voroonikaposts.persianblog.ir
روزهای وروونیکاورونیکام.... از خودم می نویسم و لحظه هایی که با همسرم می گذرد...
http://voroonikaposts.persianblog.ir/
ورونیکام.... از خودم می نویسم و لحظه هایی که با همسرم می گذرد...
http://voroonikaposts.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
2.1 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
18
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
2.063 sec
SCORE
6.2
روزهای وروونیکا | voroonikaposts.persianblog.ir Reviews
https://voroonikaposts.persianblog.ir
ورونیکام.... از خودم می نویسم و لحظه هایی که با همسرم می گذرد...
voroonikaposts.persianblog.ir
67 - روزهای وروونیکا
http://voroonikaposts.persianblog.ir/post/72
ورونیکام. از خودم می نویسم و لحظه هایی که با همسرم می گذرد. می خوام بگم زمان حلال خوبیه برای مشکلات . می خوام بگم می سپرم به زمان تا بگذره و کم رنگ شه و دور و دورتر . می خوام بگم یه فرصت دوباره میدم . می خوام بگم می ذارم به حساب یه اشتباه . می خوام بگم می تونم توی چشماش نگاه کنم و رومو برنگردونم. می خوام بگم فراموش میکنم فقط سه ماهه که زیر یک سقفیم. می خوام بگم دلسردیم یادم میره. می خوام بگم دوباره شروع میکنیم. می خوام بگم بهش اعتماد دارم. می خوام بگم همه چی میشه مثل این یکسال و بیست روز. مریم گلی و همسرش.
70 - روزهای وروونیکا
http://voroonikaposts.persianblog.ir/post/77
ورونیکام. از خودم می نویسم و لحظه هایی که با همسرم می گذرد. پشت مانیتور اتلیه نشستم و خیره شدم به عکس عروس و دامادی که ژست گرفتن و رو به دوربین لبخند میزنن. اینا نمونه کارمونه.اگه بخواین زنگ میزنم یه آلبوم دیجیتال تکمیل شده از آتلیه ما رو بیارن تا ببینین و بعد تصمیم نهایی رو بگیرین. سری تکون میدم و قرار رو برای یه روز دیگه میذاریم و میام بیرون. یه چیزی مدام توی ذهنم وول می خوره و می خوام ندیده بگیرمش. یادمه همون روزی که گرفتم با چنان ذوق و هیجانی میدیدم شون که جرویس خنده اش می گرفت. کیفیتش و تفاوتی که با...
روزهای وروونیکا
http://voroonikaposts.persianblog.ir/1387/8
ورونیکام. از خودم می نویسم و لحظه هایی که با همسرم می گذرد. بی توجه به حرف لی لی چشمامو باز می کنم و خودمو تو آینه نگاه می کنم. لی لی داره چشمامو آرایش می کنه. چشمای باز منو که می بینه صداش در میاد: مگه نگفتم تا آرایشت تموم نشده باز نکن. می خندم و می بندم. صدای قطره های بارون میاد. لی لی ذوق زده میگه : آخ جون بارون. و من که انتظار اومدنش رو داشتم دلخور میگم : وای نه.ماشین عروس. مهمونا. از پله ها بالا میرم و جرویسو می بینم که تو ماشین منتظره. ماشین گل نداره.قراره بعد از اتلیه تحویلش بدن. تور رو کنار می زنم.
روزهای وروونیکا
http://voroonikaposts.persianblog.ir/1388/2
ورونیکام. از خودم می نویسم و لحظه هایی که با همسرم می گذرد. Http:/ voroonikaposts.blogfa.com/. خوشحال میشم بازم ببینمتون. نوشته شده در ۱۳۸۸/٢/۱ساعت ۱:۳٠ ب.ظ توسط وروونیکا نظرات . Design By : Night Melody. آتی و آقای نوازنده. مریم گلی و همسرش. توتی و آقای کدو. مهر بانو و شازده کوچولو. خانم زيگزاگ و آقاي زيپ. راضیه و دوست جونش. نانازی بانو و آقا خرسی. جودی ابوت و لوک خوش شانس. بی نشون و آقای همسر. مریم و آقای پتو. قالب های نایت ملودی. Design by : Night Melody. منبع کد اهنگ مینوس.
