zendegiesade.persianblog.ir
زندگی سادهچیزی شبیه زندگی هر روز از کنار من می گذرد و چقدر تکراریست سهم من از روزهای بلند زندگی
http://zendegiesade.persianblog.ir/
چیزی شبیه زندگی هر روز از کنار من می گذرد و چقدر تکراریست سهم من از روزهای بلند زندگی
http://zendegiesade.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
2.6 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
120
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
2.594 sec
SCORE
6.2
زندگی ساده | zendegiesade.persianblog.ir Reviews
https://zendegiesade.persianblog.ir
چیزی شبیه زندگی هر روز از کنار من می گذرد و چقدر تکراریست سهم من از روزهای بلند زندگی
زندگی ساده
http://zendegiesade.persianblog.ir/post/45
چیزی شبیه زندگی هر روز از کنار من می گذرد و چقدر تکراریست سهم من از روزهای بلند زندگی. ادرس زندگی ساده تغییر کرد. Http:/ www.zendegiesade.blogfa.com/. نوشته شده در جمعه ٦ اردیبهشت ۱۳۸٧ ٢:۳٧ ب.ظ توسط سهیلا نظرات . دست نوشته های جوانی که در عشق پير شد. دست نوشته های دو دوست. ای نام تو شيرين تر از جانم. از عهد من تا وفای تو. تا ديار يار راهی نييست. من و تو و شرح اين اشتياق. بارانی ترين لحظه ها. دلم گرفت گفتم شعری برای تو. اينهمه خاطره رو چيکار کنم. يک قلب پاک از تمام معابد جهان زیباتر است. ۱۰۰۰ شاخه گل نرگس.
عشق من را که به خورشيد فروخت؟؟؟ - زندگی ساده
http://zendegiesade.persianblog.ir/post/37
چیزی شبیه زندگی هر روز از کنار من می گذرد و چقدر تکراریست سهم من از روزهای بلند زندگی. عشق من را که به خورشيد فروخت؟ Http:/ www.saclafi.persianblog.ir/. دوست دارم همه جا سرد و ساکت باشد. کز کنم کنج اتاق. و ورق هایش را. همه را پاره کنم. شاید این ارامش . یک دروغ مصلحت امیز است. که دلم با دل تو می گوید. جای لبخند میان لب من خالی بود. و به دنبال کسی می گشتم. خود من گم شده بود. و همه مردم شهر با دلم جنگیدند. به غنیمت بردند ارزوهایم را. من که ایمان دارم. به صداقت قسمم می دادی. من به روح عدلی که هزاران سال است.
از من نمی پرسيد چرا بی عشق نمی ميرم؟؟؟ - زندگی ساده
http://zendegiesade.persianblog.ir/post/38
چیزی شبیه زندگی هر روز از کنار من می گذرد و چقدر تکراریست سهم من از روزهای بلند زندگی. از من نمی پرسيد چرا بی عشق نمی ميرم؟ از همه دلگیر است. از من نمی پرسید. چرا بی عشق نمی میرد؟ از من نمی پرسید. چرا از بهار بهانه می گیرد؟ من کوچ می کنم و. تمامم را سمت خیال می برم. از من نمی پرسید. چرا دور می شوم از خود من؟ از من نمی پرسید. چرا اخر نشد غم من؟ به پای اینهمه درد. از من نمی پرسید. چرا شکسته دل من؟ قافله شب زده دیروزهایم. حنجره ام را بوسید. از من نمی پرسید. چرا فرصت یک داد نکردم من؟ از غم تنهایی پوسید.
