nasimevasl.mihanblog.com

mojemokhalef.blogfa.com

M0kheM0khalef

http://www.mojemokhalef.blogfa.com/8807.aspx

دوشنبه ششم مهر ۱۳۸۸. این چه حسیه که آدم کلی حرف داره اما وقتی کی برد را میگیره دستش نمی دونه چی بنویسه یا از چی بنویسه؟ فکر کنم یه مرض آلزایمر از نوع بلاگی مبتلا شدم. نه کسی بود که شب کنار دریا باهاش بیدار بمونی و باهاش حرف بزنی و نه کسی که صبح باهاش تو جنگل پیاده روی کنی. اما در کل عالی بود ، روز سوم تقریبا از حدود های ساعت 9 تا 1 توی دریا بودیم چون نسبتا دریا اروم تر بود. نوشته شده توسط موج مخالف در 14:19 لینک ثابت. مجتبی هستم اما چون زیاد آنلاین میشم بچه ها بهم میگن موجی نت. متولد 29 آبان سال 1365.

mojemokhalef.blogfa.com

M0kheM0khalef - مشـــــهد و شمـــــــال

http://www.mojemokhalef.blogfa.com/post-2.aspx

دوشنبه ششم مهر ۱۳۸۸. این چه حسیه که آدم کلی حرف داره اما وقتی کی برد را میگیره دستش نمی دونه چی بنویسه یا از چی بنویسه؟ فکر کنم یه مرض آلزایمر از نوع بلاگی مبتلا شدم. نه کسی بود که شب کنار دریا باهاش بیدار بمونی و باهاش حرف بزنی و نه کسی که صبح باهاش تو جنگل پیاده روی کنی. اما در کل عالی بود ، روز سوم تقریبا از حدود های ساعت 9 تا 1 توی دریا بودیم چون نسبتا دریا اروم تر بود. نوشته شده توسط موج مخالف در 14:19 لینک ثابت. مجتبی هستم اما چون زیاد آنلاین میشم بچه ها بهم میگن موجی نت. متولد 29 آبان سال 1365.

mojemokhalef.blogfa.com

M0kheM0khalef - خاطره ی خدمت

http://www.mojemokhalef.blogfa.com/post-6.aspx

چهارشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۸۸. طبق معمول همیشه کسایی که وبلاگ رو به دلایلی دیر آپ. هستن مثل من که الآن خجالت میکشم و الآن قیافم این شکلی شده. به هر حال یه جوری ماست مالی کنیم قضیه رو میخوام یه خاطره از دوران خدمتم بگم . یادش بخیر من خیابووون پیروزی تهران خدمت میکردم ارتش نیروی هوایی قسمت عقیدتی. اون قسمتی که مربوط به ما بود تایم اداری بودیم یعنی ساعت ۷:۰۰ صبح. میومدیم ساعت ۲:۰۰ بعد از ظهر هم کار تعطیل میشد و بچه های تهران جیم. میزدن و میرفتن خونه ما هم که شهرستانی بودیم میرفتیم آسایشگاه. یه ساعتی وووووو...

mojemokhalef.blogfa.com

M0kheM0khalef

http://www.mojemokhalef.blogfa.com/8805.aspx

سه شنبه بیستم مرداد ۱۳۸۸. صاف و پوست کنده بگو ببینم تو اصلا چرا اومدی و این تشکیلات رو راه انداختی؟ تشکیلات که میگم منظورم همین اینترنت بازی و سایت و نوشتن و چت و . است! یادمه که جای دیگه ای وبلاگ داشتی. 3 سال پیش. چی عایدت شد؟ بذار بهتر بپرسم. چی عایدت نشد؟ که درش رو تخته کردی؟ اون موقعها نمی نوشتی. از دیگران مایه میذاشتی. اصلا نوشتن بلد نبودی. هر چند که همین الانم بلد نیستی! لاف نوشتن می زنی و گرنه خودتم میدونی که نه از ادبیات سرت میشه نه هنر نه . اون وبلاگ چی شد؟ نه اینکه واقعا وجود داشته باشه! اصولا ...

mojemokhalef.blogfa.com

M0kheM0khalef - داستان گنجشک و خدا

http://www.mojemokhalef.blogfa.com/post-5.aspx

دوشنبه شانزدهم آذر ۱۳۸۸. داستان گنجشک و خدا. گنجشک به خدا گفت:. که در آن زندگی می کردم. و پناه بی کسی. اما طوفان تو آمد. و آن را خراب کرد مگر من چه گناهی کرده بودم. را اشغال کرده بودم که اینکار را با من کردی؟ خدا به گنجشک گفت:. و ماری بسوی لانه ات. می آمد تا تو را طعمه خود. طوفان خود را فرستادم تا تو را. بخاطر عشق و علاقه فراوانی که به تو. که اینگونه از تو. به من اعتراض کردی. و از دست من. نوشته شده توسط موج مخالف در 19:46 لینک ثابت. مجتبی هستم اما چون زیاد آنلاین میشم بچه ها بهم میگن موجی نت.

