ghazalvaredard.blogfa.com
اشراق روشناییاشراق روشنایی - ع.ش.ق
http://ghazalvaredard.blogfa.com/
اشراق روشنایی - ع.ش.ق
http://ghazalvaredard.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
81
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.156 sec
SCORE
6.2
اشراق روشنایی | ghazalvaredard.blogfa.com Reviews
https://ghazalvaredard.blogfa.com
اشراق روشنایی - ع.ش.ق
اشراق روشنایی - همه چی آرومه
http://www.ghazalvaredard.blogfa.com/post-51.aspx
زندگی میتونه خیلی قشنگ باشه اگه قشنگ ببینیش یه زمانی یه دوستی بهم می گفت نیمه ی پر لیوان و ببین اما من به حرفش گوش نمی کردم الانم بیخیال دردام نشدم بهشون فکر می کنم که حلشون کنم اما سعی می کنم این چند روز باقی مونده از عمرمو خوب بگذرونم با عشق. با شادی. همه چی آرومه تو به من دل بستی. این چقدر خوبه که تو کنارم هستی. همه چی آرومه.غصه ها خوابیدن.همه چی آرومه من چقدر خوشحالم.پیشم هستی حالا به خودم می بالم. همه چی آرومه من چقدر خوشحالم. پیشم هستی حالا به خودم می بالم. می چرخم و میگردم و مینوشم از این جام.
اشراق روشنایی
http://www.ghazalvaredard.blogfa.com/archive.aspx
می چرخم و میگردم و مینوشم از این جام. بیخود شده از خویشم و از گردش ایام.
اشراق روشنایی - نگو
http://www.ghazalvaredard.blogfa.com/post-56.aspx
یادته حرفای اولمونو همش از یکی شدن بود و بس. از رفتن تا آخر خط و با هم دیگه رسیدن بود و بس. حرف دلامونو میرسوندیم به خدایی که خالق عشقه. می خواستیم اون همصدایی باشیم که تا ابد عاشق عشقه. دیگه نگو نگو راهی واسه من و تو نمونده. دیگه نگو ما رو غم به آخر خط رسونده. دیگه نگو نگو با هم زندگی جهنمه. دیگه نگو که جدایی تموم شدن غمه. ولی دیدی از یادمون رفت قول و قرار عاشقونه. حالا حرفمون فقط اینه کی باید بره کی بمونه. حالا من موندمو شبای بی تو. حالا تو موندی و غم تنهایی. منم و عطر تو و خاطره هات. بر آب های نیلی شب.
اشراق روشنایی
http://www.ghazalvaredard.blogfa.com/8809.aspx
عشق در به در. بعضی از آدما هیچ وقت تو زندگیشون غم نمی بینن همش شادن همش خوشحالن بی هیچ دغدغه ای. بعضی آدما اول زندگیشون تا یه دوره ای شادن بعد یه حادثه ی تلخ واسه همیشه غمگینشون میکنه. بعضیا با غم به دنیا میان اما این شادیه که همیشه باهاش زندگی میکنن. بعضیام مثل من نهایت غمن باید غمگین باشن اصلا اگه اونا غم نداشته باشن زندگی چرخش نمی چرخه و این یه درده. دوران شادیم زیاد نبود نور دچار یه مشکل بد شده که به خاطرش می خواد ترکم کنه حاضر نیست با هم مشکلات رو حل کنیم و این منم که دوباره به سمت تاریکی میرم.
اشراق روشنایی
http://www.ghazalvaredard.blogfa.com/8810.aspx
گوشه ی تنهایی دلم نشسته ام و به خویش فکر میکنم. با کلمات که کلنجار میروم می بینم هیچ چیز برای گفتن ندارم. زندگی بی معنی تر از آن شده که کلمات را فدایش کنم. شب دیگر برایم پناهگاه نیست میترسم. از همه،حتی از خودم. روزی قلبم را بین آدمها قسمت کردم. آمدند و هجومم بردند من ماندم و حجمه ی غصه ها. امیدی داشتم که دیگر نیست به زندگی. آنقدر گریسته ام که بدانم خدایم پاکم کرده. از اشکهایم شبنم، یخ زده روی گونه های پژمرده ام. باور دگرگونیت سخت است. تو پرنده ی سرافراز من دیگر نیستی. بر چاهی فرود آمده ای. پشت نم نم پنجره.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
مجله نانو - خامنهای: دولتهای غربی مراقب رفتار خصمانه خود باشند
http://nano-magazine.blogfa.com/post-1222.aspx
خامنهای: دولتهای غربی مراقب رفتار خصمانه خود باشند. خامنهای: دولتهای غربی مراقب رفتار خصمانه خود باشند. آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در نماز جمعه یک هفته پس از انتخابات. رهبر جمهوری اسلامی روز دوشنبه در دیداری که با جمعی از مردم داشت به برخی دولتهای غربی شدیدا اخطار کرد که مراقب رفتار خصمانه خود باشند، زیرا ملت ایران عکسالعمل نشان خواهد داد. عفو بینالملل: بسیج در کمین زخمیهاست. امام جمعه تهران: با سران اغتشاش بیرحمانه برخورد کنید. این در حالی است که از زمان آغاز اعتراضات مردم ایران تنها کسانی...