پل که پشت سر من می ریزد... - زندگی ساده
http://zendegiesade.persianblog.ir/post/40
چیزی شبیه زندگی هر روز از کنار من می گذرد و چقدر تکراریست سهم من از روزهای بلند زندگی. پل که پشت سر من می ریزد. دست من خالی بود. دل من می ترسید. من گمان می کردم. تا همین جا کافی است. همه از عشق سخن می گفتند. پل که پشت سر من می ریزد. پس چرا باید رفت؟ روز و شب غصه من ابر بارانی فردا بودش. چتر من باز نشد. لطف باران که نذاشت. گریه ی تلخ مرا گوش کنند. همه ی دلخوشی ام. چند خطی شعر است. همه ی ادم ها به دلم می خندند. که نشان می گیرند. غیبت من شاید از سر دلتنگی است. جند سالی است که من منتظرم. پس جرا باید رفت؟
اخرين فردا - زندگی ساده
http://zendegiesade.persianblog.ir/post/35
چیزی شبیه زندگی هر روز از کنار من می گذرد و چقدر تکراریست سهم من از روزهای بلند زندگی. برای سلام فردا به هیچکس قولی نده. شاید فردا هوا نه افتاب باشد نه باران. نه تو باشی و نه هیچ راز پنهان. برای نگاه فردا با هیچکس قراری نگذار. شاید فردا بدرقه نه نفرین باشد نه دعا. نه خنده های ماسیده و نه عمر تباه. قهوه فردا را تلخ تر از همیشه بنوش. شاید فردا نه از اینده بگوید نه گذشته. نه دهانی سوخته و نه فنجانی شکسته. برای سلام فردا به هیچکس قولی نده. شاید سرنوشت فردا را به یغما برد. و صدایی تو را به جایی دیگر خواند.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
setaremehrabooon.persianblog.ir
ستاره مهربون
http://setaremehrabooon.persianblog.ir/1386/7
من یک ستاره ام و تو نیز. اما اینها شهاب سنگی زود گذر. با عشقی به شدت یک کور سو. من ستاره را می گزینم و کهکشان را خواهم دید. راه من راهی بس دور و دراز بوده. برای همین ستاره ای بی نشانم. آنها نمی دانند که من و تو و ما ستاره ایم همگی ستاره ایم. آها برای ستاره بودن دست به ستاره کشی می زنند و ما غافلیم. ستاره باش ستاره گزین. از شهاب سنگ بدور آنکه ستاره می خواهد. شهاب سنگها از راه می رسند و ما در پی خرافاتمان آروز ها را مرور میکنیم تا. دستمان پیش رویشان باز باشد. مواظب ستاره ها باش. دلت را به ستاره بسپار.
setaremehrabooon.persianblog.ir
مرگ احساس - ستاره مهربون
http://setaremehrabooon.persianblog.ir/post/56
عاشقت خواهم ماند.بي آنكه بداني. دوستت خواهم داشت .بي آنكه بگويم . درد دل خواهم گفت.بي هيچ كلامي . گوش خواهم داد .بي هيچ سخني . در آغوشت خواهم گريست.بي آنكه حس كني . در تو ذوب خواهم شد .بي هيچ حرارتي . اين گونه شايد احساسم نميرد. ساعت ٢:٠٦ ب.ظ روز جمعه ٢۸ دی ،۱۳۸٦. پروفایل مدیر : ستاره. نمیدانم چرا اسمم را ستاره گذاشته اند. من گم شده ام. دورترین راه رسیدن به تو. آبي ترين لحظه ها. منو ببر پيش خودت ستاره. باشگاه دانشجویان و متخصصان. این وبلاگ با قدرت پرشین بلاگ. راه اندازی شده است.
غم تنهايي
http://www.gham-e-tanhaei.blogfa.com/8608.aspx
گرچه من قاريم،اختيارم هست دست دوست،اينكه گويم كه بينم كه شنوم همه دست اوست. در آغوش خاك گرم كه جسم سرد مرا در آغوش ميگيرد. تا همه ي بي مهري ها وسردي ها و نامردي ها را به فراموشي بسپارم. و با چه محبتي مهرش را نثارم ميكند بي منت. و باد كه با وزش بر روي خاكم و نوازشي دلنشين آرامم مي كند. و در لابه لاي درختان برايم آوار مي خواند. و درختان برايم دست مي زنند. و حال با اين ياران ديگر احساس تنهايي نخواهم كرد. مرگ زيباست براي جسم سردم و روح بلند پروازم. كه باز خواهد گشت در آغوش گرم وبي نهايت محبت او. حرف هاي يك دل.
