wwwb0use.blogfe.com

1deli.blogfa.com

یک دلی

http://www.1deli.blogfa.com/post-23.aspx

دلم می خواست مردم در همه احوال با هم اشتی بودند. یادتان هست شبی را که سفر می کردید. قول دادید و گفتید که بر می گردید. دست من را که گرفتید کمی جا خوردم. تازه فهمیدم و دیدم که شما هم سردید. حرف دل بود که در چشم شما یخ می زد. حرفهایی که به گفتار نمی آوردید. دوری از شخص شما باز عذابم می داد. و دلم خوش به همین بود که بر می گردید. یادتان هست که گفتم پس از این می میرم. منم و یک دل دیوانه و صدها تردید. با که قسمت بکنم این همه تنهایی را؟ دل من جای کسی نیست و تنها فردید. که به حجم غزل یخزده ام می گنجید.

1deli.blogfa.com

یک دلی

http://www.1deli.blogfa.com/post-18.aspx

دلم می خواست مردم در همه احوال با هم اشتی بودند. نگو بار گران بودیم و رفتیم. نگو نا مهربان بودیم و رفتیم. آخه اینها دلیل محکمی نیست. بگو با دیگران بودیم و رفتیم. نوشته شده در یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۶ساعت 23:8 توسط فرانک. گل ز یبای دل تنها تو بودی. کبوتر واژه ی رعنا تو بودی. به رویایم طلوع تازه دادی. دلیل شعر من تنها تو بودی. مهتاب اسیر خسته یک ماجرا شده. مهتاب طعمه ی عشقی بلا شده. متاب که خسته است وغصه میخورداز آن. ماههاست به سفره ننه بی اشتها شده. ای کسانی که عاشقید و دور از فلان کسید. جملات عاشقانه* sms* شعر.

1deli.blogfa.com

یک دلی

http://www.1deli.blogfa.com/86111.aspx

دلم می خواست مردم در همه احوال با هم اشتی بودند. آخر ای دوست نخواهی پرسید. که دل از دوری رویت چه کشید؟ سوخت در آتش وخاکستر شد. وعده های تو به دادش نرسید. داغ ماتم شد و بر سینه نشست. اشک حسرت شد وبر خاک چکید . آن همه عهد فراموشت شد؟ چشم من روشن روی تو سپید . جان به لب آمده در ظلمت غم. کی به دادم رسی ای صبح امید؟ عاقبت داغ مرا خواهی دید. دل پر درد( .) مشکن. که خدا بر تو نخواهد بخشید. نوشته شده در یکشنبه ۷ بهمن۱۳۸۶ساعت 21:15 توسط فرانک. اگر ماه بودم به هر جا که بودم. سراغ تو را از خدا می گرفتم.

1deli.blogfa.com

یک دلی

http://www.1deli.blogfa.com/86103.aspx

دلم می خواست مردم در همه احوال با هم اشتی بودند. نوشته شده در جمعه ۲۱ دی۱۳۸۶ساعت 3:29 توسط فرانک. نوشته شده در پنجشنبه ۲۰ دی۱۳۸۶ساعت 17:11 توسط فرانک. آری آغاز دوست داشتن است. گرچه پایان راه ناپیداست. من به پایان دگر نیندیشم. که همیندوست داشتن زیباست. نوشته شده در چهارشنبه ۱۹ دی۱۳۸۶ساعت 2:4 توسط فرانک. به خاطر اینکه آقام امام رضا. به من افتخار دادن مهمونشون باشم. نوشته شده در سه شنبه ۱۸ دی۱۳۸۶ساعت 4:25 توسط فرانک. درختی خشک را مانم به صحرا. که عمری سر کند تنهای تنها. نه بارانی که آرد برگ و باری. ای کسانی...