مجله نانو - مرتضوی: بازداشتیهای باقیمانده معترض نیستند، اغتشاشگرند
http://nano-magazine.blogfa.com/post-1215.aspx
مرتضوی: بازداشتیهای باقیمانده معترض نیستند، اغتشاشگرند. مرتضوی: بازداشتیهای باقیمانده معترض نیستند، اغتشاشگرند. سعید مرتضوی، دادستان تهران. سخنگوی کمیته پیگیری مسائل بازداشتشدگان اخیر در مجلس روز دوشنبه از قول سعید مرتضوی، دادستان تهران، گفت افرادی که هنوز در بازداشتاند نه جزء معترضین، بلکه جزء اغتشاشگران هستند. صدور دستور تعطیلی یک بازداشتگاه از سوی رهبر ایران. خامنهای: دولتهای غربی مراقب رفتار خصمانه خود باشند. دادستان تهران همچنین در دیدار خود با کمیته دهنفره مجلس برای پیگیری مسائل مربوط به بازداشتشدگ...
تــــنــــــــــــــهــایـــى - خــــدا . . .
http://www.avernus.blogfa.com/post-41.aspx
تنهایی یعنی : من و خدا و یه خلوت عاشقانه . . . ملاصدرا مي گويد :. بي نهايت است و لامكان و بي زمان. اما به قدر فهم تو كوچك مي شود. و به قدر نياز تو فرود مي آيد. و به قدر آرزوي تو گسترده مي شود. و به قدر ايمان تو كارگشا مي شود. خداوند همه چيز مي شود همه كس را . به شرط اعتقاد به شرط پاكي دل به شرط طهارت روح. به شرط پرهيز از معامله با ابليس. بشوييد قلب هايتان را از هر احساس ناروا. و مغزهايتان را از هر انديشه خلاف. و زبان هايتان را از هر گفتار ناپاك. و دست هايتان را از هر آلودگي در بازار. دنیای کوچک یک* عاشق*.
تــــنــــــــــــــهــایـــى - من و خود ٍ من
http://www.avernus.blogfa.com/post-43.aspx
تنهایی یعنی : من و خدا و یه خلوت عاشقانه . . . من و خود من. باورم نمیشه که گفتم تو همون فرشته ای که می مونه همیشه با من ، باورم نمیشه گفتم هیچی غیر تو نمی خوام ، خیلی طول کشید بفهمم زیر پوست من نبودی ، واسه من میمردی اما حتی دوست من نبودی . . . فکر میکردم که نباشی تنهاترین آدمم ، تو آسمون و زمینم ، دور و ورم خلوت شد ، این بهرین فرصت شد که خودم رو ببینم . . . من و خود من. تا آخرش با همیم ،. من و خود من. واسه هم نمیزنیم ،. من و خود من. مثل یه کوه محکمیم ،. من و خود من. من و خود من "ما" بشیم.
تک نوازنده گیتار عشق
http://www.milad-myblog.blogfa.com/8703.aspx
تک نوازنده گیتار عشق. به نام خالقی که خود تنهاست ولی تنهایی را برای بندگانش نمی پسندد. دیشب مثل هر شب تنها گریستم. دیشب برای خودم چقدرعاشقانه گریستم. دلتنگ، مثل همیشه در سکوت خانه گریستم. تندیس بغض دلم شکست، زخم های تنم شکفت. از بس مبهم و بی نشان در این کرانه گریستم. دیشب شبیه کسی، میان آن دقایق آخرین. از کوچه های غریب تا مسیر خانه گریستم. در چارچوب دلم، ببین چگونه قاب شکسته را. با یاد چشم تو، تکه تکه، بی بهانه. گریستم. در دوشنبه ۱۳۸۷/۰۳/۲۰ساعت 3:23 AM. دل نوشته ي سكوت شب. دست خطی که تو را عاشق.