حرف دل
http://www.eman2020.blogfa.com/9310.aspx
نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۳/۱۰/۰۷ساعت 14:32 توسط ما. باز هم زمستان سرد شروع شد جوجه ای برایم نمانده که در آخر زمستان بشمارم کجای دنیا دیده اید کسی که تار عنکبوت در جیب دارد جوجه داشته باشد آسمان چرا تو اینگونه سیاه شده ای مگر تو هم فقر را چشیده ای مگر کسی به تو تکیه کرده است خوشا بحالت آسمان که هروقت دلت میگیرد گریه میکنی وقتی عصبانی میشوی چنان فریاد بر زمینیان میکشی و کسی به تو نمیگوید دلیلت برای گریه چیست خوشبحالت آسمان. نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۳/۱۰/۰۴ساعت 20:51 توسط ما. آنچه که برجا ماند. یک شب پر ستاره.
غم تنهايي
http://www.gham-e-tanhaei.blogfa.com/8609.aspx
گرچه من قاريم،اختيارم هست دست دوست،اينكه گويم كه بينم كه شنوم همه دست اوست. بن بست رفیق (همون آخر رفاقت). زانوهامو بغل كرده بودمو نشته بودم كنار ديوار. ديدم يه سايه افتاد روم. سرم رو آوردم بالا. نگاه كرد تو چشمام، از خجالت آب شدم. تمام صورتم عرق شرمندگي پر كرد. گفتم: همشون گذاشتن رفتن. گفتي: تو كه مي گفتي بهترين هستن! گفتي: منو واسه اونا تنها گذاشتي. گفتي:اگه نه،پس چرا ياد من نبودي؟ گفتي:اگه بودي،پس چرا اسمم رو نبردي؟ گفتم:بردم، همين الان بردم. گفتي:آره،الان كه تنهايي،وقت سختي. چيو بايد مي بخشيدم؟ تنهایی...
پسری از جنس بلور
http://ghalbesiyah.persianblog.ir/1386/7/14
پسری از جنس بلور. کلبه ی سکوت و بی کسي. تقدیم به عشق آسمونیم. اولین هفته نامه طنز بچه های ایران. ليست وبلاگ هاي فارسي. طراح قالب : گرافیکی. تقدیم به عشق همیشه من. آقای من دوریت را تا به کی تحمل کنم سخته به خدا . عقلی را پرسیدند که دشوار تر از مردن چیست. عشق فرمود فراق از همه دشوار تر است. پيام هاي ديگران . 1587;هشنبه ۱٧ مهر ،۱۳۸٦ - ghalbesiyah. دنیای پس از مرگ. این تصویری که من درست کردم تصور ذهن من از اون دنیایی که خدا برای گناهکار ها گذاشته. پيام هاي ديگران .
حرف دل
http://www.eman2020.blogfa.com/8609.aspx
نامه ای به دوست. بسم الله الرحمن الرحیم. سلام حجت جان سیزده روز دیکه دو سال میشه که رفتی اره دوساله که منو تنها گذاشتی ورفتی دیگه الان باید. خدمتت تمام می شد تو این دوسال هیچ وقت باورم نشد که دیگه نیستی هر وقت از در مغازه عموت میگذرم. منتظرم بیای و مثه قدیما با هم صحبت کنیم تو بگیو من گوش کنم من بگمو تو گوش کنی حجت دوریت خیلی. سخته حجت تو که رفته بودی که خدمت سربازی چرا وقتی اومدی جنازه تو رو واسمون اوردند چرا وقتی. رو دوست دارم حجت بهم بگو تو خدمت چه بلائی سر حجتم اوردند که بعد از فرستادنش کور شد حجت بگو.
