satrapiran.persianblog.ir
ساتراپساتراپ
http://satrapiran.persianblog.ir/
ساتراپ
http://satrapiran.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
5.7 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
5.672 sec
SCORE
6.2
ساتراپ | satrapiran.persianblog.ir Reviews
https://satrapiran.persianblog.ir
ساتراپ
jame jamil ............. M.Elyaz
http://jamejamil.blogfa.com/9007.aspx
Jame jamil . M.Elyaz. دوشنبه چهارم مهر ۱۳۹۰. ادامه ي غزل عاشقانه. تقديم به سلطان غزل معاصر " حسين منزوي. ادامه ي غزل عاشقانه. ادامه ي غزل عاشقانه بودي تو. مرا به هيئت يك مثنوي سرودي تو. چه عاشقانه غزلمثنوي تنيده شديم. هميشه تار منم تا هميشه پودي تو. شناكنان غزل آلاي در تن تو رها. بگير دست مرا در مسير رودي تو. مواظبت كن و نگذار زود خم بشوم. در اين جهان كه غزلكاجي و عمودي تو. ميان اينهمه بدرود از درود تهي. در اين زمانه فقط لايق درودي تو. از اين پلشتي دنيا كدر شدي تنها. شبيه آينه اي كاش كه نبودي تو.
jame jamil ............. M.Elyaz
http://jamejamil.blogfa.com/8711.aspx
Jame jamil . M.Elyaz. شنبه نوزدهم بهمن ۱۳۸۷. این ترانه رو تقدیم می کنم به اونایی که حنجره ی زخمی شون مرهم فریاد هاس ، البته چند بیت این ترانه رو جوری که به معنی لطمه ای نزنه اینجا نیاورده ام! من دارم به لئی ها صدامو می بازم. کلید سکوتو به بالا میندازم. تاریکی اومده پشت در خونه م. سرمارو آورده تا بشه همخونه م. لرزش شونه مو باور نداری تو. توی این گیرو دار تنهام میذاری تو. تو داری از منو از خودت دور می شی. تو داری با لئی ها یه جوری جور می شی. کلید صدامون تو گلوی لئی یه. قیر آت رو سوار شیم که وقت ه ئی ه ئی یه.
jame jamil ............. M.Elyaz
http://jamejamil.blogfa.com/9112.aspx
Jame jamil . M.Elyaz. یکشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۱. برگ ریز فصل غریبی. دیگر به اعتراض زبان وا نمی شود. در شهر مردگان هیجان وا نمی شود. از سنگ و از سکوت سرودیم بسکه آه! این بال های زخمی مان وا نمی شود. وامانده ایم و وازده واکاو انزوا. یعنی دری به سمت جهان وا نمی شود. که بتازاند اسب خویش. دیری ست شیهه های دمان وا نمی شود. در برگ ریز فصل غریبی چه می تنی؟ این پیله های شب زدگان وا نمی شود. نوشته شده توسط م.ائلیاز . M.Elyaz در 10:49 لینک ثابت. مرتضی روحی ( م.ائلیاز ). محمد حسین انصاری نژاد. الناز - بهجت آذری.
jame jamil ............. M.Elyaz
http://jamejamil.blogfa.com/8803.aspx
Jame jamil . M.Elyaz. یکشنبه سی و یکم خرداد ۱۳۸۸. اشک تمساح اگر چه پشت سرم،ریختی یکسر آب پاکی را. نرو روی جاده پاشیدی آرزوهای گرد و خاکی را. باز برگشتم و رها کردم بر زمین، خاک تا ابد بخورد. حجم اندوه روی شانه ی خویش یعنی آوار کهنه ساکی را. بی اختیار دستانم حلقه شد گرم دور گردن تو. هر دو با عشق مزمزه کردیم گفتمان های سینه چاکی را. شالی چشمهای ژاپنی ات آنچنان عاشقانه مستم کرد. که دو گیلاس شهد ناب برنج، سر کشیدم شراب ساکی را. امپراطور بر اریکه ی عشق شدم آنگونه که تو خواستی و. پشت سر باز : نه!
