vadokhtar.persianblog.ir

simgoola.persianblog.ir

if 6 was 9, what would haPpen?? - زندان زميني

http://simgoola.persianblog.ir/post/85

If 6 was 9, what would haPpen? در روزهايی که حال خوشی ندارم. و چرخشی به تن می دهد. تا من لبخندی بزنم. حتی جزو بی عرضه ترين انسان ها هم. برایم به حساب نمی آيی! نویسنده : * mE: . ساعت ۳:٥٢ ‎ب.ظ روز پنجشنبه ۱۱ اسفند ،۱۳۸٤. تگ ها : وبلاگ. پروفایل مدیر : * mE: . I feel like an animal in a zOoooooooooooooo[{]l. ShE said gOodbyE, 2 many timeZ befOre. KiSs kiss* bANG BANGGG l. PrisOn gates wOnt Open Up fo mE. SO emPT ma heart ma soul, cant gO oN. MAngOes On da trEE*. U drive mE crazY uP da wall. مثل آب براي شكلات.

simgoola.persianblog.ir

prisOn gates wOn't Open Up fo' mE - زندان زميني

http://simgoola.persianblog.ir/post/94

PrisOn gates wOnt Open Up fo mE. و چگونه خداوند، هر انسان را. چه معصوم می آفريند. به هم خنجر می زنند! شيارهای عميق زير پوست يکديگر. ايجاد می کنند -. خط خطی می کنند. و تنفر می ورزند (! با تمام بدی هايش! لبخند را روی لب هر عابرش. به راحتی پيدا می کنی! چشمان مهربانی داشته باشی. . . نویسنده : * mE: . تگ ها : وبلاگ. پروفایل مدیر : * mE: . I feel like an animal in a zOoooooooooooooo[{]l. ShE said gOodbyE, 2 many timeZ befOre. KiSs kiss* bANG BANGGG l. PrisOn gates wOnt Open Up fo mE. MAngOes On da trEE*.

simgoola.persianblog.ir

¤shE said gOodbyE, 2 many timeZ befOre - زندان زميني

http://simgoola.persianblog.ir/post/96

ShE said gOodbyE, 2 many timeZ befOre. زمانی هم وجود دارد. که قلبم دوباره سوراخ شود. دیگر بخیه ها هم. همه چیز را پس میزند. دیگر نخ ها آب نمیشوند. در پوستم محو نمیشوند. من تمام ستاره ها را. فقط به صحنه ها خیره بمانم. قوای خودم را جمع کنم. و روی شکاف ها چسب زخمی بزنم. چسب ها سوراخ دارند. قلب من جمع شده است. قلب من له شده است. دیگر ناتوانی ها به نظرم. من اینجا نشسته ام. و خیره مانده ام. به آنچه که شد. قلب من باز درد میگیرد. هیچ کس را پیدا نمیکنم. من آرام نشسته ام. ولی من دیگر گوش ندارم. من قلبم سوراخ شده است.

simgoola.persianblog.ir

=*Silent ma' vOice, I'vE gOt nO chOicE[[ - زندان زميني

http://simgoola.persianblog.ir/post/84

Silent ma vOice, IvE gOt nO chOicE[. او قابليت های زيادی دارد. می آيد و فرياد می زند. می آيد و خالی می کند،. عقده هاي دوران کودکی اش را،. می آيد و مهربانتر از هميشه. پا می گذارد روی قلب او. و آنقدر فشار می دهد. و عصبانیت های روزمره اش را. نفرت انگیزتز از خوک های صورتی. درون لجنزار ها هستی. خدايا تو به من دروغ گفتی. و اينگونه می شود که داستان ادامه پيدا می کند. تا آن موقعی که استخوان هايم را به آتش بکشم. و پرچم صلح را بالا بياورم. بار بر من غالب شده است. و تماشاچيان دست بزنند و سوت بکشند. نویسنده : * mE: .

simgoola.persianblog.ir

mAngOes On da trEE** - زندان زميني

http://simgoola.persianblog.ir/post/92

MAngOes On da trEE*. حتی ديگر نمی شود،. زخم ها را التيام داد! نویسنده : * mE: . ساعت ۱۱:٠۱ ‎ب.ظ روز پنجشنبه ۱٤ اردیبهشت ،۱۳۸٥. تگ ها : وبلاگ. پروفایل مدیر : * mE: . I feel like an animal in a zOoooooooooooooo[{]l. ShE said gOodbyE, 2 many timeZ befOre. KiSs kiss* bANG BANGGG l. PrisOn gates wOnt Open Up fo mE. SO emPT ma heart ma soul, cant gO oN. MAngOes On da trEE*. U drive mE crazY uP da wall. HUrrY, i;m falliN;, i;M fallinggggg. BlacK n whitE ciT*. و دختر هيچ وقت نبود. كسي كه مثل هيچ كس نيست.