غم تنهايي
http://www.gham-e-tanhaei.blogfa.com/8605.aspx
گرچه من قاريم،اختيارم هست دست دوست،اينكه گويم كه بينم كه شنوم همه دست اوست. کودك در كنار درساحل مشغول بازي كردن است! با عروسك خود بازي مي كند. وآن را چنان عاشقانه دوست دارد كه انگار زنده است. نگاهش به عروسكي ديگر مي افتد. عروسك خود را بر زمين مي گذارد. و به سوي آن قدم بر مي دارد. اما آن را به دست نمي آرد نگاهي به پشت سر مي اندازد. از عروسك خودش هم خبري نيست. امواج آن را به دل دريا برده بود. كودك نگاهي به جاي خالي آن مي كند. شانه هايش را بالا مي اندازد و به دنبال توپي مي دود. به خاطر هوس بچگانه از دست داد.
نگاه میکنم - کاش می دانستم...
http://marych.persianblog.ir/post/105
ساعت ٢:۱٩ ب.ظ روز یکشنبه ٩ آبان ،۱۳۸٩ کلمات کلیدی:. وقتی نگاه وحشی من شعله می کشد. درپیچ و تاب تیرگی گیسوان تو. در لابلای کوچه پر مهر خاطرات. مست و خمار و نشعه سرخ لبان تو. وقتی به سوی قبله توسجده می کند. رنگین کمان قلب سیاه و نگون من. وقتی فقط به اسم شبت تکیه می کنند. دستان موج خورده افکار و یاس تن. بیدار گشته ام که تو را من صدا کنم. ای آرزوی رفته من بر نسیم و باد. تا ناکجای قصه مرا همسفر شدی. هرگزنبرده ام نفست را دگر ز یاد. ای شور و شاد من همه عمرت بهارها. وقتی نگاه میکنمت می ستایمت. شنبه ٢ آذر ،۱۳٩٢.
نمیاد اون که رفته نمیاد - کاش می دانستم...
http://marych.persianblog.ir/post/129
نمیاد اون که رفته نمیاد. ساعت ۸:٢٦ ق.ظ روز شنبه ٢٥ آذر ،۱۳٩۱ کلمات کلیدی:. نمیاد اون که رفته نمیاد. الان مدت زیادی که من اینجا چیزی ننوشتم خیلی دلم خواسته که بنویسم دوباره. انگار خشک شده تمام تراوشات دل خرد شده من. درباره : من در اینجا از نفسم شعر و غزل می سازم از قلبم قافیه می گیرم با من همراه باش. پروفایل مدیر : مریم چراغی. شنبه ٢ آذر ،۱۳٩٢. شنبه ٢ آذر ،۱۳٩٢. نمیاد اون که رفته نمیاد. دردهایم را هر چه بنویسم کم نمیشود. خودم تنهایی می خندم. من عشق نمی خواهم. دیگر شبیه شاعره ای منگ نیستم. دیگر مریض می شوم.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
120
زندگی رویایی...
سه شنبه 30 اردیبهشت 1393 : نویسنده : ana . بعضی روزا فقط همه چی بده.نه که واقعا بد باشه هاااا.ما بد میبینیم. ما بعضی وقتا فقط بدیارو میبینیم.فکر میکنیم دنیا ففط همون بدیاس. گاهی اوقات دنیا فقط همون بدبختیاس.همون گرونیا.همون نامردیا.همون بی معرفتیا.همون تبعیض ها. صبح که از خواب بیدار میشیم به یه روز بلند خسته کننده ی دیگه فک میکنیم.به جای اینکه شکر گذار باشیم از فرصت دیگه ای که در اختیارمون گذاشته شده تا بیشتر از قبل مهربونی کنیم و قشنگیای این دنیارو ببینیم. برای هم خوب بخوایم. بدی هارو از هم دور کنیم.
