yahoseine-zeinab.blogfa.com

majnoon-2.blogfa.com

"امیـــری حسین ونعم الامیـــر" - این روزها دلم درد دارد ...

http://www.majnoon-2.blogfa.com/post/92

امیری حسین ونعم الامیر. حسین جان: تو تاب و قرار منی تو دارو ندار منی. این روزها دلم درد دارد . دلم هزار تکه است برای هزار حرف نگفته. هزار فریاد فرو خورده. عجیب شده است حکایتم. نفس کشیدنم هم سخت شده است. این روزها روحم درد میکند ، لبخندم درد میکند. این روزها حتی عاشورا ی ارباب هم آرامم نمیکند. هر چقدر هم که اشک بریزم آخرش یک سوزی میماند توی سینه ام. این روزها سنگ صبور دل من درد بسیار دارد . این روزها دلم کمی آرامش کم دارد. این دلم بد بی قراری میکند همان دل که غیر عشق حسینت مهری را به سینه ندارد. عاشقان ار...

majnoon-2.blogfa.com

"امیـــری حسین ونعم الامیـــر"

http://www.majnoon-2.blogfa.com/1392/06

امیری حسین ونعم الامیر. حسین جان: تو تاب و قرار منی تو دارو ندار منی. دلم یک بغل روضه میخواهد. من اگر گريه برايت نكنم ميمي رم . دا روضه ی" ت و ". یک عمر شد با روضه هایت گریه کردم اما هنوزم اشک ها سیرم نکرده. کرد در کنار خرابه. برای "ح س ی ن". خودش می آید کنارت. یاریم کن که ناله هایم فقط و فقط برای شما باشد ولاغیر. از دلم تا لب. من که قراره بمیرم ک. اش تو کربلا بمیرم . هوای هوائیان حرمت رو داشته باش . عشقمی به خودت قسم . التماس دعا تا برسیم به کربلا. زلال عطر رضا میوزد زجانب طوس. برام هیچ حسی شبیه تو نیست .

majnoon-2.blogfa.com

"امیـــری حسین ونعم الامیـــر"

http://www.majnoon-2.blogfa.com/1392/05

امیری حسین ونعم الامیر. حسین جان: تو تاب و قرار منی تو دارو ندار منی. سراسر بغض ریخته در گلویم . یک سال گذشت از لحظه ی. لکنت گرفته ام در برابرت! همان صدای تپشی که وقتی برای اولین چشمم به گنبد عباست افتادرا. خاطره ی اولین بار نگاه به صحن علمدار. دلم رو کرده گرفتار دلتنگتم ای یار. قلبم دارد میتپد . صدای روضه می آید از مجاری رگ هایم . قلبم قلبم . همان قلب شش گوشه. ام دارد سینه میزند. چشمانم جز بارگاهت را نمیبیند. خانه در سکوت است اما گوش هایم شلوغ است از نجواهای آنجا. آن هم اذان سحرگاه حرمت . و آهی از دل .

majnoon-2.blogfa.com

"امیـــری حسین ونعم الامیـــر" - ستاره درخشان شام ! تو برایم درخشان ترینی ...

http://www.majnoon-2.blogfa.com/post/81

امیری حسین ونعم الامیر. حسین جان: تو تاب و قرار منی تو دارو ندار منی. تو برایم درخشان ترینی . بخشی از نجوای جانسوز حضرت رقیه خاتون با امام حسین(ع)" :. ورود سر بریده امام (ع)به خرابه انگار تازه اول مصیبت بود. خودرا روی سربابا می اندازد و دور سر پدرمیچرخد. سر را دراغوش می گیرد وشروع به اعتراض میکند:. بابا چه کسی محاسن تو راخونین کرده؟ بابا چه کسی مرا درکودکی. بابا شبها وقت خواب چه کسی برایم قرآن بخواند؟ چه کسی با دستهایش موهایم را شانه کند؟ کاش مرده بودم بابا! کاش فدای تو می شدم! مگرنگفتند که به سفر میروی؟

majnoon-2.blogfa.com

"امیـــری حسین ونعم الامیـــر"

http://www.majnoon-2.blogfa.com/1392/11

امیری حسین ونعم الامیر. حسین جان: تو تاب و قرار منی تو دارو ندار منی. نفس بده که فقط از حسین دم بزنم . یاد آخرین نگاه در دلم آشوبی عجیب به پا کرده تصورش را کن بعد یک عمر گریه و زاری یک روز برسد که. پناهت دهند . آرام میگیری ، بدون اینکه ذره ای به فراقی دوباره فکر کنی. یک ساعت برسد که باید باور کنی این نگاه نگاه آخرست . فکرش را کن در نگاهت چه میگذرد؟ بگذریم . در مسیر هرچه که به کربلا نزدیک تر میشوی حادثه ی عاشورا پر رنگ تر در ذهنت نقش میبندد. فقط دلت میخواهد از مصیبت عظمایش بگویی و بگویند . که تا ابد جاریست.