mojemokhalef.blogfa.com

M0kheM0khalef - نیستان

http://www.mojemokhalef.blogfa.com/post-4.aspx

جمعه ششم آذر ۱۳۸۸. بابات دیر آپ کردنم از همتون معذرت خواهی میکنم واقعا شرمندم. آخه اینترنتم قطع شده بود وقت نمیکردم برم سارژ کنم. یکی از دوستام چند روز پیش کل انداخته بود سر اس ام اس بازی منم خدایی کم نیاوردم پا به پاش اس دادم یهو دیدم یه اس ام اس داد که دیگه من واقعا میشه گفت یه جورایی کم آوردم حیفم میاد واستون نذارمش. واقعا بعضیا عجب طبع شعری دارن هااااااااااااااااا. بگذر از نی من حکایت میکنم. وز جدایی ها شکایت میکنم. نی کجا این نکته ها آموخته. نی کجا داند نیستان سوخته. بشنو از من بهترین راوی منم.

mojemokhalef.blogfa.com

M0kheM0khalef

http://www.mojemokhalef.blogfa.com/8811.aspx

چهارشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۸۸. طبق معمول همیشه کسایی که وبلاگ رو به دلایلی دیر آپ. هستن مثل من که الآن خجالت میکشم و الآن قیافم این شکلی شده. به هر حال یه جوری ماست مالی کنیم قضیه رو میخوام یه خاطره از دوران خدمتم بگم . یادش بخیر من خیابووون پیروزی تهران خدمت میکردم ارتش نیروی هوایی قسمت عقیدتی. اون قسمتی که مربوط به ما بود تایم اداری بودیم یعنی ساعت ۷:۰۰ صبح. میومدیم ساعت ۲:۰۰ بعد از ظهر هم کار تعطیل میشد و بچه های تهران جیم. میزدن و میرفتن خونه ما هم که شهرستانی بودیم میرفتیم آسایشگاه. یه ساعتی وووووو...

mojemokhalef.blogfa.com

M0kheM0khalef - مادر فرشته ای بی همتا

http://www.mojemokhalef.blogfa.com/post-3.aspx

جمعه هشتم آبان ۱۳۸۸. مادر فرشته ای بی همتا. تقدیم به تمامی مادران مهربان و زحمت کش ایران زمین بالاخص مادر شیرین و عزیز تر از جان خودم. کودکی که آماده ی تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید :. می گویند که فردا مرا به زمین می فرستی. اما من به این کوچکی و ناتوانی. چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟ خداوند پاسخ داد :. از میان فرشتگان بی شمارم یکی را برای تو در نظر گرفته ام . او در انتظار توست و حامی و مراقب تو خواهد بود . کودک همچنان مردد ادامه داد و گفت:. خداوند لبخند زد و گفت :. کودک ادامه داد :. در آن ...

mojemokhalef.blogfa.com

M0kheM0khalef

http://www.mojemokhalef.blogfa.com/8808.aspx

جمعه هشتم آبان ۱۳۸۸. مادر فرشته ای بی همتا. تقدیم به تمامی مادران مهربان و زحمت کش ایران زمین بالاخص مادر شیرین و عزیز تر از جان خودم. کودکی که آماده ی تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید :. می گویند که فردا مرا به زمین می فرستی. اما من به این کوچکی و ناتوانی. چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟ خداوند پاسخ داد :. از میان فرشتگان بی شمارم یکی را برای تو در نظر گرفته ام . او در انتظار توست و حامی و مراقب تو خواهد بود . کودک همچنان مردد ادامه داد و گفت:. خداوند لبخند زد و گفت :. کودک ادامه داد :. در آن ...

mojemokhalef.blogfa.com

M0kheM0khalef

http://www.mojemokhalef.blogfa.com/8809.aspx

دوشنبه شانزدهم آذر ۱۳۸۸. داستان گنجشک و خدا. گنجشک به خدا گفت:. که در آن زندگی می کردم. و پناه بی کسی. اما طوفان تو آمد. و آن را خراب کرد مگر من چه گناهی کرده بودم. را اشغال کرده بودم که اینکار را با من کردی؟ خدا به گنجشک گفت:. و ماری بسوی لانه ات. می آمد تا تو را طعمه خود. طوفان خود را فرستادم تا تو را. بخاطر عشق و علاقه فراوانی که به تو. که اینگونه از تو. به من اعتراض کردی. و از دست من. نوشته شده توسط موج مخالف در 19:46 لینک ثابت. جمعه ششم آذر ۱۳۸۸. آخه اینترنتم قطع شده بود وقت نمیکردم برم سارژ کنم.