تک نوازنده گیتار عشق
http://www.milad-myblog.blogfa.com/8702.aspx
تک نوازنده گیتار عشق. به نام خالقی که خود تنهاست ولی تنهایی را برای بندگانش نمی پسندد. قلبی شکست. قلبش بشکنند. شاید برای آخرین بار. رسم دنیا رسم مرگ وفاست. هرگز نخواهم یافت کیمیایی به نام. دیر آمد و چه زود رفت،. بود و رفتنش چه. تا بود قلبی مملو از. حال که رفت دلی آکنده از. کاش این فاجعه غیر عمد بود،. دادگاه دل باور داشت،. هنوز خون زخم دل. بود آن لحظه که پرپر شدنش را ملاحظه کردم، و تنها. نخل سوخته ای از. دریای خشکیده ای از. و تنها بوته ای از. در قلبم باقی ماند. که تمام اینها فقط و فقط با درخشش خورشید.
..::LonelY::.. - کوچه
http://www.ashegh-divaneh.blogfa.com/post-36.aspx
برای اونی که با خوندن این شعر یه قطره اشک از چشمش افتاد. مهتاب شبی باز از آن کوچه. همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو. لبریز شد از جام وجودم. شدم آن عاشق دیوانه. در نهانخانه ی جانم گل یاد تو. یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه. پر گشودیم و در آن خلوت. ساعتی بر لب آن جوی نشستیم. همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت. همه محو تماشای نگاهت. صاف و شب آرام. بخت خندان و زمان رام. شاخه ها دست بر آورده به مهتاب. و صحرا و گل و سنگ. همه دل داده به آواز شباهنگ. لحظه ای چند بر این آب نظر کن. آب آیینه ی عشق. باش فردا که دلت.
..::LonelY::..
http://www.ashegh-divaneh.blogfa.com/86102.aspx
با صدای بی صدا. مث یه کوه بلند. مث یه خواب کوتاه. یه مرد بود یه مرد. یه مرد بود یه مرد. شب ، با تابوب سیاه. سایه اش هم نمیموند. غمگین بود و خسته. به عکس یه چشمه. قطره آب ، قطره آب. در شب بی تپش. این طرف ، اون طرف. می افتاد تا بشنفه. صدا ، صدا . صدای پا ، صدای پا . نوشته شده در ساعت توسط .: Mr. LonelY : . نام : آقای تنها. محرومیت و محکومیت: زندگی. خاطرات: غم و غصه. محل صدور : دنیای فراموش شد گان. شغل شب : گریه و زاری. محل تولد: مرداب غم. هدف : عدالت خواهی. امید فردا: شهید شدن. نام مادر : فرشته ی غم.
..::LonelY::..
http://www.ashegh-divaneh.blogfa.com/88073.aspx
My life is brilliant. My life is brilliant, My love is pure. زندگیم درخشانه، عشقم ناب و پاك است. I saw an angel. من یه فرشته دیدم. Of that I'm sure. She smiled at me on the subway. او به من در مترو لبخند زد. She was with another man. او با مرد دیگری بود. But I won't lose no sleep on that. اما من نمی خواهم كه هیچگونه رویایی را درباره آن از دست بدهم. Cause I've got a plan. به خاطر اینكه من یك برنامه دارم. You're beautiful. You're beautiful. You're beautiful, it's true. I saw your face in a crowded place.
..::LonelY::..
http://www.ashegh-divaneh.blogfa.com/86084.aspx
انگار ذهنم را خواند. موذيانه خنديد و گفت: من كاري با كسي ندارم،فقط گوشهاي بساطم را پهن كردهام و آرام نجوا ميكنم. نه قيل و قال ميكنم و نه كسي را مجبور ميكنم چيزي از من بخرد. ميبيني! با خودم گفتم: بگذار يك بار هم شده كسي، چيزي از شيطان بدزدد. بگذار يك بار هم او فريب بخورد. به خانه آمدم و در كوچك جعبه عبادت را باز كردم. توي آن اما جز غرور چيزي نبود. جعبه عبادت از دستم افتاد و غرور توي اتاق ريخت. فريب خورده بودم، فريب. دستم را روي قلبم گذاشتم،نبود! نوشته شده در ساعت توسط .: Mr. LonelY : . نام : آقای تنها.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
81
*غزل واژه های عشق*
غزل واژه های عشق*. به نام یگانه یاور هستی بخش که همواره همدم و همراه ماست. به آیین دل سلام! فرشته کوچولوی نازنین برامون دعا کن. حالا چیزی که مانده است، دشتی است پر از آرزوهای سوخته و شقایق تشنه ای که همچنان، چشم به راه باران است و حس غربت نشین عشق که بند بند وجودم متبر ک به نام اوست! نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست. گفتم خدایا همنشینم باش. گفت من مونس کسانی هستم که مرا یاد کنند. گفتم چه آسان به دست می آیی. گفت پس ساده از دستم مده! حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست. که آشنا سخن آشنا نگه دارد.