59 - روزهای وروونیکا
http://voroonikaposts.persianblog.ir/post/62
ورونیکام. از خودم می نویسم و لحظه هایی که با همسرم می گذرد. این یک درخواست کمک واقعیست. تقویم رو باز میکنم و نگاهی به صفحه دی ماه می ندازم و روزا رو میشمرم. تا سالگرد عقدمون فقط دو هفته مونده. توی برنامه ام یه شام دو نفره است و لحظه هایی پر از ما و حس های ناب. مشکل در واقه همینجاست. با خودکار دور 16 توی تقویم خط می کشم و فکر می کنم کاش شب شونزدهم مثل پارسال برف بیاد. و صبح که بیدار شم جرویس مثل اولین اس ام اسی که بهم فرستاد توی گوشم زمزمه کنه : هوای برفی رو حال میکنی؟ دنبال هدیه ای میگردیم برای شانزدهم.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
راز
http://rodegon.persianblog.ir/1388/1
امسال عید رو فراموش کرده بودم.نمیدونم چرا؟ نه خونه تکونی کردم نه هیچ حرکت عیدانه دیگه ای.تازه پنج شنبه یادم افتاد که ای بابا فردا عیده.حواس نمونده برام.نمیدونم شاید ذوق ندارم مثل قدیما. تا لحظه تحویل سال هم منو آقای همسر به دنبال خرید سیب و سیر و چند سین دیگه بودیم. ناهار هم جای همه خالی رفتیم رفتاری چلوکبابی خوردیم و ساعت یک ربع به سه رسیدیم خونه. من که بدو بدو سفره هفت سین چیدم اول قاب عکی بابای عزیزم رو گذاشتم سر سفره( آخ که چقدر جاش خالیه). آخ دیدین یادم رفت فال بگیرم. گفتم بابا صبح حمام بودی بسه دیگه.
عجیبا غریبا - راز
http://rodegon.persianblog.ir/post/118
ما که نفهمیدیم چی شد اینجوری شد! دیروز رو عرض میکنم. یهو اینجا منفجر شد و بنده بعد از مدتها که پذیرای دو سه بازدید کننده بودم یوهو با خیل مشتاقان ۵٠ نفری روبرو شدم. عجیبا غریبا" فریبا نخونین ها". بابا نمیگین سکته میکنم؟ من طاقت اینهمه فشار رو ندارم به سن و سالم یه نگاهی بندازین میگن سکته تو این سن راهی است به سوی رستگاری ابدی شما " همراه بهشت زهرا". اانی وی ما در کشف رموزیم همچنان. من نمیدونم این وان چرا ول کن این سریال نیست. دختره خوشگل باشه دکتر باشه پولدار باشه. دلی هم زد تو دهان مبارک بنده. نوشته شده...
راز
http://rodegon.persianblog.ir/1388/7
شیرین کاری بی نشون. فکر کن دو ساعت زیر دست آرایشگر بشینی و هی کلتو اینور اونور کنه و بپیچونه و بتابونه و . بعد عین خارجکی ها بشی پاشی بری خونه. همسر وقتی ببیندت شاخ در بیاره. اوا ببخشید منظورم دل انگیز نبودا) و بدوه تو اتاق تا لباس مهمونی هاشو بپوشه( آخه فکر کنه آنجلینا جولی اومده جای بینشون) بعد دو ساعت طول بکشه تا بهش بگی نه عزیزم این منم خود بی نشون جونت و وقتی فهمید عشقولانه نگات کنه و علاوه بر همسر هاپولی هم عشقولانه نگات کنه و فکر کنه صاحب من قابلیت خوشگل شدن هم داره و اینا. گفته باشم نگی نگفتی.
راز
http://rodegon.persianblog.ir/1387/6
همسر طفلکی و مظلوم من. من امروز کلی خوشحالم. بالاخره من و آقای همسر قرار شد بریم شمال بی سر خر. تازه قراره من رانندگی کنم آخه آقای همسر گفت تو هم باید یاد بگیری که تو جاده رانندگی کنی خلاصه من کلی شادم. دیشب هم جاتون خالی طبق معمول هر هفته بازم مهمون داشتیم و. من نمیفهمم که مامانم کی میخواد دست از نصیحت. و تربیت من برداره هی میگم مامان من بزرگ شدم شوهر دارم هی بهم نگو این کارو بکن این کارو نکن. همش مراقبه حرف زدن و آقای همسر تا ماجرا به خرابکاری های آقای همسر و افشاگری های من میرسه مامانم چشمهاشو میدرانه.
