vr-42.blogfa.com

adibfamily.blogfa.com

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست

http://www.adibfamily.blogfa.com/8804.aspx

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست. پنجره ای رو به خانه ی پدری. وقتی میگم دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست ، پرواز می کنم از ابتدای کوچه تا انتهای اون و به یاد می آورم ثانیه های زندگی رو که چه آرام و زیبا و پر از هیاهو توی ذهن این کوچه ی کاهگلی جا خوش کرده. به خاطر اینکه توی اون خونه یک قلب مهربون ، یک آدم نازنین ، یک بابابزرگ دوست داشتنی ، یک عزیز که نمی خوام دنیا باشه اگه نباشه ، یک تکیه گاه که می شه همه ی غم و غصه ها رو با یک نگاهش از یاد ببری ، یک پناه یک کسی که زندگی همه ماست ، اونجا منتظر ما نشسته .

adibfamily.blogfa.com

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست - آفرین برتو ......................

http://www.adibfamily.blogfa.com/post-11.aspx

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست. پنجره ای رو به خانه ی پدری. وقتی که توی دوران خردسالی بودم،. وقتی که تازه پیش دستانی می رفتم،. زمانی که خونمون برق باختر بود،. اون موقع ها که با مامانم از کلاس درس میومدیم، همیشه می رفتیم خونه بابابزرگ. من تازه یاد گرفته بودم که از دور تشخیص بدم نزدیک خونه ی کیم. وقتی که نزدیک می شدیم مامانم می گفت سبا بدو برو خونه ی بابابزرگت. منم با شورو اشتیاق می دویدم و می دویدم و می دویدم. وقتی که در می زنیو یکی از پشت آیفون می گه کیه تو هم می گی منم خاله. می ری تو .

adibfamily.blogfa.com

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست -

http://www.adibfamily.blogfa.com/post-9.aspx

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست. پنجره ای رو به خانه ی پدری. وقتی نمی بینمش دلم براش تنگ می شه وقتی هم که می بینمش از دیدنش سیر نمی شم در نتیجه همیشه دل تنگشم. نویسنده توی عکس نیست. عکس با تغییرات دوباره بار گذاری خواهد شد. نوشته شده در جمعه یازدهم دی ۱۳۸۸ساعت 19:19 توسط همه. کمی آن سو تر بهشت. برسان سلام ما را. به سادگی من . به پیچیدگی زندگی.

adibfamily.blogfa.com

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست

http://www.adibfamily.blogfa.com/8807.aspx

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست. پنجره ای رو به خانه ی پدری. گربه ای دیدم با هزار نقش و نگار. بس عجب بود قدرت پروردگار. ادبی داشت ز خود ستودنی تر. بس که داشت از این بامزگی ها. می پرید از گوشه ای برگوشه ای. بس وروجک بود این پیش کوالا. ولع گوشت دارد این دلبر مظلوم. چون که پیشتش می کند خاله معصوم. خانه ی بابابزرگ است که دارد وابستگی ها. چون نمی خواست برود از خانه ی بابابزرگ ما. شاعر: سبا ادیب نیا. نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم مهر ۱۳۸۸ساعت 20:42 توسط همه. کمی آن سو تر بهشت. برسان سلام ما را.

adibfamily.blogfa.com

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست - انسان نمونه

http://www.adibfamily.blogfa.com/post-10.aspx

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست. پنجره ای رو به خانه ی پدری. نماز مغربم را پشت سر او خواندم. نوشته شده در شنبه نوزدهم دی ۱۳۸۸ساعت 22:45 توسط همه. کمی آن سو تر بهشت. برسان سلام ما را. به سادگی من . به پیچیدگی زندگی.

adibfamily.blogfa.com

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست

http://www.adibfamily.blogfa.com/8909.aspx

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست. پنجره ای رو به خانه ی پدری. سلام به اهل بیت. می خواستم فضای شادی داشته باشه. آخه خیلی دلگیر نبود؟ آخه هممون وقتی دلامون می گیره می گیم. بریم خونه ی . نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۸۹ساعت 8:27 توسط همه. کمی آن سو تر بهشت. برسان سلام ما را. به سادگی من . به پیچیدگی زندگی.

adibfamily.blogfa.com

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست - سلام به اهل بیت

http://www.adibfamily.blogfa.com/post-16.aspx

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست. پنجره ای رو به خانه ی پدری. سلام به اهل بیت. می خواستم فضای شادی داشته باشه. آخه خیلی دلگیر نبود؟ آخه هممون وقتی دلامون می گیره می گیم. بریم خونه ی . نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۸۹ساعت 8:27 توسط همه. کمی آن سو تر بهشت. برسان سلام ما را. به سادگی من . به پیچیدگی زندگی.

adibfamily.blogfa.com

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست

http://www.adibfamily.blogfa.com/8903.aspx

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست. پنجره ای رو به خانه ی پدری. امیدوارم این روز ها تکرار بشه. و ما همگی شاد و سرزنده دور هم جم شیم. و باز هم به آب بپاشیم و بابابزرگو زیر سایه ای که نشسته ببینیم. امیدوارم علی آقا اگه رفت زود برگرده. امیدوارم همشون زود برگردن. نوشته شده در یکشنبه نهم خرداد ۱۳۸۹ساعت 1:56 توسط همه. کمی آن سو تر بهشت. برسان سلام ما را. به سادگی من . به پیچیدگی زندگی.

adibfamily.blogfa.com

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست -

http://www.adibfamily.blogfa.com/post-12.aspx

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست. پنجره ای رو به خانه ی پدری. امیدوارم این روز ها تکرار بشه. و ما همگی شاد و سرزنده دور هم جم شیم. و باز هم به آب بپاشیم و بابابزرگو زیر سایه ای که نشسته ببینیم. امیدوارم علی آقا اگه رفت زود برگرده. امیدوارم همشون زود برگردن. نوشته شده در یکشنبه نهم خرداد ۱۳۸۹ساعت 1:56 توسط همه. کمی آن سو تر بهشت. برسان سلام ما را. به سادگی من . به پیچیدگی زندگی.

adibfamily.blogfa.com

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست - صدای او

http://www.adibfamily.blogfa.com/post-7.aspx

دیوار های کاهگلی یک کوچه ی بن بست. پنجره ای رو به خانه ی پدری. روی پله ها نشسته بودم و داشتم بند کفش هایم رو می بستم و با خودم آهنگی رو زمزمه می کردم. صدای تق و تق چکش از پایین می آمد. فهمیدم بابا بزرگ زیر زمینه. تا آمدم داد بزنم سلام بابا بزرگ صبح بخیر. اما او زود تر از من گفت: سارا تویی؟ من با افتخار گفتم: آ ر ه بابا بزرگ، دارم می رم بیرون. گفت می ری دانشگاه؟ گفتم نه خیابون کار دارم. گفت بورو به سلامت. منم گفتم خداحافظ و او گفت خدا به همراهت. خانه ی ساده، بی ریا و پر از محبت اش را دوست دارم.