zibasalam.blogfa.com

aroosedaryaha.blogfa.com

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟

http://www.aroosedaryaha.blogfa.com/9201.aspx

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟ زندگی دفتری از خاطره هاست. ساعت از سه نیمه شب هم گذشته.هر چه از این پهلو به اون پهلو شدم، نتوانستم چشم رو ی هم بگذارم.حتی تن تبدار و سر درد و گلو درد وحشتناکم و داروهای خواب اورم نتوانستن مانع شوند تا من رختخواب را ترک نکنم و اینجا پناه نگیرم. گاهی میخواهد بترکد.حتی اگه هزار دشمن اینجا توی خونه ی 6 ساله ی من کمین کرده باشند.من باید حرف بزنم. پست بهارانه نداشتم.میدانید که هیچ وقت با بهار یکی نبودم و دوستش نداشتم و امسال که بدتررررر! به خاطر وجود" زنک"! همو که وقتی همین زنک ساعت ...

aroosedaryaha.blogfa.com

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟

http://www.aroosedaryaha.blogfa.com/9206.aspx

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟ زندگی دفتری از خاطره هاست. ﭼﻨﺎﻥ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ. ﻛﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪﯼ ﻭ. ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﻫﺮﻓﻜﺮ ﺩﻳﮕﺮﻯ. ﻛﻪ ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ ﻓﺮﺻﺖ ﻧﺸﺪ. ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺍﻧﻴﻤﺶ . ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺟﺎﺭﻯ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻭ. ﺩﺳﺘﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﭘﺎﮎ ﻛﺮﺩﻧﺶ. ﻛﻪ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﻯ . ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ ﻭ. ﺯﻭﺩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺧﻮﺍﻫﻰ کرد. نوشته شده در جمعه ۲۹ شهریور۱۳۹۲ساعت 18:1 توسط صدف. همیشه که صبر کردن , بخشیدن , ماندن و تحمل کردن به این معنا نیست که همه چیز درست می شود . لازمه گاهی وقتها دست از این تظاهر کردن برداری! ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷد . آسان اگر می آمدی.

aroosedaryaha.blogfa.com

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟

http://www.aroosedaryaha.blogfa.com/9205.aspx

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟ زندگی دفتری از خاطره هاست. ام صبرش را بخ. او با بی صبری ت. برای ضربه بعد ! ی خستگی در کن ، لعنتی . به این زودی ها د ر ن م. نوشته شده در پنجشنبه ۱۷ مرداد۱۳۹۲ساعت 13:40 توسط صدف. وقتی از غربت ایام دلم میگیرد. مرغ امید من از شدت غم میمیرد. دل به رویای خوش خاطره ها میبندم. باز هم خاطره ها دست مرا میگیرد. با تو تا مرز رویا. ناگفته های صبای عزیزم. قاصدک و حکایتی دیگر. تخصصی ترین وبلاگ خاطرات. یادداشت های یک عکاس. روزانه های اقای کوچک. روزها و خاطره ها. داستانهای خوشمزه ی آسو.

aroosedaryaha.blogfa.com

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟

http://www.aroosedaryaha.blogfa.com/9204.aspx

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟ زندگی دفتری از خاطره هاست. هیچ فصلی را نخواهند دید. از ریگ های ته جویبار شنیده ام . مهم نیست که مرا. از ملاقات ماه و گفت و گوی باران. من برای رسیدن به آرامش. تنها به تکرار اسم تو. بسنده خواهم کرد . همه چیز درست خواهد شد. سید علی صالحی /. نوشته شده در جمعه ۲۱ تیر۱۳۹۲ساعت 13:13 توسط صدف. وقتی از غربت ایام دلم میگیرد. مرغ امید من از شدت غم میمیرد. دل به رویای خوش خاطره ها میبندم. باز هم خاطره ها دست مرا میگیرد. با تو تا مرز رویا. ناگفته های صبای عزیزم. قاصدک و حکایتی دیگر.

aroosedaryaha.blogfa.com

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟

http://www.aroosedaryaha.blogfa.com/9101.aspx

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟ زندگی دفتری از خاطره هاست. عیدتون مبارک.ببخشید دیر اومدم.ولی همتون رو دوس دارم. نوشته شده در سه شنبه ۸ فروردین۱۳۹۱ساعت 10:13 توسط صدف. وقتی از غربت ایام دلم میگیرد. مرغ امید من از شدت غم میمیرد. دل به رویای خوش خاطره ها میبندم. باز هم خاطره ها دست مرا میگیرد. با تو تا مرز رویا. ناگفته های صبای عزیزم. قاصدک و حکایتی دیگر. تخصصی ترین وبلاگ خاطرات. یادداشت های یک عکاس. روزانه های اقای کوچک. روزها و خاطره ها. داستانهای خوشمزه ی آسو. روزانه های اقای کوچک. زندگی زیر پوست من.