simgoola.persianblog.ir

jUss" walK awaY!l - زندان زميني

http://simgoola.persianblog.ir/post/89

هی جنده سگ لاشی، حالم و به هم می زنی! نویسنده : * mE: . ساعت ٤:٤٢ ‎ق.ظ روز سه‌شنبه ٢٩ فروردین ،۱۳۸٥. تگ ها : وبلاگ. پروفایل مدیر : * mE: . I feel like an animal in a zOoooooooooooooo[{]l. ShE said gOodbyE, 2 many timeZ befOre. KiSs kiss* bANG BANGGG l. PrisOn gates wOnt Open Up fo mE. SO emPT ma heart ma soul, cant gO oN. MAngOes On da trEE*. U drive mE crazY uP da wall. HUrrY, i;m falliN;, i;M fallinggggg. BlacK n whitE ciT*. و دختر هيچ وقت نبود. كسي كه مثل هيچ كس نيست. مثل آب براي شكلات.

simgoola.persianblog.ir

kiSs kiss**bANG BANGGG l - زندان زميني

http://simgoola.persianblog.ir/post/95

KiSs kiss* bANG BANGGG l. آخرین {گلوله ای که باقی مانده است را. می گذارم و بعد از آخرین بوسه ای که ،. روی گونه ام می زنی. به تو هدیه می دهم! تو می میری و حتی کسی. از روی سنگ قبرت رد! نویسنده : * mE: . ساعت ٧:۳٩ ‎ق.ظ روز شنبه ٧ امرداد ،۱۳۸٥. تگ ها : وبلاگ. پروفایل مدیر : * mE: . I feel like an animal in a zOoooooooooooooo[{]l. ShE said gOodbyE, 2 many timeZ befOre. KiSs kiss* bANG BANGGG l. PrisOn gates wOnt Open Up fo mE. SO emPT ma heart ma soul, cant gO oN. MAngOes On da trEE*. BlacK n whitE ciT*.

simgoola.persianblog.ir

!! u drive mE crazY uP da wall - زندان زميني

http://simgoola.persianblog.ir/post/91

U drive mE crazY uP da wall. حتی ديگر نمی شود،. چشم ها را شست و. ديگر حتی نمی شود،. نویسنده : * mE: . ساعت ۱٠:٥٢ ‎ب.ظ روز پنجشنبه ۱٤ اردیبهشت ،۱۳۸٥. تگ ها : وبلاگ. پروفایل مدیر : * mE: . I feel like an animal in a zOoooooooooooooo[{]l. ShE said gOodbyE, 2 many timeZ befOre. KiSs kiss* bANG BANGGG l. PrisOn gates wOnt Open Up fo mE. SO emPT ma heart ma soul, cant gO oN. MAngOes On da trEE*. U drive mE crazY uP da wall. HUrrY, i;m falliN;, i;M fallinggggg. BlacK n whitE ciT*. و دختر هيچ وقت نبود.

simgoola.persianblog.ir

I can hardlY breathE * - زندان زميني

http://simgoola.persianblog.ir/post/80

I can hardlY breathE *. امشب اورست را فتح می کنم. فردا شب کليمانجارو را. و شبی ديگر، قله ای ديگر. سپس پرچم [مرگ باد بر زندگان } را،. در صخره ها فرو می کنم. تا درس عبرتی باشد. نویسنده : * mE: . ساعت ٧:٤٦ ‎ب.ظ روز سه‌شنبه ٢ اسفند ،۱۳۸٤. تگ ها : وبلاگ. پروفایل مدیر : * mE: . I feel like an animal in a zOoooooooooooooo[{]l. ShE said gOodbyE, 2 many timeZ befOre. KiSs kiss* bANG BANGGG l. PrisOn gates wOnt Open Up fo mE. SO emPT ma heart ma soul, cant gO oN. MAngOes On da trEE*. U drive mE crazY uP da wall.

simgoola.persianblog.ir

ًًٍhE tUrnZ me ON.... tUrnZ me onnn - زندان زميني

http://simgoola.persianblog.ir/post/82

HE tUrnZ me ON. tUrnZ me onnn. او مرا مسخ می کند. نویسنده : * mE: . ساعت ٦:۱۳ ‎ب.ظ روز دوشنبه ۸ اسفند ،۱۳۸٤. تگ ها : وبلاگ. پروفایل مدیر : * mE: . I feel like an animal in a zOoooooooooooooo[{]l. ShE said gOodbyE, 2 many timeZ befOre. KiSs kiss* bANG BANGGG l. PrisOn gates wOnt Open Up fo mE. SO emPT ma heart ma soul, cant gO oN. MAngOes On da trEE*. U drive mE crazY uP da wall. HUrrY, i;m falliN;, i;M fallinggggg. BlacK n whitE ciT*. و دختر هيچ وقت نبود. كسي كه مثل هيچ كس نيست. مثل آب براي شكلات.