راز
http://rodegon.persianblog.ir/1388/4
باید یه کاری رو خودم شروع کنم. ولی نمیدونم چه کاری. حالا همینجا از همه دوستانی که در جریانن کمک میخوام تا کمک کنن من یه کاری رو با سرمایه نسبتا متوسط شروع کنم. پن: خودم تو فکر تاسیس آرایشگاه بودم ولی نمیدونم چه کار هائی داره و چقدر هزینه میخواد. کسی میدونه؟ نوشته شده در سه‌شنبه ۳٠ تیر ۱۳۸۸ساعت ۱۱:٤٧ ق.ظ توسط بی نشون نظرات . باز من یه سفر رفتم و حس و حال کار کردن از سرم پرید. ای بی جنبه! امروز همونطور که پشت میز خیره به مانیتور چرت مبسوطی میزدم. خودم رو دیدم که صبح از خواب بیدار میشم و روزم شروع میشه.
راز
http://rodegon.persianblog.ir/1387/12
مامان یه دنیا دوست دارم. دلم برای اینجا تنگ شده بود. اومدم دیدم اینجارو تار عنکبود گرفته.دیدیم نزدیک عیده بده اینجا از خونه تکونی عقب بمونه. یه دستمال نم دار بر داشتم و کلی گرد گیری کردم. اون گوشه بالا لای درز ها نمیدونین چه خبر بود. دیدم دیروز ٢ نفری از انگار از بد روزگار اومده بودن اینجا. نمیدونم چی اونا کشونده بود اینجا ولی خوب قدمشون روی چشم. اینروز ها دلم برای مامانم فشرده میشه. مامانم خیلی تلاش میکنه به من و اقای همسر کمک کنه تا ما بتونیم راحت تر زندگی کنیم و کمتر سختی بکشیم. Design By : Night Skin.
راز
http://rodegon.persianblog.ir/1388/6
امروز دلم خواست برم مدرسه. بچه که بودم که تو چنین روزی خیلی هیجان داشتم ولی امروز هر چی فکر کردم موندم تو این اراده که چطور هر روز ساعت شش و نیم بیدار میشدم و ساعت هفت مدرسه بودم و فقط یه جمعه تعطیل بودم. نه خسته میشدم نه دلم تعطیلی میخواست. یادمه عید که سیزده روز تعطیل بود یه جورائی خفن مخفی دلم برای مدرسه تنگ میشد البته اون ته تهای دلم نه سر دلم. ولی خدا وکیلی الان که مجبور نیستم شش از خواب پاشم خدا رو خیلی شکر میکنم و اینکه هر وقت دلم بخواد نمیرم سر کار بیشتر ممنونشم. یهو منو برق گرفت: نه عزیزم چرا؟
از هر دری - راز
http://rodegon.persianblog.ir/post/116
به قول مریم " خوشگل فرنگی اومد". دوستان عزیزم و یاران باوفا" منظورم همون دو سه نفری هستین که میاین اینجا". بنفشه ، مریم و دلی (دل انگیز نها خدائی نکرده)و گه گاهی " دو خط شعری". من نبیدم ولی الان بیدم. خوب میدونین علت اینه که دلم میخواد یکی هی لوسم کنه بهم بگه بیا، چرا نیستی! دلمون پکید، تنگید، مرید "به ضمه م" چرا دیگه نمی نویسی. اصلا من نمیفهمم چرا وبلاگ من اینقدر بازدید کننده کم داره. میدونین شاید بلد نیستم بازاریابی کنم. مثلا برم تو وبلاگ ها کامنت بذارم. آخ فدات بشم آرمیتا. علیش آرمیتا نه پارمیدا.
راز
http://rodegon.persianblog.ir/1388/8
به علت سرویس دهی بد پرشین جان بنده اسباب کشی کردم به آدرس ذیل. Http:/ hypnose.blogfa.com/. و تمامی مطالب هم به اون محل ارجاع شد. نوشته شده در چهارشنبه ٦ آبان ۱۳۸۸ساعت ٧:٠٦ ب.ظ توسط بی نشون نظرات . ما که نفهمیدیم چی شد اینجوری شد! دیروز رو عرض میکنم. یهو اینجا منفجر شد و بنده بعد از مدتها که پذیرای دو سه بازدید کننده بودم یوهو با خیل مشتاقان ۵٠ نفری روبرو شدم. عجیبا غریبا" فریبا نخونین ها". بابا نمیگین سکته میکنم؟ اانی وی ما در کشف رموزیم همچنان. من نمیدونم این وان چرا ول کن این سریال نیست. پن: دوستان بن...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
18
voroojakosheitoonak.blogfa.com
وروجک و شیطونک
تو اگر کوچ کنی بغض دلم می شکند. صبر کن گریه به زنجیر شود بعد برو. نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم مهر ۱۳۸۹ساعت 10:41 توسط. من در بالای ابرها. من در آن ور آب ها. من در تمام خوبی ها. من در تمام خاطرات. من در تمام اتفاقات و خوبی ها . تو را می بینم. آری تو را می بینم. اما تو آنقدر دوری که مرا نمی بینی. نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم مهر ۱۳۸۹ساعت 10:38 توسط. با یک لبخند تو هزار راه بسته باز می شود و هزار خاطره ی بی پایان آغاز. با یک نگاه تو هزار مرده ی پریشان زنده می شود و هزار آسمان تاریک خورشید تابنده.