غزلوار
حس و حال یلدا نیست حس و حال انار دون شده و هندونه شب یلدا! حتی حس اینکه یه سری به حافظ هم بزنی نیست, یلدا حس و حال خودش رو می خواد جای خودش رو آدمای خودش رو یلدا رو نمیشه تو هیچکدوم از پارتی های اینجا حس کرد یلدا رو فقط میشد تو خونه مادربزرگ دید که اونم چند ساله که دیگه نیست . پنجشنبه ۱ دی۱۳۹۰ . غزل. از من گذر مکن. از لحظه های بی ک سیم. از شعر های گفته و ناگفته ام در غیاب تو. شنبه ۳۱ اردیبهشت۱۳۹۰ . غزل. من غرق می شوی. قطره قطره اشک می شوم. چهارشنبه ۲۴ آذر۱۳۸۹ . غزل. پن : شما هم که فیلتر شدی . متنفرم از ت...
غــــزلواره
از من که مخاطب عام تو ام، برای تو که مخاطب خاص منی. با صدای مسعود امامی. نوشته شده در چهارشنبه ۲۸ مرداد۱۳۹۴ساعت 15:55 توسط Tarannom. پی نوشت پست قبل. ارزش گذشته به دستاوردهایش است. ارزش گذشته به آدم های خوبی است که حالا دوستان نزدیک من اند. که باید با آدم های خوب گذشته. که خوب هم مانده اند. حال را زندگی کرد. اما چه می شود کرد. آن طور که می داند زندگی نمی کند. نوشته شده در چهارشنبه ۲۸ مرداد۱۳۹۴ساعت 2:59 توسط Tarannom. ای شب از کابوس تو ننگین شده. دارم فرار می کنم یا نه؟ سر عشق تو به مرگ خودم راضی شدم.
شاعرانه
از همون وقتی که رفتی. هر چی حرفه توی قلبم. میشه مثل ابر واژه. از قلم می باره نم نم. می باره تو دشت دفتر. می شکفه مثل شقایق. زندگی رو جون می بخشه. نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم بهمن 1392ساعت 8:5 توسط فاطمه صابری (باران). باد غربت می وزد ،سردم. در پناه خود بگیر من را. به لب خاموش باش. ای که لب های تو، هردم. حرف هجرت می زنند. قلب من را از تپش ها. ازسر جا می کنند. از تن وامانده ام. بر سر پیمان خود. من تاهمیشه مانده ام. باد غربت می وزد ،سردم. این سفر کوتاه نیست. دردودل های یک شاعر.
به اتهام غزل
پنجشنبه 18 تیرماه سال 1394 ساعت 01:40. بی عشق، هرکه را که به معراج برده اند. آنجا، به توبه گاه شیاطین سپرده اند! بیزارم از گناه تو حوا دراین بهشت. اینجا که سیبها همگی کرم خورده اند! آه , ای بهار خسته چه دیر آمدی ببین. خرگوش های من همه در خواب مرده اند! راهی به جز نشستن و تسلیم و صلح نیست. جایی که رهبران همگی سالخورده اند! ماهی شده ست کوسه پرست و نهنگ ها. خود را برای مرگ به ساحل سپرده اند! نوشته شده توسط امیر احسان دولت آبادی. پنجشنبه 28 خردادماه سال 1394 ساعت 23:51. حتی نمیخواهی که بر جسمم کفن را . حس گف...