aroosedaryaha.blogfa.com

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟

http://www.aroosedaryaha.blogfa.com/9105.aspx

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟ زندگی دفتری از خاطره هاست. دلم همراه لحظه های توست. عزیز من.کیلومترها از من دورتری. دلت آرام ندارد. نمیدانم کسی برایت مانده تا بی کسی هایت را بر روی شانه اش زار بزنی، یا نه؟ نمیدانم کسی برایت مانده تا دستی از مهر بر سرت بکشد، اشکهایت را پاک کند، و برایت آرامش آرزو کند؟ نمیدانم کسی مانده تا خاک را از تنت بتکاند، زخمهایت را ببند و نگاهی از سر عشق بر چشمهایت بریزد، و وقت رفتن گونه هایت را ببوسد؟ نمیدانم در این چند شب کسی بوده که بغلت کند تا فقط یک شب خواب راحت مهمان تن خسته ات شود؟

aroosedaryaha.blogfa.com

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟

http://www.aroosedaryaha.blogfa.com/9202.aspx

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟ زندگی دفتری از خاطره هاست. گاهی با خودم میگویم کاش بچه ایی نداشتم! کاش سالها دنبال دوا و درمان آواره ی مطب این دکتر و آن دکتر. بودم ولی خدا به من بچه ایی نمیداد! کاش حسرتش به دلم می ماند تا ترس از فردایش روی دلم سنگینی نکند! قصاص قبل از جنایت میکنم؟ از دیده هایم قضاوت میکنم.از دو و بریهایی که از دست بچه چه ها که. روزهایی که تلخ میگذرانند.آرامشی که ندارند.چقدر این بزرگترها گناه دارند! چرا بچه ها نمیفهمند این کسی که صدایش میکنی" بابا" درد کشیده است.همانیست که سالها به دستت. ممنون...

aroosedaryaha.blogfa.com

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟

http://www.aroosedaryaha.blogfa.com/9102.aspx

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟ زندگی دفتری از خاطره هاست. مادر يعني به تعداد همه ی روزهاي گذشته تو صبوري! مادر يعني به تعداد همه ی روزهاي آينده تو دلواپسي! مادر يعني به تعداد آرامش همه ی خوابهاي کودکانه تو بيداري! مادر يعني بهانه بوسيدن خستگي دستهايي که عمري به پاي باليدن تو چروک شد. روز مادر يعني بهانه در آغوش کشيدن او که نوازشگر همه سالهاي دلتنگي تو بود. روز مادر يعني باز هم بهانه مادر گرفتن. نوشته شده در یکشنبه ۲۴ اردیبهشت۱۳۹۱ساعت 18:0 توسط صدف. وقتی از غربت ایام دلم میگیرد. مرغ امید من از شدت غم میمیرد.

aroosedaryaha.blogfa.com

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟

http://www.aroosedaryaha.blogfa.com/9107.aspx

اینهمه خاطره رو چیکار کنم؟ زندگی دفتری از خاطره هاست. دغدغه ي اين روزهايم. اتفاقيست كه افتاده.شايد هم سالها پيش، ماهها قبل، افتاده بود و من بيتفاوت از كنارش گذشتم. شايد هم اصلا نفهميدم چينين اتفاقي افتاده! خوش بيني است ديگر! گاهي انقدر پشت سادگي پنهان ميشوي كه نميبيني چه ها دار پا ميگيرد! شايدم من حساس شده ام! اينهمه نامهرباني، دليلش چيست؟ اينهمه نارفاقتي، دليلش چيست؟ انهمه يكرنگي آدمها كجا رفت؟ احتمالا اين يكي تقصير امريكاي گردن شكسته هست! چقدر ادمها عوض شده اند.چقدر ! چون اين روزها همه قاضي هستن. بارون...

dr-abidel.blogfa.com

دکتر آبی دل

http://www.dr-abidel.blogfa.com/8709.aspx

بلاخره به بخش منتقلم کردن.وقتی یه کم سرحالتر شدم دیدم م ععععععععع. با تعجب فوق العاده بخونین).7 تا تخت تو اتاق چپونده بودن. توجه کنید فعل دیگه ای به کار نبردم، چون واقعا" چپونده بودن).یکی از بیمارایی که بستری بود، برادر خانم دکتری بود که منو ویزیت کرد.اونم به علت آپاندیسیت.اما اصلا" طوری رفتار نکرد که ما بفهمیم.هر موقع میومد تو اتاق احوال بیمارای تک تک تختا رو میپرسید.ما تازه وقتی میخواست مرخص شه فهمیدیم. حتی آب.سینا گه گاه لبهامو با گاز مرطوب، ت ر میکرد. یه کم که سرحالتر شدم دیدم جلو چشمم سیاه شد. دیدم ...