صفحه اصلی - دنیای اسباب بازی وروجک
شرکت در قرعه کشی. اخبار اسباب بازی ها. مادران گرامی و پدران بزرگوار. سایت فروشگاه اسباب بازی رورجک، یک هفته مانده به روزجهانی کودک یعنی 16 مهرماه افتتاح گردید. موجب افتخار است که بتوانیم برای فرزندان دلبندتان لحظاتی شاد و مفرح در این سایت پدید آوریم و. این همه چیز نیست شما والدین عزیز نیز میتوانید از مطالب و مقالات مفید سایت جهت ارتباط هرچه صمیمی تر با کودک دلبند خود نهایت استفاده را نمایید. در قسمت قرعه کشی سایت که با آیکن. این سایت در طی روزهای آتی تمکیل تر و به روزرسانی خواهد شد.
BLOGFA.COM
از ارائه خدمات در این آدرس به یکی از دلایل زیر معذوریم. تخطی از قوانین و توافقنامه استفاده از خدمات سایت. دستور مراجع قانونی جهت مسدود سازی وبلاگ. انتشار محتوای غیر اخلاقی یا محتوایی که براساس قوانین کشور تخلف است.
اینجا ، ابوزیدآباد... باران در راه است
مرجع راهنمای وبلاگ نویسان. قال الامام علی ( علیه السلام) :. صلاح ذات البین أفضل من عامة الصلاة و الصیام. امام علی ( علیه السلام) فرمود:. اصلاح اختلافها، از تمامی نمازها و روزه ها برتر است. نهج البلاغه، وصیت .47. باران در راه است. دفتر ارتباط مردمي بخش كويرات. فارسی دانلود دانلود رایگان. جهت ورود به پایگاه اطلاع رسانی عباسعلی منصوری اینجا کلیک کنید. اراضی قابل توجهی در کرج بنام شرکت ریسندگی و بافندگی کاشان است/قول مساعد وزیر کار، تعاون و رفاه اجتما. تاريخ : پنجشنبه ۱ اسفند۱۳۹۲. تاريخ : پنجشنبه ۱ اسفند۱۳۹۲.
روزهای ورونیکا
خوب نیستم این روزها. هیچ خوب نیستم. تمام روزهای گذشته از تابستان را انگار که زندگی نکرده ام.،. نوشته شده در یکشنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۴ساعت 13:19 توسط ورونیکا. شهامت می خواهد که سرد باشی. اما گرم لبخند بزنی. نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۴ساعت 15:16 توسط ورونیکا. امسال را سال سیاست زنانه نامگذاری می کنم! سال شاد بودن.آسان گرفتن. سال پیدا کردن دوست های جدید. سال شکرگذاری. سال عشق. سال بدون قهر! امسال را سال خود شناسی می نامم. سال تغییر های مثبت. سال یادگرفتن. پنج شنبه آخر سال است. اینجا مرا می خوانید.
روزهای وروونیکا
ورونیکام. از خودم می نویسم و لحظه هایی که با همسرم می گذرد. Http:/ voroonikaposts.blogfa.com/. خوشحال میشم بازم ببینمتون. نوشته شده در ۱۳۸۸/٢/۱ساعت ۱:۳٠ ب.ظ توسط وروونیکا نظرات . راستی اسم ادکلن نامزدت چی بود؟ برا کادوی ولنتاین می خوای؟ نه بابا جان. ولنتاین چه میدونه چیه؟ نوشته شده در ۱۳۸٧/۱۱/٢٦ساعت ٩:٤٤ ب.ظ توسط وروونیکا نظرات . از جلوی اتاقی که صدای جرویس و آقای میم میاد رد میشم و جرویسو می بینم که روبه روی در نشسته و برای یه لحظه نگاهش می افته به من و دوباره برمیگرده سمت آقای میم. اینا نمونه کارمونه...