jame jamil ............. M.Elyaz
http://jamejamil.blogfa.com/8712.aspx
Jame jamil . M.Elyaz. یکشنبه چهارم اسفند ۱۳۸۷. صدای قوپوز را دوست دارم. وقتی که سکوت سهند را می شکند. بوی پونه های وحشی را. در باد می پراکند. دست باغ های سیب در دستت. و دستمالی از شکوفه را می تکانی. از خواب بیدار می شوند. و ماهنی شکفتن را سر می دهند. قوپوز : نام ساز "دده قورقود" و نیز نام ساز باستانی ترکان. ماهنی : ترانه ، سرود. Http:/ elyazurman.blogfa.com. نوشته شده توسط م.ائلیاز . M.Elyaz در 14:32 لینک ثابت. مرتضی روحی ( م.ائلیاز ). محمد حسین انصاری نژاد. انجمن ادبي حافظ گنبد. الناز - بهجت آذری.
jame jamil ............. M.Elyaz - جنگل تبرزده
http://jamejamil.blogfa.com/post-42.aspx
Jame jamil . M.Elyaz. درخت می شوم این جنگل تبرزده را. و سبز می کنم آغوش زرد دهکده را. درخت می شوم و سبز، هیچ بیمی نیست. تبر به ریشه ی هر سرو مسلخ آمده را. طنین شیهه ی اسب بهار در راه است. به زیر س م ب ک شد این خزان شب زده را. دوباره چلچله ها سمت باغ برگردند. دوباره بشنوم آوازهای گمشده را. که فصل های مدیدی کلاغ ها یکسر. به قیل و قال گرفتند ب هت این س ده را. تو در کجای زمان زردپوش پاییزی. درخت می شوم این جنگل تبرزده را. نوشته شده در جمعه بیست و ششم دی 1393ساعت 1:55 توسط م.ائلیاز . M.Elyaz. غزل - غزل فریاد.
jame jamil ............. M.Elyaz
http://jamejamil.blogfa.com/8807.aspx
Jame jamil . M.Elyaz. سه شنبه بیست و هشتم مهر ۱۳۸۸. چند تا سپید تازه. چند تا سپید تازه که غمآورد امسال است. آزادمردی مشتش را گره کرده! تفنگدار قسی القلبی ماشه را می چکاند! معلوم نیست در این گرگ و میش! کاش مشت ها گلوله شوند. و درها پل میان آزادی! گلاب وحشی می دهد! جنگلی با یک درخت حکومت می کند! و من دارم پی می برم. با یک گل نیز. دامنه سهند تیرماه ۸۸. ماهیها شناسنامه ی دریا هستند. درختها شناسنامه ی جنگل. قلبم شناسنامه ی من. ماهی به دریا برمی گردد. اما شناسنامه ی من مال توست. ماهی دریا را دوست دارد.
jame jamil ............. M.Elyaz
http://jamejamil.blogfa.com/9310.aspx
Jame jamil . M.Elyaz. درخت می شوم این جنگل تبرزده را. و سبز می کنم آغوش زرد دهکده را. درخت می شوم و سبز، هیچ بیمی نیست. تبر به ریشه ی هر سرو مسلخ آمده را. طنین شیهه ی اسب بهار در راه است. به زیر س م ب ک شد این خزان شب زده را. دوباره چلچله ها سمت باغ برگردند. دوباره بشنوم آوازهای گمشده را. که فصل های مدیدی کلاغ ها یکسر. به قیل و قال گرفتند ب هت این س ده را. تو در کجای زمان زردپوش پاییزی. درخت می شوم این جنگل تبرزده را. نوشته شده در جمعه بیست و ششم دی 1393ساعت 1:55 توسط م.ائلیاز . M.Elyaz. غزل - غزل فریاد.
jame jamil ............. M.Elyaz
http://jamejamil.blogfa.com/8808.aspx
Jame jamil . M.Elyaz. سه شنبه دوازدهم آبان ۱۳۸۸. شهود شاعرانه هر چه که هست از نمی دانم بی وقفه زاده می شود. من این نمی دانم بی وقفه را تقدیم می کنم به جنگل پر گهر و. اصلان ها و آهوهاش! ازخودت می دوی فرار کنی. از خودت تا همیشه سیر شده. توی چشمان عاشقت انگار. دختری تا ابد اسیر شده. از خودت می دوی به من برسی. همین مرد شاعر عوضی؟ س حر می دانم آنچنانکه ترا. داخل شیشه جان بس ر بکنم. شعر می گویم آنچنانکه ترا. از خودت خسته ،دربدر بکنم. در خودت همچنان اسیر بمان. دختر بی خبرتر از همه جا. توی ایران شیشه ای بتمرک.