اشراق روشنایی
اشراق روشنایی را آن که نباید میدید یافت و دید. قلب این صفحه به ابدیت پیوست. نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۸۸ساعت 17:16 توسط روشنایی. یادته حرفای اولمونو همش از یکی شدن بود و بس. از رفتن تا آخر خط و با هم دیگه رسیدن بود و بس. حرف دلامونو میرسوندیم به خدایی که خالق عشقه. می خواستیم اون همصدایی باشیم که تا ابد عاشق عشقه. دیگه نگو نگو راهی واسه من و تو نمونده. دیگه نگو ما رو غم به آخر خط رسونده. دیگه نگو نگو با هم زندگی جهنمه. دیگه نگو که جدایی تموم شدن غمه. ولی دیدی از یادمون رفت قول و قرار عاشقونه.
غزلواره
قصیده . شاه نعمت الله ولی. علیرضا فروغی فریده اصلانی. قصیده . شاه نعمت الله ولی. دست دل در دامن آل عبا باید. نقش ح ب خاندان بر لوح جان باید. م هر م هر حیدری بر دل چو ما باید. مزن با هر که او بیگانه باشد از. گر نفس خواهی زدن. مدعی را تیغ غیرت بر قفا باید. لافتی الا علی لاسیف الی ذوالفقار. این نفس را از. سر صدق و صفا باید. در دو عالم چارده معصوم را باید. پنج نوبت بر در دولت سرا باید. ت جستن ز اولاد رسول. مردانه در راه خدا باید. گر بلائی آید از. عاشقانه آن بلا را مرحبا باید. هر درختی کو ندارد میوه حب علی.
ترانه های بارانی
دخترای آسمون(مانا و مانیا). کوچه های بی کسی. وب نوشته های محمد تقوایی. و چند رباعی با بوی تازگی:. باید روزی به سیم آخر بزنیم. آتش به اصول هر چه باور بزنیم. بی رودربایستی ، به زندگی پشت کنیم. از مرگ نترسیم و به او سر بزنیم. از سجده نکردنش پشیمان شده است. حالا که خودش مرید انسان شده است. شیطان ، از کسب و کار خود راضی نیست. از بس که در آن دست فراوان شده است. ما گم شده ایم و کوچه ها بن بستند. هر چند نشانه ها فراوان هستند. دلخوش به نشانه سر کوچه نباش. این کوچه و این نشانه ها همدستند. نشناختند معني صبر جميل را.
باران غزل
حرف هایی از جنس بلور. نویسنده: م-ن - سهشنبه ۱ بهمن ۱۳٩٢. تا زمان داری، هیچگاه امیدت. را از دست مده. تا زمانش نرسیده، هرگز موفقیتت. چه زیباست این حکایت! نویسنده: م-ن - سهشنبه ٩ مهر ۱۳٩٢. چمدانش را بسته بودیم. با خانه سالمندان هم، هماهنگ شده بود. یک ساک هم داشت با یک قرآن کوچک،. کمی نان روغنی، آبنات قیچی و کشمش. چیزهایی شیرین، برای شروع آشنایی. گفت: مادر جون، من که چیز زیادی نمیخورم. یک گوشه هم که نشستم. نمیشه بمونم، دلم واسه نوه هام تنگ میشه! گفتم: مادر من، دیر میشه ، چادرتون هم آماده ست، منتظرند. طاقت ...
ghazalvarehayeravan.blogfa.com
وقتی غزلم،چشمهای تو باشد
وقتی غزلم،چشمهای تو باشد. طبع چون آب و غزل های روان ما را بس. به خدا می شود. قصه ی غصه ی این آدم های هر روز که همیشه شنیدنی نیست! یعنی; می گویم همیشه که نباید بنشینی و یک استکان چای قندپهلو مهمانش باشی تا بیاید ,تعریف کند و تعریف کندکه تو هم بشنوی! همیشه که نبایدبدانی تا بتوانی. همیشه که نباید رام وجود آدم ها شد و بعد مهربانی کرد. همیشه که نباید زیر داغی غصه هایشان بسوزی تا فکر کنی که می توان دوست داشت. همیشه که نباید در جریان باشی تا همراهی کنی. گاهی,باید ندانسته توانست. گاهی,باید فقط مهربان بود. درست ا...
ghazalville
Friday, July 3, 2015. Who Will Meet You. When everything abandons all, including yourself, who will meet you? When cleverness at last dies, choking on its own claw, who will meet you? Across this ocean of time a sound is ringing. Perhaps it is the name of one who will meet you. No one has not encountered too many people,. Searching for the face of someone who will meet you. There was a butterfly once. Its yellow wings sang. Like color of the voice of me who will meet you. Posted by Nicola Masciandaro.