ب دبختی. خواهش میکنم مطالب طولانی را تا اخر بخوانید. کوری و یآ بی دستی. پیرزنی برای سفید کاری منزلش کارگری را استخدام کرد.وقتی کارگر وارد منزل پیرزن شد شوهر پیر و نابینای او را دید و دلش برای این زن و شوهر پیر سوخت.اما در مدتی که در آن خانه کار می کرد متوجه شد که پیرمرد انسانی بسیار شاد و خوش بین است. پیرزن از کارگر پرسید:که شما چرا این همه تخفیف به ما می دهی؟ پس نتیجه گرفتم که کار و زندگی من چندان هم سخت نیست! به همین خاطر به شما تخفیف دادم تا از او تشکر کنم.

hamechid00n.persianblog.ir

غَرقّ در تنهآیــ یا دّر شآدیـــ یا دّر بّدبختی

http://hamechid00n.persianblog.ir/posts

غ رق در تنهآی یا د ر شآدی یا د ر ب دبختی. خواهش میکنم مطالب طولانی را تا اخر بخوانید. کوری و یآ بی دستی. پیرزنی برای سفید کاری منزلش کارگری را استخدام کرد.وقتی کارگر وارد منزل پیرزن شد شوهر پیر و نابینای او را دید و دلش برای این زن و شوهر پیر سوخت.اما در مدتی که در آن خانه کار می کرد متوجه شد که پیرمرد انسانی بسیار شاد و خوش بین است. پیرزن از کارگر پرسید:که شما چرا این همه تخفیف به ما می دهی؟ پس نتیجه گرفتم که کار و زندگی من چندان هم سخت نیست! به همین خاطر به شما تخفیف دادم تا از او تشکر کنم. دخترک چونه ...

hamechid00n.persianblog.ir

به این میکن مرد نه نر!!!! - غَرقّ در تنهآیــ یا دّر شآدیـــ یا دّر بّدبختی

http://hamechid00n.persianblog.ir/post/26

غ رق در تنهآی یا د ر شآدی یا د ر ب دبختی. خواهش میکنم مطالب طولانی را تا اخر بخوانید. به این میکن مرد نه نر! سالها پیش که من به عنوان داوطلب در بیمارستان کار می کردم، دختری به بیماری عجیب و سختی دچار شده بود و تنها شانس زنده ماندنش انتقال کمی از خون خانواده اش به او بود. او فقط یک برادر 5 ساله داشت. دکتر بیمارستان با برادر کوچک دختر صحبت کرد. پسرک از دکتر پرسید: آیا در این صورت خواهرم زنده خواهد ماند؟ دکتر جواب داد: بله و پسرک قبول کرد. پسرک فکر می کرد که قرار است تمام خونش را به خواهرش بدهند!

hamechid00n.persianblog.ir

عِـــــــ★ـــــشـــــ★ــــق - غَرقّ در تنهآیــ یا دّر شآدیـــ یا دّر بّدبختی

http://hamechid00n.persianblog.ir/post/25

غ رق در تنهآی یا د ر شآدی یا د ر ب دبختی. خواهش میکنم مطالب طولانی را تا اخر بخوانید. Falling in love is awfully simple, but falling out of love is simply awful. عاشق شدن تا حدودی آسان است اما ترک عشق وحشتناک است. 1777;۳٩٢/۳/۱۸ ٩:٠٠ ‎ب.ظ نظرات . Design By : shotSkin.com. پله پله تا ملاقات خدا. Design by : Shot Skin. ثبت شرکت در ارمنستان.