jame jamil ............. M.Elyaz
http://jamejamil.blogfa.com/8811.aspx
Jame jamil . M.Elyaz. چهارشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۸۸. چوب کبریت های چیده شده. چوب کبریت های چیده شده. چوب کبریت های چیده شده. روی میزی که دور آن من و تو. خانه سازی به شکل رویایی. و چه دلخوش به چیده مان،من و تو. ما در این خانه های رویایی. جای دادیم آرزوها را. دور میزی به وسعت دنیا. تازه کردیم گفتگو ها را. قلب هامان یکی شدند،سپس. ما پریدیم توی رویاها. دست هامان به هم گره خوردند. رد شدیم از کویر و دریاها. دو سبکبال سخت عاشق هم. پر کشیدیم با تمام وجود. وسعت خوابهای رنگی را. با دو بالی که عشق هدیه نمود.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
RapidoSat - Satellite Internet, Telephone & TV for Murcia Area & South Coast of Spain - Sky TV Spain - Sky Plus Spain - Sky HD Spain - VoIP for Spain - 10mbps Internet Anywhere in Spain
satrapies
Και τι φρικτή η μέρα που ενδίδεις (η μερα που αφέθηκες κ'ενδίδεις), Η Σατραπεία, Κ.Π.Καβάφης. Δευτέρα, 20 Σεπτεμβρίου 2010. ΕΝΑ ΤΑΞΙΔΙ ΣΤΗ ΔΕΚΑΕΤΙΑ ΤΟΥ ’60. Από το περιοδικό "Κ". Ακόμα μια σειρά εποχής από τους συντελεστές των παραγωγών «Γενιές της σιωπής. 171;Ρόδα της οργής. 171;Στην άκρη του παράδεισου. Κοστούμια και τα φορέματα με τα μεγάλα γεωμετρικά σχήματα, το look. Α λα Μπαρντό ή τα χτενίσματα σφηκοφωλιά, τα micro. Όλα αυτά σήμερα μας φαίνονται σχεδόν αστεία και υπερβολικά. Στην εποχή μας, όπο...
Grafikdesign & Webdesign Stuttgart | Satrapigrafix
Content on this page requires a newer version of Adobe Flash Player.
satrapinc
شرکت فنی و مهندسی بین المللی ساتراپ دژکار - خوش آمدید
شرکت فنی و مهندسی بین المللی ساتراپ دژکار. شرکت مهندسی و ساختمانی ساتراپ دژکار در آبان ماه سال 1383 تاسیس شده است. شرکت ساتراپ دژکار متعلق به سهامداران بخش خصوصی می باشد که طبق آیین نامه تشخیص صلاحیت پیمانکاران ، این شرکت دارای رتبه 3 در رشته راهسازی، رتبه 5 در رشته ابنیه و رتبه 5 در رشته تاسیسات می باشد. بزرگراه امام علی سال 1392. پروژه های مقاوم سازی. بزرگراه حکیم سال 1391. پروژه های بهسازی و نگه داری راه. پروژه های بتن غلتکی RCC. بهسازی و تعمیرات تخصصی راهها. تراش و روکش آسفالت. تراش راهای آسیب دیده.
ساتراپ
1587;هشنبه ۱٩ تیر ،۱۳۸٦. مرا تو بی سببی نیستی. نوشته شده در ساعت ۱٢:٠٩ ق.ظ توسط محسن فتحی زاده. پيام هاي ديگران . 1740;کشنبه ۱٧ تیر ،۱۳۸٦. به هر حال . . . نوشته شده در ساعت ٧:٠٦ ب.ظ توسط محسن فتحی زاده. پيام هاي ديگران . 1588;نبه ۱٦ تیر ،۱۳۸٦. زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست. نوشته شده در ساعت ٢:٤٢ ق.ظ توسط محسن فتحی زاده. پيام هاي ديگران . 1580;معه ٢٠ بهمن ،۱۳۸٥. هيس اديب - هيس شاعر - هيس صورتگر. ما سه تا هیس بودیم. که خیلی سر و صدا می کردیم. گاهی هم قایم می شدیم. دانشکده جای خوبی بود. 1580;&#...
Satrapit.com
Satrap Miniatures
Ancient wargaming blog with 28mm miniatures. Monday, 10 August 2015. Battle of Watling Street. View of the table. The Iceni and Romans on the hill. The Iceni and Trinovantes surge forward. Approaching the River Anker. Roman Scorpios and auxilliary cavalry are early casualties. The Roman right flank is threatened. Auxilia to the rescue. In the end the Romans just managed to sneak home, breaking three divisions, but the Britons didn’t have much luck and came very close to breaking both Roman division...