عشق و نفرت
شخصیت منو با برخوردم اشتباه نگیر. شخصیت من چیزیه که من هستم،. اما برخورد من بستگی داره به اینکه تو کی باشی. پنجشنبه بیست و هفتم تیر 1392 13:10. چه حرف بی ربطی است که مرد گریه نمی کند. گاهی آنقدر بغض داری که فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی. جمعه چهاردهم تیر 1392 11:58. چقدر دلم میخواهد ! چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم. تمبر و پاکت هم هست. و یک عالمه حرف. کاش کسی جایی منتظرم بود . . . چهارشنبه پنجم تیر 1392 16:10. گفت : בوستت בارم. ہ ر چہ گشتم مثل تو پیבا نشב. گفتم : خوب گشتے؟ یکشنبه دوم تیر 1392 10:47.
تاریکی مطلق
همیشه از سایتای دیکه مطلبای قشنگ شیر میکردم تو وبلاگ. ولی الان میخوام از زبونه خودم حرف بزنم. عشقی که دارمو با هیچی عوض نمیکنم. آرهشاید یه مشکلایی هم باشه ولی هرچقدم مشکل باشه بازم دوسش دارم. مخاطب خاصم.خیلی دوست دارم.خیلی. پنجشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۲ 14:36. چشم هایم را می بندم. حریف افکارم نمی شوم . چقدر دردناک است . پنجشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۲ 14:23. از تعدادی آدم ناراحت هستم اما از کسی متنفر نیستم. من از دنیا متنفرم که بزرگترین لذتش این است که آدم ها را به جان هم بندازد! می شه فردا صبح بیدارم نکنی؟
زندگی سبز
در کنار پنجره ی زندگی ، سبز ایستاده ام . من گرفتار سکوتی هستم. که گویا قبل از هر فریادی لازم است . جا موبایلی ماشین grip go. درب های اتوماتیک ساختمون دات کام. تاريخ : سه شنبه بیست و هفتم اسفند 1392 12:43 نویسنده : محمد مرادی. وقتی از اینکه آنچه را می خواستی بدست نیاوردی افسرده ای. فقط محکم بنشین و شاد باش. خداوند در فکر دادن چیزبهتری به تو می باشد . . . هرکس میتواند در این دنیا وسیله ای باشد برای اوج گرفتن کسی ، مهم دیدن و درک وسیله است. تاريخ : یکشنبه هجدهم اسفند 1392 19:46 نویسنده : محمد مرادی. به ترتی...
زندگی ساده
چیزی شبیه زندگی هر روز از کنار من می گذرد و چقدر تکراریست سهم من از روزهای بلند زندگی. تو باندازه تنهایی من بزرگی. و باندازه دلتنگی من مهربان. پس مریمی ساز مرا. یادگار باغ بزرگ دنیایت. و آنقدر به دیدنم بیا. که گلبرگ هایم را. باد با خود نبرد. نوشته شده در شنبه بیست و پنجم دی ۱۳۸۹ساعت ۱۴:۴۳ بعد از ظهر توسط سهیلا. زندگی وقتی طعم خیال دارد. که نازکای آفتاب از دیوار رویا پایین بیاید. و چشمهای ماه خیس از اشکهای آسمان شود. زندگی وقتی طعم رویا دارد. که در کویر گل سرخ ها به رنگ عشق برویند. باز من در شهری بزرگ.
زندگی ساده
چیزی شبیه زندگی هر روز از کنار من می گذرد و چقدر تکراریست سهم من از روزهای بلند زندگی. ادرس زندگی ساده تغییر کرد. Http:/ www.zendegiesade.blogfa.com/. نوشته شده در جمعه ٦ اردیبهشت ۱۳۸٧ ٢:۳٧ ب.ظ توسط سهیلا نظرات . کمی با من مدارا کن. کمی با من مدارا کن. من از دست خودم خستم. به دنیای تو دل بستم. کمی با من مدارا کن. به یاد لحظه ی تردید. شبیه آن زمانی که. دلم از دیدنت لرزید. کمی با من مدارا کن. من از خاک و نه از سنگم. ببین صبرم زبانزد شد. پریده رنگ و دلتنگم. کمی با من مدارا کن. که این وادی پر درد است. و من ...