majnoon-2.blogfa.com

"امیـــری حسین ونعم الامیـــر" - شکوه از دل ...

http://www.majnoon-2.blogfa.com/post/84

امیری حسین ونعم الامیر. حسین جان: تو تاب و قرار منی تو دارو ندار منی. شکوه از دل . آن وقت ها که هنوز تو. را نمی شناخت به هر بهانه ای بازی در می آورد! آمدی بر سرش دست کشیدی و او. اما این روزها با این که هستی. نمیدانم این بازی هایش برای چیست! را می گویم ! امروز باز هم تی ر. را خوب کوبیده ای هنوز هم یاد. و خاطرات حریم با صفایت در دلم تی ر. اصلا من فکر میکنم که تو یک دل داشتی و آن را به خدا دادی. خدا هم عاشق تو. شد و دل همه را برد برای تو. دلم مانند کودکی بهانه ات را میگیرد دیگر از دستش عاصی شده ام. کاش می د...

majnoon-2.blogfa.com

"امیـــری حسین ونعم الامیـــر"

http://www.majnoon-2.blogfa.com/1392/03

امیری حسین ونعم الامیر. حسین جان: تو تاب و قرار منی تو دارو ندار منی. طلوع ستارهی تابناک ولایت، خورشید عدالت، فرزند ایمان، پدر دریای. مهبط انوار رحمان، مفسربزرگ آیههای قرآن،امام مهدی (عج). همه ی شیعیان و منتظران حضرت تبریک و تهنیت باد! گل احمد، گل زهرا، گل نرگس، گل امید حسن، یوسف زهرا. ولیالله معظم، در دریای کرامت، قمر برج امامت، ز خداوند و رسولان و. همه منتظران بادا سلامت، همه مشتاق پیامت، همگان منتظر. تو شه ارض و سمایی، تو فقط منتقم خون خدایی، تو امید. نگاهت، چه شود تا که ببندی به حرمت قامت و با نغمه قد.

majnoon-2.blogfa.com

"امیـــری حسین ونعم الامیـــر" - پست ثابت= حسین جان! نصیبم شد غمت الحمدلله

http://www.majnoon-2.blogfa.com/post/3

امیری حسین ونعم الامیر. حسین جان: تو تاب و قرار منی تو دارو ندار منی. پست ثابت= حسین جان! نصیبم شد غمت الحمدلله. به اذن حضرت ارباب بسم الله:. به هر بزم و هر کوی و هر انجمن سرم خاک پای حسین است من. پدر در دو گوشم سرود این سخن که ای نازنین طفل دلبند من. حسینی بمان و حسینی بمیر امیری حسین و نعم الامیر. امیری حسین و نعم الامیر . ز خون جگر پاک پاکم کنید سپس عاشق سینه چاکم کنید. به تیغ محبت هلاکم کنید به صحن ابوالفضل. که خاکم دهد بوی مشک و عبیر. امیری حسین و نعم الامیر. امیری حسین و نعم الامیر . تا صبح ظهور حض...

majnoon-2.blogfa.com

"امیـــری حسین ونعم الامیـــر" - یک دل تنگ و بی تاب

http://www.majnoon-2.blogfa.com/post/91

امیری حسین ونعم الامیر. حسین جان: تو تاب و قرار منی تو دارو ندار منی. یک دل تنگ و بی تاب. مادر که شما باشی دلم می خواهد هر لحظه برایتان بهانه بگیرم. بهانه هایی که ختم شوند به یک " مادر. گفتن از من و یک " نگاه مادرانه. اصلا قصه ی بی قراری شما حس و حال دیگری دارد. پای شما که وسط باشد دلم سخت کم طاقت میشود . بی تاب میشود . بی تاب شما. که نسیم نگاه مادرانه تان همیشه ی خدا نوازشگر دل و جانم بوده. شما که برای درد و دل بیشتر وقت ها کسی جزشما را ندارم. شما که به وقت بغض و دلتنگی. بی اختیار صدایتان میزنم. آنگاه ک...

majnoon-2.blogfa.com

"امیـــری حسین ونعم الامیـــر" - آهــــــ کربلا

http://www.majnoon-2.blogfa.com/post/94

امیری حسین ونعم الامیر. حسین جان: تو تاب و قرار منی تو دارو ندار منی. یادم آمد آن دور تر ها را ، یک سحر بود . کفشهایم را به خادمین حرمت تحویل دادم و آرام و لرزان پیش آمدم. دست بر سینه سلام دادم. السلام علیک یا حضرت عشق ". داخل شدم و همان وسط ها یک جایی میان تردد و دودلی که آیا به تو ندیک تر شدم و آیا. روبروی ضریحت قرار گرفته ام؟ نشستم و سر به زانو گذاشتم. چقدر نواهای آنجا بی تابم کرده بود اما مگر نه اینکه چون به وصال رسیدیم آرام میگیریم؟ مرا چه شده بود که تاب نداشتم؟ چه غوغا میکرد برآستان. و تو درد هایم.