ورود ممنوع....!
خوش اومدی (پست ثابت). اول قوانین وبمو بخون لطفا. نوشته شده در پنجشنبه سی ام شهریور ۱۳۹۱ساعت 2:32 توسط dokhtaroooo. یادش بخیر همهی روزای گذشته،وقتی که پشت کنکوری بودمو این وبو واس عشق زندگیم زدم. الان خیلی چیزا عوض شده. سال سوم پزشکیم، 22 ساعت از خونوادم دورم. عشقمو از دست دادم هرچند خبر همو میگیریم اما حس قبلو بش ندارم. بدترین چیز اینه که 1.5 ساله که دیگه مامانم پیشم نیس. خواستم فقط ی پست بزارم بیاد قدیما که زیاد میومدم اینجا. نوشته شده در شنبه سی ام آبان ۱۳۹۴ساعت 2:34 توسط dokhtaroooo. می تونه آرومت کنه.
*وروووجـــــــــــــــــــــــــــــــک*
همین طوری به عشق رادیو. اون اتفاق خوبه افتاد خداروشکر* *. آقای خاص والیبال خداحافظ. من و جشنواره فیلم فجر (:. برف برف برف میباره. این زمستونم به یاد تو میمونم. قدیمیترین عکسهای حرم امام رضا(ع). آمدم ای شاه*پناهم بده. اگر به هم نرسیدیم. دست نوشته های من(رضاتقی پور). نوشته جات(حامد جواد زاده). ایران صدا(آرشیو برنامه های رادیو). اینجا شب نیست(برج مراقبت). وحید نیکوقدم (سردبیر رادیو جوان). اينجا ايران است، راديو7. كلوپ اختصاصي هواداران سيد علي ضياء. سايت رسمي اطلاع رساني احسان خواجه اميري. زهره جون اهل كاشان.
VOROOOJAK
بچه های قدیم و جدید. بچه های قدیم و جدید. بچه های قدیم و جدید. 1- زنشو دوست داره. 3- احمقه (اگر اون زنشو دوست داره چرا زنه دوسش نداره). همیشه با کسے درد دل. کنید که دو چیز داشته باشد. مردین دونه دونه بیاین جلو. دانلود مقاله و تحقیق. همکاری در فروش فایل. آموزش بازاریابی و فروش. اسکریپت درگاه پرداخت بانک ملت. آموزش برنامه نویسی اندروید. کسب درآمد از وبلاگ نویسی. آموزش طراحی سایت وردپرس. قیمت بلیط هواپیما تهران مشهد. بلیط هواپیما تهران مشهد. اس ام اس رایگان. درب اتوماتیک در تبریز. فروش ریتم و سمپل کرگ.
کلبه عشق
روش تهیه فلفل دلمهای شکم پر با برنج و نخود فرنگی. روش تهیه فلفل دلمهای شکم پر با برنج و نخود فرنگی. این غذای کم چرب و سرشار از ویتامین را به روش بخارپز تهیه کرده تا از خواص آن بیشتر بهرهمند شوید. 4 عدد در رنگهای مختلف. برنج : یک دوم پیمانه. گوشت چرخ کرده: به اندازه دلخواه. پخته: به اندازه یک مشت پر. آجیل خرد شده برای تزیین. روغن مایع: یک قاشق سوپخوری. سر فلفلهای دلمهای را با چاقوبرش داده و تخمهای آنها را خارج کنید و کنار بگذارید. در انتها گشنیز را به ظرف اضافه کنید. رازهای سبزیجات را بشناسید. در خصوص سبز...
وروجك
Create your flash banner online in 5 step. از خدا جز خدا نباید خواست. میدونی تا کی زنده ای؟ هنوز هم بعد از این همه سال، چهرهی ویلان را از یاد نمیبرم. در واقع، در طول سی سال گذشته، همیشه روز اول ماه که حقوق بازنشستگی را دریافت میکنم، به یاد ویلان میافتم. ویلان پتی اف، کارمند دبیرخانهی اداره بود. از مال دنیا، جز حقوق اندک کارمندی هیچ عایدی دیگری نداشت. ویلان، اول ماه که حقوق میگرفت و جیبش پر میشد، شروع میکرد به حرف زدن. هیچ وقت یادم نمیرود. همین که سوال را پرسیدم، به سمت من برگشت و. گفت: تا حالا همه پولتو ...