......پيچش در سادگيها......
دل رو بزن به قافله اگه ميخوای جا نمونی. زندگی يک کاسه گيلاس است. خنده های قاه قاه مدرسه. هر بارانی حرف دل آسمان نيست. بيو تا فضولی کنيم. اين جا تابوت من است. ليست وبلاگ هاي فارسي. طراح قالب : گرافیکی. رو فکرت جای دیگه نره سراغ هیچ کس دیگه. من تو رو. دوست دارم وبلاگم هم تبدیل به یه وبلاگ عاشقانه نشده اونم عشقای کوچه بازاری. من تو رو دوست دارم . تو رو که داری این متن رو میخونی. خود خودت. دوستت دارم چون شبیه خودمی. مثل مثل خودم . چون برای این که تو رو از خودم متمایز کنم و تشخیص بدم که تو من نیستی، باید دنبال.
زنــــــدگــــی ســـــــــگـــــــــی
زندگی سگی چار تا سگ توله در شهر غریب به عنوان چارتا دانشجو! دو سگ توله رفت و امدی هستند). سهشنبه 29 بهمنماه سال 1392 ساعت 15:13. احتمالا از یکی از همین تعارفات مرسوم شروع شده بود و مثل همیشه انگل خوش ذوقی نشون داده بود یه تیکه جدید رو برای خوراک چند هفته مون جور کرده بود . خونه امید ماست . خونه امید ما افتاب هفدهم بود با همه سکوت و تمیزی و خوشگلی و بی نقصیش. خونه امید ما افتاب شیشم بود با همه خرابی ها و دردسرها و همسایه های کنجکاو و برنامه های خاص خودش. پنج تا ادم که میتونیم بهشون امید داشته باشیم ،.
BLOGFA.COM
این وبلاگ به دستور کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه مسدود شده است. محتوای وبلاگ محفوظ است. تنها از نمایش عمومی آن جلوگیری شده است. جهت اطلاعات بیشتر بخش ر اهنمای پیگیری جهت رفع فیلتر وبلاگهای مسدود شده توسط کارگروه.
بهداشت و سلامت
روز جهانی کودک مبارک. کودکی غنچه ای از رود صداقت به صفای آب است. کودکی صفحه ای از عشق و محبت به شکوه ماه است. کودکی سلسله ی اشک به دنبال سرشت است. کودکی لاله ی سرخ است به باغ امید. روز جهانی کودک مبارک. دانشآموزان امروز، بیماران آینده. عدم رعایت استانداردهای لازم، چه از نظر زمان بودن در مدرسه و چه از نظر تجهیزات، باعث شده طیف وسیعی از دانشآموزان امروز، بیمارانی باشند كه در آینده به كلینیكهای فیزیوتراپی مراجعه میكنند، بهطور كلی. چرا باید به انحرافات ستون فقرات توجه كنیم؟ اولا به این دلیل است كه در صورت بر...
zendegiesanjabi.persianblog.ir
فندق
میشه خورشید شدو تابید. اولین پ ست سال 95. یه دنیا حرف دارم که اینجا بنویسم. روزای آخر سال 94و شلوغیای سالن. روزی که مامان و خواهر "ا" اومدن سالن. اول بگم که روز زن، آخرای شب، ساعت 11 اینطوریا بود. دیدم "ا" برام یه عکس فرستاده. راستش اول ترسیدم، نمیدونم چرا ولی یه لحظه فکر کردم نکنه با خواهرش صحبت میکنم و به مامانش تبریک گفتم نکنه عکس خودشو دوست دخترش رو فرستاده! عکس تبریک روز زن بود. خوشحال شدم، خیلی خوشحال شدم، یه حس شادی عمیقی بود که تو همون عمق موندو رو نیومد! شاید متوجه منظورم نشید ولی حس خوبی بود.