1deli.blogfa.com

یک دلی

http://www.1deli.blogfa.com/86114.aspx

دلم می خواست مردم در همه احوال با هم اشتی بودند. ا گه بفهمی بعد از ۲سال مرده بودن با اومدن یکی دوباره زنده بشید. اگه بفهمی این زنده موندن عمرش یک ماه بیشتر نیست . اگه بدون مقدمه ترکت کنه .چه حالی بهتون دست میده؟ وحالا شما دوستایه خوبم من همون حال رو دارم. من آرزوی سلامتی و روزهای خوب رو واسش دارم شما هم واسه من دعا کنید. از همتون معذرت میخوام که نمیتونم تا یه مدتی بیام ولی خواهش میکنم منو تنها نگذارید. نوشته شده در یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۶ساعت 11:59 توسط فرانک. گل ز یبای دل تنها تو بودی. دلم خیلی گرفته است.

1deli.blogfa.com

یک دلی

http://www.1deli.blogfa.com/87044.aspx

دلم می خواست مردم در همه احوال با هم اشتی بودند. ستاره نیز به تنهایی اش گمان نبرد. کسی که همنفسش هست و همزبانش نیست! جهان به جان من آنگونه سردمهری کرد. که دربهار و خزان، كارباجهانش نيست. نوشته شده در یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۷ساعت 14:57 توسط فرانک. یادتان هست شبی را که سفر می کردید. قول دادید و گفتید که بر می گردید. دست من را که گرفتید کمی جا خوردم. تازه فهمیدم و دیدم که شما هم سردید. حرف دل بود که در چشم شما یخ می زد. حرفهایی که به گفتار نمی آوردید. دوری از شخص شما باز عذابم می داد. گل ز یبای دل تنها تو بودی.

1deli.blogfa.com

یک دلی

http://www.1deli.blogfa.com/86113.aspx

دلم می خواست مردم در همه احوال با هم اشتی بودند. از طرف باران عشق عزیز. صدايم مي کني يا نه،بمانم يا که برگردم؟ در اين تنهايي مطلق به دنبال تو مي گردم. تمام دلخوشيهايم خيال چشمهاي توست. همان عشق محال تو که از خود ميکند طردم. تمام لحظه هاي من پر از تکرار دلتنگيست. همان فصل شکوفايي ومن پائيز پر دردم. فقط يک فصل ديگر مانده تا فصل زوال من. زمستان هم نميفهمد که چه اندازه دلسردم. دوباره چشم مي دوزم به راهت تا که برگردي. سراپا سبز من،بي تو خزاني خسته و سردم. بدان،تنها دليل تنگدستي هاي امروزم! دلم خیلی گرفته است.

1deli.blogfa.com

یک دلی

http://www.1deli.blogfa.com/post-24.aspx

دلم می خواست مردم در همه احوال با هم اشتی بودند. ستاره نیز به تنهایی اش گمان نبرد. کسی که همنفسش هست و همزبانش نیست! جهان به جان من آنگونه سردمهری کرد. که دربهار و خزان، كارباجهانش نيست. نوشته شده در یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۷ساعت 14:57 توسط فرانک. گل ز یبای دل تنها تو بودی. کبوتر واژه ی رعنا تو بودی. به رویایم طلوع تازه دادی. دلیل شعر من تنها تو بودی. مهتاب اسیر خسته یک ماجرا شده. مهتاب طعمه ی عشقی بلا شده. متاب که خسته است وغصه میخورداز آن. ماههاست به سفره ننه بی اشتها شده. ای کسانی که عاشقید و دور از فلان کسید.

1deli.blogfa.com

یک دلی

http://www.1deli.blogfa.com/86104.aspx

دلم می خواست مردم در همه احوال با هم اشتی بودند. ای ستاره ای که پیش دیدیهء منی! باورت نمی شودکه: در زمین. هر کجا به هرکه می رسی. خنجری میان مشت خود نهفته ست. پشت هر شکو فهء تبسمی. خار جانگزای حیله ای شکفته ست! آن که با تو میزند صلای مهر. جز به فکر غارت دل تونیست. گر چراغ روشنی به راه توست. چشم گرگ جاودان گرسنه ای ست. نوشته شده در چهارشنبه ۲۶ دی۱۳۸۶ساعت 13:39 توسط فرانک. گل ز یبای دل تنها تو بودی. کبوتر واژه ی رعنا تو بودی. به رویایم طلوع تازه دادی. دلیل شعر من تنها تو بودی. مهتاب اسیر خسته یک ماجرا شده.